یکی از روزهای سرد زمستان است و دهها نفر در مقابل دادگاه طالبان در هرات در انتظار نوبت خود ایستادهاند. پیر و جوان در هوای یخبندان منتظر هستند تا قاضی طالبان نامشان را صدا بزند. درحالیکه مراجعهکنندگان مجبور هستند در فضای باز بایستند، قاضیها و کارمندان طالبان در اتاقهای گرم از طریق پنجرههای کوچک با مردم صحبت میکنند، اما طالبان شهادت افراد بدون ریش در پروندههای حقوقی و اداری را نمیپذیرند. این تصمیم نه تنها سبب سرگردانی و مشکلات بیشمار برای شهروندان شده است، بلکه به نوعی اعمال فشار بر کسانی است که حاضر به پذیرش سبک زندگی این گروه نیستند.
مراجعهکنندگان دادگاه طالبان در هرات از سختگیریهای شدید این گروه خبر میدهند. آنان میگویند که برای انجام اموری مانند دریافت نکاحخط، وکالتنامه یا پیگیری پروندههای حقوقی، مجبور هستند شاهدانی با ریشهای بلند معرفی کنند؛ در غیر اینصورت، روند رسیدگی به درخواستهایشان با مانع روبهرو میشود.
یکی از باشندگان هرات که نخواست نامش فاش شود، از برخورد تحقیرآمیز قاضی طالبان چنین میگوید: «وقتی قاضی طالبان با عصبانیت گفت که در محکمه افراد بیریش بهعنوان شاهد قبول نمیشوند، تکان خوردم. او تأکید کرد که باید شاهدانی را معرفی کنم که مطابق با سنت طالبان باشند. حتا به شاهد من که پسر مامایم بود، توهین کرد و گفت که تو نمیدانی که افراد بیریش اجازهی شهادت ندارند؟ چرا جلو آمدی؟ پسر مامایم در حضور جمع تحقیر شد و احساس مجرم بودن کرد. من هم از این وضعیت پشیمان شدم و با خود گفتم که دیگر حاضر نیستم از طالبان نکاحخط بگیرم.»
از آلمان تا هرات در دام قوانین طالبان
امیرعلی ۳۲ ساله، که پس از سالها زندگی در آلمان به افغانستان بازگشته تا نکاحخط خود را از دادگاه طالبان دریافت کند، با مشکلات فراوانی روبهرو شده است. او میگوید که طالبان برای صدور نکاحخط از او دو شاهد خواستند؛ «پسر ماما و یکی از دوستانم را بهعنوان شاهد معرفی کردم. اما پس از تکمیل مراحل اداری، قاضی طالبان با دیدن عکسها و بررسی ظاهر ما، درخواست را رد کرد. او با عصبانیت گفت که این افراد قابل قبول نیستند چون یکی از آنان ریش ندارد و دیگری هم ریشش کوتاه است. وقتی از او خواهش کردم که وضعیت مرا درک کند، گفت اینجا کشورهای کفری نیست که هرکس را بیاورید و ما قبول کنیم.»
طالبان پیشتر نیز در برخی ولایتهای دیگر اعلام کرده بودند که مردان باید ریشی به اندازهی «یک قبضه» داشته باشند تا بتوانند در دادگاه شهادت بدهند.
امیرعلی که پس از ۱۲ سال زندگی در آلمان به افغانستان آمده است، میگوید که بهدلیل پوشش خود نیز مورد تمسخر طالبان قرار گرفته است. او که یخنقاق و پتلون به تن دارد، میگوید که طالبان حتا از نوع پوشش او ایراد گرفتهاند و تلاش کردند او را وادار به تغییر لباس کنند.
پس از یک هفته سرگردانی، امیرعلی سرانجام مجبور میشود شاهدانی با ریش بلند معرفی کند تا نکاحخطاش صادر شود. او با ناراحتی گفت: «تا وقتی طالبان در قدرت باشند، دیگر هرگز به هرات برنمیگردم.»

تحقیر و سرگردانی در دادگاه طالبان
نادرالله، یکی دیگر از مراجعهکنندگان به دادگاه طالبان در هرات از رفتار قاضیهای این گروه بهشدت انتقاد میکند. او برای تنظیم وکالتنامهای برای برادرش که ملکش غصب شده است، به دادگاه مراجعه میکند، اما روند اداری بهدلیل نداشتن شاهدان ریشبلند، متوقف میشود.
«دو نفر از همسایههایم را بهعنوان شاهد بردم. ساعت ۸:۳۰ دقیقهی صبح رفتیم دادگاه و تا ساعت ۱۱:۳۰ دقیقهی چاشت در صف ماندیم. هوای سرد بهشدت طاقتفرسا بود. وقتی بالاخره نوبت ما شد، قاضی طالبان عکسهای شاهدان را دید و بدون هیچ توضیحی فرم درخواست را پاره کرد. گفت که این افراد مورد قبول نیستند چون ریش ندارند. خواهش کردم که در این سرما، بعد از این همه انتظار، پرونده را بررسی کنند، اما قاضی گفت: به هیچ عنوان! برو افرادی ریشدار بیاور.»
نادرالله میگوید که طالبان بهجای خدمترسانی، تمرکزشان را بر ظاهر مردم گذاشتهاند؛ «پنج روز است که در دادگاه سرگردانم. طالبان هیچ توجهی به حل مشکلات مردم ندارند، فقط به ریش و لنگی مردم گیر میدهند. پشیمان شدم که به هرات آمدم.»
تعهد اجباری برای ریش گذاشتن
غلامنبی ۵۰ ساله برای ادای شهادت در نکاحخط خواهرزادهاش به دادگاه طالبان مراجعه میکند، اما آنچه انتظارش را ندارد، گرفتن تعهد اجباری برای نتراشیدن ریش است.
او میگوید که پس از چهار ساعت انتظار، سرانجام نوبتش فرا رسید. قاضی طالبان، مردی با ریش بلند، لُنگی بر سر و عینک بر چشم، یکییکی به عکسهای شاهدان میدید و ظاهرشان را بررسی میکرد. غلامنبی روایت میکند: «وقتی عکس و تذکرهام را دید، پرسید کجا است؟ گفتم من هستم. دستمالی دور صورتم بسته بودم تا معلوم نشود که ریشم را تراشیدهام. گفت دستمال را بردار تا چهرهات را کامل ببینم. وقتی برداشتم، پرسید که چرا با این سن ریشت را تراشیدهای؟ گفتم به ایران رفته بودم و مجبور شدم اصلاح کنم.»
پس از این مکالمه، قاضی طالبان که مربوط به حوزهی دوم شهری هرات است، او را به دفترش احضار میکند. درون دفتر، اعضای طالبان با ریشهای بلند و لنگیهای سیاه مشغول خنده و صحبت بودهاند. غلامنبی در این میان کارمندان دولت سابق را کمتر میبیند. قاضی با لحن جدی از او میپرسد: «چرا با این سن و سال ریشات را تراشیدی؟» غلامنبی پاسخ میدهد که در سفر به ایران مجبور به این کار شده است. اما قاضی با قاطعیت اعلام میکند که دیگر نباید ریشش را بتراشد؛ «مگر نمیدانی که براساس شریعت و فیصلهی محاکم امارت اسلامی، شهادت افرادی که ریش ندارند پذیرفته نمیشود؟»
غلامنبی این اقدام طالبان را بخشی از تلاشهای این گروه برای تحمیل پوشش و سبک زندگی مورد نظرشان بر مردم میداند؛ «طالبان از ترس رسانهها و واکنش جهانی دیگر مثل گذشته مردم را در خیابانها شلاق نمیزنند. اما با روشهایی مثل نپذیرفتن شهادت افراد بدون ریش در محکمه و رسیدگی نکردن به عرایض، مردم را وادار میکنند که پوشش طالبانی را بپذیرند.»
او که حالا نزدیک به چهار سال حاکمیت دوبارهی طالبان را دیده است، باور دارد که طالبان با نام اسلام نه تنها ظلم و کشتار کردهاند، بلکه در تلاش هستند تا مردم را از دین بیزار کنند. او با خندهای تلخ میافزاید: «پیشتر هفتهی یکبار ریشم را میتراشیدم، اما حالا تصمیم گرفتهام هفتهی سه روز این کار را انجام دهم.»
وکالت زیر سایهی طالبان
قدرت (نام مستعار)، که از چهار سال پیش در هرات بهعنوان وکیل مدافع فعالیت میکند، دورهی وکالت خود را در اواخر جمهوریت آغاز کرده است. اما اکنون، در نظام طالبان، وکالت را دشوارتر از همیشه میبیند. او میگوید که طالبان وکلای مدافع را شریک جرم متهمان تلقی میکنند و کار با قاضیهای این گروه را سختترین تجربهی حرفهای خود میداند.
او که بهدلیل ترس از طالبان با نام مستعار حاضر به مصاحبه شده است، از شرایط وکلای مدافع زیر سلطهی طالبان چنین میگوید: «داشتن ریش بلند یکی از الزامات وکلای مدافع است. قاضیهای طالبان حتا اجازهی ورود به محکمه را به وکلایی که ریش کوتاه داشته باشند، نمیدهند. علاوه بر ریش، باید لباس سنتی و کلاه مورد تأیید طالبان را نیز بر سر داشته باشیم. هرچه بیشتر به پوشش مورد علاقهی طالبان پابند باشیم، بیشتر نزد قاضیهای این گروه مورد احترام قرار میگیریم.»
حذف کادرهای تخصصی از محاکم هرات
این وکیل مدافع همچنین از روند تقرریهای طالبان در دادگاه هرات انتقاد میکند و میگوید که این گروه نیروهای متخصص و مسلکی را از مناصب کلیدی برکنار کرده و بهجای آنان ملاها و طلبههای مدارس دینی را منصوب کردهاند. او به اطلاعات روز گفت: «تمامی کادر تحصیلکرده و مسلکی محکمهی هرات توسط طالبان برکنار شدهاند. برخی نیز در روزهای سقوط جمهوریت از ترس طالبان فرار کرده و پناهنده شدهاند. اکنون، در بستهای کلیدی و تخصصی، ملاها و شاگردان مدارس دینی کار میکنند. فقط کارمندان پایینرتبهی دولت سابق در وظایفشان باقی ماندهاند.»
افزون بر محدودیتهایی که طالبان بر وکلای مدافع تحمیل کردهاند، آنان اخیرا فشارهای بیشتری را بر آرایشگران نیز اعمال کردهاند. مأموران ادارهی امر به معروف طالبان در هرات، بهصورت جدی بهدنبال آرایشگرانی هستند که ریش مشتریان خود را بتراشند.
در سه سال گذشته، این گروه دهها آرایشگر را به جرم اصلاح ریش مشتریانشان یا اجرای مدلهای رایج در کشورهای غربی بازداشت و دکانهای آنان را پلمب کردهاند. به نظر میرسد که طالبان نه تنها در دستگاه قضایی، بلکه در کوچکترین جنبههای زندگی روزمرهی مردم نیز دخالت کرده و سعی دارند سبک زندگی موردنظرشان را بر جامعه تحمیل کنند.
تصمیم طالبان برای نپذیرفتن شهادت افراد بیریش، تنها یکی از نشانههای سیاستهای افراطی این گروه برای کنترل جامعه است. این گروه نه تنها مردم را مجبور به پذیرش سبک زندگی خاصی میکند، بلکه با اعمال محدودیتهای اینچنینی، شهروندان را تحقیر و حقوق اولیهی آنان را سلب میکند. چنین اقداماتی نه تنها مشکلات حقوقی و اداری برای مردم ایجاد کرده، بلکه سبب نارضایتی در میان شهروندان شده است؛ نارضایتیای که با ادامهی سیاستهای سرکوبگرانهی طالبان، هر روز افزایش مییابد.