طالبان با دادن پاداشهای کلان به خانوادههای افراد انتحاری به انتحاریهای آینده علامت میدهند که انتحار میتواند یک «شغل» مناسب محسوب شود که همزمان دو گونه پاداش دارد: پاداش دنیوی به شکل پول نقد و پاداش اخروی در شکل بهشت- با تعداد قابل توجهی قصر و حور و غلمان. سخنگوی طالبان گفته است که حکومت این گروه دوازده میلیارد افغانی را به خانوادههای کسانی دادهاند که در خدمت به این گروه انتحار کرده و جان خود را از دست دادهاند.
این پاداش دوسویهی دنیوی و اخروی چه کسانی را به سوی خود میکشاند؟ پاسخ روشن است: کسانی را که از نظر فکری ضعیف، از نظر اقتصادی نادار و از نظر روانی محتاج رهایی از وضعیت دردناک موجود خود باشند. شهروندان افغانستان برای آن که وضعیت دشوار اقتصادی خانوادهی خود را بهبود ببخشند، راه سفرهای خطرناک را در پیش میگیرند؛ آنان مشقتهای توانفرسای جسمی و روانی را تحمل میکنند تا خود را به جای بهتری در خارج از افغانستان برسانند و از این طریق خانوادههای خود را -که در زیر بار سنگین فقر و بیکاری و فشار سیاسی از پا میافتند- کمک کنند. اما قصهی انتحاریها متفاوت است. آنان با وعدههای بزرگتر از تامین معیشت خانوادههایشان جلب میشوند. بستهی تشویقی طالبان برای نامزدهای انتحار کامل است: فرد انتحاری همزمان هم به سعادت اخروی میرسد (با گزینههای جذاب قصر و حور بهشی و عیش ابدی)، هم از رنج بیکاری و درماندگی در این دنیای سخترو رهایی مییابد و هم خانوادهی خود را مستحق نوازشهای مالی خاص حکومت طالبان میسازد. با این حساب، سفر خونین فرد انتحاری، که البته خیلی کوتاه است، سفری جذابتر و پرحاصلتر است.
اما این که طالبان خبر میدهند که ۱۲ میلیارد افغانی را به خانوادههای انتحاریان دادهاند، مقصودشان از این کار تنها اطلاعرسانی نیست. طالبان با پخش این خبر جاذبهی ایدئولوژیک انتحار را با پاداش پولی در میآمیزند تا خاطر انتحاریان آینده را از بابت وضعیت خانوادههایشان جمع کنند. این کار، در عین حال، نگرانی رهبران طالبان از ریزش نیروهای فداکار در میان طالبان را نیز آشکار میکند. به عبارتی دیگر، طالبان با نشان دادن محل پاداشهای بزرگ به سربازان خود میکوشند از یک سو تعهد رهبران به سربازان پیادهی این گروه را برجسته کنند و از سویی دیگر، روی انگیزهی مذهبی فدائیان آینده مقداری قیماق مالی هم بگذارند تا جریان جلب انتحاریان آینده متوقف نشود.
روشن است که اکثر افراد عادی تنها به دلیل این که طالبان ممکن است به خانوادههای انتحاری کمک کنند، انتحاری نمیشوند. برای این که فردی انتحاری شود، ترکیبی از ایجاد جاذبهی روانی، شستوشوی مغزی و کشش مالی لازم است. طالبان کل اجزای این ترکیب را برای پرورش فداییان و انتحاریان به کار میگیرند. تلاش بسیار پرشتاب طالبان برای گسترش مدارس دینی در سراسر افغانستان برای شستوشوی مغزی است؛ اما در همین مدارس به جوانان و نوجوانان چشمانداز یک زندگی عشرتآلود بهشتی در کنار حوران هم داده میشود. حالا که طالبان حکومت را در دست گرفتهاند، حمایت مالی از خانوادههای انتحاریان نیز شکل رسمی و سیستماتیک یافته است. برای یک جوان نادان و محروم (از جمله محروم جنسی) که زندگی این دنیا در چشمش از تنگترین دریچهی ممکن -یعنی از دریچه حجرهی مدرسه- معرفی شده است، چه چشماندازی بهتر از انتحار که سعادت این دنیا و آن دنیا را یکجا در یک بسته تقدیم میکند. قبلا میگفتند حور میخواهی، بهشت میخواهی، انتحار کن. حالا میگویند پول هم اگر میخواهی، انتحار کن.