دومین جلسهی استماعی «کمیسیون جنگ افغانستان» در مجلس سنا امریکا با شهادت جنرالها، دیپلماتهای پیشین امریکایی و مقامهای سابق افغانستان برگزار شد.
این جلسه بر سالهای اولیه جنگ ایالات متحده در افغانستان متمرکز بود.
هنری هنک کرامپتون، که در این دورهی اولیه تلاشهای ضدتروریسم را در افغانستان رهبری کرد، شهادت داد: «در ۹۰ روز اول پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، آژانس اطلاعات مرکزی، فرماندهی مرکزی ایالات متحده و فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده، همه در هماهنگی با متحدان قبیلهای افغان، دشمن را مغلوب کردند.»
او این موفقیت سریع را به روحیه پیروزی، انضباط در مأموریت، رهبری قدرتمند و مشارکتهای قابل اعتماد نسبت داد.
جنرال دیوید بارنو، فرمانده سابق نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان گفت که در سال ۲۰۰۳، شروع جنگ عراق بر جنگ افغانستان تأثیر گذاشت. زیرا بهگفتهی او، منابع، مقرهای نظامی و توجه از افغانستان خارج شد.
او سه عامل را که «امکان موفقیت در دودهه جنگ را تضعیف کرد» تعریف کرد: عدم دستیابی به وحدت تلاش، عدم تداوم رهبری و «دشمن با پناهگاه خارجی»، یعنی پاکستان.
نانسی جو پاول، سفیر سابق ایالات متحده در پاکستان در شهادت خود نیز گفت که پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، پاکستان خود را در تنگنای حمایت از رژیم طالبان در کابل و تصمیمات ایالات متحده برای از بین بردن تهدید ناشی از القاعده و کسانی که آنان را پناه داده بود، یافت.
او گفت: «رهبران پاکستان به ایالات متحده بیاعتماد بودند.»
در این جلسه یونس قانونی، معاون پیشین ریاستجمهوری افغانستان نیز حضور داشت و در سخنان خود به کنفرانس بن پرداخت.
قانونی گفت که توافقهای بن با سه کاستی مهم به همراه بود. از دید او، عدم حضور نمایندگان طالبان در نشست، فقدان نهادهای نظارتی بر اجرای توافق و نبود مکانیسم پیشگیرنده برای جلوگیری از مداخلههای کشورهای همسایه از کاستیهای توافقهای بن بود.
او گفت برخی بازیگران اصلی توافق بن، اهداف موازی را دنبال میکردند. قانونی اشاره کرد که امریکا بهدنبال ایجاد نظام سیاسی متناسب با منافع استراتژیک خود در افغانستان بود. بهگفتهی او، امریکا افغانهای مقیم غرب و امریکاییهای افغانتبار را گزینهی مناسب برای دستیابی به اهدافش میدانست.
او به آنچه اختلاف میان بازیگران اصلی خواند اشاره کرد و گفت که روابط ائتلاف نظامی به ریاست امریکا و تیم حامد کرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان «ماهیت سلسهمراتبی» به خود گرفت، اما جبهه متحد به حاشیه رانده شد.
قانونی در ادامهی سخنانی خود گفت که تأکید تیم کرزی با حمایت زلمی خلیلزاد، نمایندهی ویژه امریکا در امور افغانستان بر ساختار متمرکز، مانع شکلگیری دولت ملی، ملتسازی و توسعه در افغانستان شد و شکاف قومی را تعمیق بخشید. بهگفتهی او، الگوی ساختار متمرکز با واقعیتهای قومی و اجتماعی افغانستان بیگانه بود و نهادهای دموکراتیک را تضعیف کرد.
محمدعمر داوودزی، وزیر پیشین داخلهی افغانستان نیز در شهادت خود در مورد کنفرانس بن در دسامبر ۲۰۰۱ بحث کرد.
او استدلال کرد که «تصمیم برای ایجاد یک سیستم ریاستی، متمرکز کردن قدرت در دست یک نفر، برای افغانستان مناسبترین نبود» و آن را «خشت اول کج» در بنیاد کشور خواند.
اندرو ناتسیوس، مدیر سابق آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (یواسایآیدی) در شهادت خود دربارهی «موفقیتهای چشمگیر» اولیه آژانس در افغانستان صحبت کرد. او از جمله به «بازسازی خزانهی کشور، ساخت جادهها، احیای آموزش و پرورش، ایجاد رسانههای مستقل، ایجاد نظام سلامت با کاهش چشمگیر مرگومیر مادران و کودکان و از همه مهمتر پیشگیری از قحطی اشاره کرد.
بااینحال، او گفت: «اهداف دولت ایالات متحده در افغانستان هرگز با یکدیگر آشتی نکرد، زیرا آنها متقابلا منحصربهفرد و در تضاد با یکدیگر بودند.»