عکس: شبکه‌های اجتماعی

گفت‌وگو با حکمتیار

بعد از آن‌که گلبدین حکمتیار هدف حمله‌ی انتحاری قرار گرفت، ما با وی گفت‌وگو کردیم. این گفت‌وگو و این هم شما.

ما: جناب حکمتیار! اجازه بدهید از این‌جا شروع بکنیم که چرا انتحاری‌ها شما را هدف قرار دادند؟

حکمتیار: بسم الله الرحمن الرحیم. ببینید! هر حمله‌ی انتحاری دو هدف دارد. هدف اولش این است که حداقل یک انسان خوب و مفید را از جامعه حذف کند، البته اگر بتواند تعداد زیادی را به قتل برساند، بسیار خوب خواهد بود. هدف دوم این است که هدف اول را توسط یک انسان بسیار بی‌ارزش و بی‌عقل و از دنیا بی‌خبر برآورده کند. شما می‌دانید که فقط یک آدم فاقد عقل و بی‌خبر و کور حاضر به انتحاری می‌شود و آدم جور حاضر نمی‌شود. به این خاطر پیامد روانی حمله‌ی انتحاری بسیار بیشتر از سایر حملات است.

ما: جناب حکمتیار شما قبلا به مهاجمان انتحاری حزب اسلامی خود تان لقب استشهادی می‌دادید، آیا کسانی که بالای شما حمله کرده بودند هم استشهادی بودند؟

حکمتیار: به هیچ وجه. انتحاری‌های گروه ما بهترین مجاهدین راه اسلام بودند و هستند. چرا که ما با هزار زحمت و خون دل آنان را راضی کرده یا می‌کنیم تا به انجام حمله‌ی استشهادی راضی شوند. از نظر ما یک استشهادی تا زمانی استشهادی و قابل قدر است که قصد جان خود ما را نکند، اما اگر قصد جان خود ما را کند، دیگر درجه‌ی رفیع استشهادی را ندارد بلکه یک انتحاری بی‌عقل و خون‌خوار است.

ما: بسیار خوب، نظر تان راجع به گروه‌های تروریستی‌ای که کندک انتحاری دارند و در حال حاضر تلاش دارند پوهنتونِ تریبوی انتحاری تأسیس کنند چیست؟

حکمتیار: من دوست دارم چندین سال دیگر زنده باشم، دوست ندارم فردا یا پس فردا با موتربمب مواجه شوم و کشته شوم. برای همین من نظری ندارم.

ما: باشه. جناب حکمتیار صاحب شما با اشرف غنی صلح کردید، آیا تصور می‌کردید او به‌عنوان رییس جمهور از کشور فرار کند؟

حکمتیار: والله گاهی فرار لازم است. من خودم بارها فرار کرده‌ام، منتها فرق این است که من از ناچاری و بی‌کسی فرار  کرده‌ام تا زنده بمانم. اما اشرف غنی بی‌غیرت کل اختیار مملکت و نیروهای امنیتی را داشت، بازهم فرار کرد.

ما: خوب از خیر قصه فرار می‌گذریم، حالا از زندگی‌تان راضی هستید؟

حکمتیار: ما راضی باشیم یا نه، مهم نیست. مهم این است که خداوند راضی باشد. فکر می‌کنم خداوند تبارک و تعالی زیاد راضی به نظر نمی‌رسد. به این خاطر که ما به این فکر بودیم هرچه خطرناک‌تر و خون‌خوارتر باشیم، امنیت خود ما تأمین خواهد بود. غافل از این‌که خون‌خواری و توحش حد ندارد و امکان این‌که از ما بدتر به میان بیاید هم وجود دارد.

ما: ممنون حکمتیار صاحب مظلوم. به‌عنوان آخرین سؤال، بزرگ‌ترین آرزوی‌تان چیست؟

حکمتیار: من همیشه یک آرزو داشته‌ام و دارم و آن این است که کل مردم افغانستان عضو حزب اسلامی شوند و اگر نشدند ما قدرت داشته باشیم و به حساب شان برسیم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *