نویسنده:Guillaume LAVALLÉE
برگردان از فرانسوی: نسیم ابراهیمی
منبع: AFP
اگر طالبان برای افغانستان یک تهدید اصلی پنداشته نمیشدند، رکود اقتصادی چطور؟ با وجود کمکهای جامعهی جهانی و پیشرفتهای چشمگیری که در این کشور به میان آمده است؛ اما وضعیت اقتصادی افغانستان بینهایت خراب است. در حال حاضر برای نجات از این وضعیت، حتا یک راهحل کوتاهمدت نیز روی دست نیست.
در بازار «سرای شهزاده» در کابل، صرافان سیار به ردیف نشستهاند و بستههای زیادی از پولهای افغانی، دالر، روپیه و درهم را در پیشرویشان چیدهاند؛ اما مشتریان، بیاعتنا از کنار آنها رد میشوند و حتا نگاهی هم به این بستههای پول نمیاندازند. کسبهکاران چای داغ مینوشند و با همدیگر سرگرم قصه اند. آنها در بین خود میگویند، معاملات ما مثل همان دو سال پیش است. در این دوسال هیچ تغییری در بازار نیامده است.
از عمر نظام جدید افغانستان، بیشتر از یک دهه میگذرد؛ اما از سال 2013 به اینسو وضعیت اقتصادی این کشور خیلی آسیبپذیر شده است. انتخابات جنجالی ریاست جمهوری که پس از یک روند طولانی، سرانجام اشرف غنی قدرت را بهدست گرفت و نیز خروج نیروهای ناتو از افغانستان، بر وضعیت اقتصادی این کشور خیلی تأثیرگذار بوده است.
این پیجوتابهای اقتصادی، برای صرافان ماهری که سیستم «حواله» را در پیش گرفتهاند هم خالی از تأثیرگذاری نبوده است. «حواله»، سیستم غیررسمی انتقال پول است که یک معیار و اعتماد برای سرمایهگذاران پنداشته میشود.
عمیاد خان، صاحب یک شرکت خصوصی در سرای شهزاده میگوید، «در آستانهی خروج نیروهای خارجی، سرمایهگذاران، سرمایههایشان را به خارج از کشور انتقال دادهاند. آنها عموما سرمایههایشان را به دبی، چین، پاکستان، هند و ترکیه بردهاند».
پول زیاد به بیرون از کشور برده میشود؛ اما کمتر وارد میشود
گزارش تازهای را که بنیاد آسیا (Asia Foundation)، یک سازمان غیردولتی امریکایی، به نشر رسانده است، نشام میدهد که نزدیک به 9200 [؟] تن از افغانها در بیکاری مطلق بهسر میبرند و در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند. این بنیاد میافزاید، بیکاری و اقتصاد ضعیف پس از ناامنی و فساد در رأس مشکلات مردم افغانستان قرار دارند.
پس از سال 2002، ایالات متحدهی امریکا در افغانستان، کشوری که 30 میلیون نفوس دارد، بیش از 104 میلیارد دالر سرمایهگذاری نموده است. مطابق گزارش ادارهی نظارت از برنامههای بازسازی امریکا در افغانستان (SIGAR) این رقمی است که از «Plan Marshall» برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم نیز پیشی گرفته است.
این سرمایهها بهخصوص برای عملیاتهای جنگی نیروهای امنیتی افغانستان که اکنون پس از خروج نیروهای ناتو برای دفاع از کشور در مقابل موجی از خشونتها و ناامنیها از سوی طالبان تنها ماندهاند، به مصرف رسیده است. امسال، چشم امید دولت افغانستان به کمک سالانهی 1.8 میلیارد دالری جامعهی جهانی، بسته شده است. رقمی که در مقابل درآمد هیرویین که از محصول مزارع خشخاش به خزانهی طالبان و دیگر گروههای جنگی واریز میشود، خیلی ناچیز است. دولت افغانستان بدون کمک هشت میلیارد دالری جامعهی جهانی، قادر به پرداخت معاش 350000 سرباز اردو و پولیس نیست.
میوههای خشک و رشد اقتصاد افغانستان
با این حال، در زمان حضور نیروهای ناتو در افغانستان، پیشرفتهای خوبی صورت گرفتهاند. چنانچه PIB از 2.5 میلیارد دالر در سال 2001 به بیش از 20 میلیارد دالر رسیده است. مطابق گزارش بانک جهانی، بخش بزرگ آن در قسمت ترانسپورت، بازسازی، شبکههای مخابراتی و رسانهها به مصرف رسیده است. زراعت، به غیر از مواد مخدر، نیز از این کمکها بهرهمند شده است. صادرات «میوهی خشک» و صادرات قالین در سطح جهان، جوایز جهانی را از آن خود کردهاند.
حیدر رفعت، رییس اتحادیهی صادرکنندگان محصولاتی چون انگور، انجیر، پسته و دیگر پیداوار زراعتی به خارج از کشور میگوید: «ما پیش از این بهجز از دو کشور (هند و پاکستان) به دیگر کشورها صادرات نداشتیم. در حال حاضر، ما تقریبا به 45 کشور جهان پیداوار زراعتی خویش را صادر میکنیم».
آنها محصولاتشان را معمولا در گلف، استرالیا و کانادا به فروش میرسانند. تولیدکنندگان افغانستان همهساله به تعداد 400000 جوان را جدیدا در بازار کار جذب میکنند.
حیدر رفعت برای رونق صادرات افغانستان از دولت میخواهد که در گام نخست مشکلات انرژیکی را باید حل نماید و تولیدات افغانستان را برای خارجیها معرفی نماید. با این حال، وی از دولت شاکی است که برای تولیدکنندگان در بازارهای کهنه و مرکز شهر کارخانه میدهد.
عواید معادن
بخش دیگری از عواید افغانستان که اقتصاد این کشور را رونق میبخشد، ذخایر معادن میباشد. سرویس جیولوژیکی امریکا (USGS)، ذخایر معدنی فلزی (آهن، طلا، مس و…) افغانستان را به ارزش 1000 تا 3000 میلیارد دالر تخمین نموده است.
جاوید نورانی، کارشناس استخراج معادن میگوید، اگر ذخایر معدنی به شیوهی درست و با مدیریت سالم به بهرهبرداری سپرده شود، ما شاهد یک آیندهی خوب در افغانستان خواهیم بود. اما تا هنوز زود است که در مورد چگونگی آن سخن بگوییم.
دولت کابل باید قانون معدن را اصلاح نماید تا شیوهی قرارداد و انحصار استخراج معادن واضح شود. این مسئله برای گسترش شبکههای خط آهن، انتقال سنگهای معدنی، از بین بردن فساد در استخراج معادنی که در حال کار اند و نیز جدیدا روی کار گرفته میشوند، کمک مینماید. در این صورت ما شاهد افزایش عواید و ایجاد کار خواهیم بود.
آقای نورانی میگوید، این کاری است که یک دهه زمان را در بر خواهد گرفت. در حال حاضر و در آینده، افغانستان نیازمندِ کمک، ثبات و یک وضعیت مناسب برای جوانان میباشد. جوانانی که یکسوم آنها در فقر و بیکاری بهسر میبرند. این مسئله این خطر را به پیش میآورد که آنها به جمع شورشیان بپیوندند و باعث تباهی خود و جامعه شوند.
در بازار صرافان، حاجی مبین احمد، پیرمرد کهنسال، به آینده با شک و تردید مینگرد و چنین میگوید: «تا هنوز اقتصاد ما وابسته به کمکهای بینالمللی است. قطع کمک، مثل قطع اکسیجن است؛ اگر [کمکهای خارجی] قطع شود، ما میمیریم».