[یادداشت اطلاعات روز: اطلاعات روز دیدگاههای مختلف در مورد مسائل گوناگون جامعهی افغانستان و جهان را بازتاب میدهد. این دیدگاهها لزوما منعکسکنندهی نظر و موضع اطلاعات روز و گردانندگان آن نیستند. اطلاعات روز فقط مجالی برای بیان دیدگاهها فراهم میکند و دربارهی دیدگاههای وارده نفیا و اثباتا موضعگیری نمیکند. تمام دیدگاههای بیانشده در مقالات و یادداشتها و صحتوسقم ادعاهای مطرحشده به خود نویسندگان مربوط است. اطلاعات روز از نقد دیدگاههای منتشرشده در بخش مقالات وارده نیز استقبال میکند]
چند ساعت پس از اعلام آتشبس میان اسرائیل و لبنان (حزبالله)، نیروهای «دولت نجات سوریه» به رهبری ابومحمد جولانی حملات گستردهای را علیه شهر حلب آغاز کردند. این حملات که با مقاومت محدود نیروهای دولتی مواجه شد، به عقبنشینی آنها از دومین شهر بزرگ و استراتژیک سوریه انجامید. تازهترین گزارشها از پیشروی نیروهای مخالف اسد به سمت جنوب، تا حوالی شهر حماه حکایت دارد.
در عین حال، خبرهایی از کشتهشدن ابومحمد جولانی در بمباران هوایی روسیه منتشر شده است، اما این خبر هنوز تأیید نشده است. حملات اخیر خسارات شدیدی به غیرنظامیان وارد کرده و هزاران نفر را مجبور به ترک خانههای خود کرده است. شرایط انسانی در مناطق جنگزده بحرانی است و دسترسی به کمکهای امدادی بهدلیل تهدیدات امنیتی بسیار محدود شده است.
عوامل و انگیزههای حملات اخیر
مخالفان اسد، از جمله گروههای وابسته به «تحریر الشام»، حملات خود را براساس این محاسبه انجام دادهاند که محور موسوم به مقاومت (ایران و حزبالله) بهدلیل درگیریهای مستمر با اسرائیل دچار ضعف شده و ایران نیز بهواسطهی تحریمها و مشکلات داخلی نمیتواند حمایت قاطع گذشته را ارائه دهد. علاوه بر این، ناتوانی دولت اسد در سازماندهی مستقل نیروهای خود، این حملات را تسهیل کرده است.
انتخاب مجدد دونالد ترمپ بهعنوان رییسجمهور امریکا نیز ممکن است به این تحولات دامن زده باشد. سقوط سریع حلب بدون مقاومت جدی، این محاسبات را تا حد زیادی تأیید میکند، مگر آنکه دولت اسد و متحدانش طرح غافلگیرکنندهای در دست داشته باشند.
«تحریر الشام» و تغییر استراتژی
پس از شکستهای پیشین، «تحریر الشام» (که قبلا بهنام جبهه النصره شناخته میشد) در ادلب دولت دیفاکتوی خود را تأسیس کرد و تلاشهای خود را برای بازسازی و انسجام نیروهایش متمرکز ساخت. این گروه با کنار گذاشتن نام القاعده و تغییر روایتهای ایدئولوژیک خود، کوشیده است چهرهی بومی و عملگرا از خود ارائه دهد.
رهبر این گروه، برخلاف گذشته، بهطور علنی پیامهای سیاسی ارسال میکند و تلاش دارد روسیه را با وعدهی عدم اقدام علیه آن کشور، از حمایت اسد منصرف کند. این تغییر استراتژیک تا اکنون منجر به افزایش حمایتها و موفقیتهای نظامی و سیاسی شده است.
نگاه منطقهای و بینالمللی
ترکیه؛این کشور همواره سوریه را بهعنوان تهدید برای امنیت ملی خود تلقی کرده است. این کشور از مخالفان دولت اسد حمایت میکند، اما هدف اصلی آن کنترل تهدیدهای مرزی، بهویژه از سوی کردها، و کاهش نفوذ ایران در سوریه است. با وجود تلاشهای اخیر آنکارا برای مذاکره با اسد، عدم تمایل دمشق به گفتوگو، ترکیه را در حمایت از مخالفان مصممتر ساخته است.
اسرائیل؛این کشور از بیثباتی در سوریه سود میبرد و از طریق حملات هوایی مکرر به مواضع نیروهای وابسته به ایران، شرایط را برای تضعیف محور مقاومت فراهم کرده است. با اینحال، تلآویو تمایلی به پیروزی کامل هیچیک از طرفها ندارد و هدف اصلی آن، حفظ وضعیت بیثبات کنونی برای جلوگیری از تقویت محور مقاومت است.
ایران و روسیه؛این دو کشور بهعنوان دو حامی اصلی اسد، درگیر چالشهای داخلی و بینالمللی خود هستند. روسیه بهدلیل جنگ اوکراین و تحریمهای اقتصادی، توان عملیاتی خود را در سوریه محدود کرده است. ایران نیز با فشارهای اقتصادی، ناآرامیهای داخلی و کاهش توانایی نیابتی خود در منطقه مواجه است. با اینحال، احتمال بسیج نیروهای محور مقاومت برای حمایت از اسد همچنان وجود دارد.
امریکا و کشورهای خلیج فارس؛ امریکا حضور خود در سوریه را با هدف مقابله با داعش توجیه میکند، اما هدف اصلی آن جلوگیری از گسترش نفوذ ایران و روسیه است. کشورهای خلیج فارس نیز، با وجود اختلافات در سیاست خارجی، بهدنبال کاهش نفوذ ایران در سوریه هستند، اما حمایت از مخالفان اسد با احتیاط انجام میشود تا از تقویت نیروهای افراطی جلوگیری شود.
چشمانداز آینده
آیندهی سوریه همچنان نامشخص است و به عوامل مختلفی، از جمله موفقیت یا شکست حملات اخیر، واکنشهای بینالمللی و تحولات داخلی در این کشور بستگی دارد. با توجه به پیچیدگی اوضاع، پیشبینی نتیجهی بحران دشوار است، اما به نظر میرسد سوریه برای مدت طولانی درگیر جنگ داخلی و بیثباتی باقی بماند. دستیابی به راهحل پایدار نیازمند مذاکرات جامع و زمانبر میان طرفهای مختلف است.