بحران خاموش سوء تغذیه کودکان در هرات

اطلاعات روز
اطلاعات روز

نان خشک و چای، تنها چیزی بود که نورجان ۳۰ ساله، یکی از باشندگان ولسوالی ادرسکن هرات، در خانه داشت و با آن شکم زینب پنج‌ساله را سیر می‌کرد. اما رفته‌‌رفته زینب به سوءتغذیه دچار شد و اینک در شفاخانه مرکزی هرات جان باخته است. این یک نمونه از افزایش آمار مرگ‌ومیر نوزادان و کودکان به‌دلیل گسترش فقر و گرسنگی و کمبود شدید امکانات در شفاخانه‌های دولتی تحت حاکمیت طالبان است. یکی از داکتران در شفاخانه مرکزی هرات به شرط افشانشدن هویت‌اش به اطلاعات روز گفت که در سه ماه نخست سال ۲۰۲۵، بیش از ۸۲۰ کودک در این شفاخانه بستر شده بودند که از این میان بیش از ۱۰۰ کودک به‌دلیل سوءتغذیه جان باخته‌اند.

نورجان باشنده‌ی روستای «میرآباد» در فاصله‌ی حدود هفتاد کیلومتری از مرکز شهر هرات است. شوهر او که کارگر روزمزد است، اگر خوش‌چانس باشد، هفته‌ی دوبار کار پیدا می‌کند؛ آن‌هم با مزد اندک که کم‌تر از 300 افغانی است. او می‌گوید: «همین وضعیت باعث شد که زینب دچار سوءتغذیه شود. ماه‌ها برنج و گوشت بر سر سفره‌ی ما دیده نمی‌شود. مگر روزی که در روستای ما محفل عروسی یا ختم قرآن باشد که برویم غذای کافی بخوریم. فرزندان من شکم‌های خود را با نان و چای سیر می‌کردند. تقریبا یک ماه می‌شود که گوشت نخورده‌ایم و به همین خاطر دخترم مرد و حالا نگران هستم که دو پسرم نیز دچار سوءتغذیه شوند.»

بیماری زینب درست چهل روز قبل با تب خفیف، همراه با استفراغ آغاز شد. نورجان سراسیمه او را به مرکز درمانی ولسوالی ادرسکن برد؛ مرکزی که امکانات بسیار کمی دارد. داکتران وقتی او را معاینه کردند، دیدند که وزن زینب از نوزده کیلوگرم به چهارده کیلوگرم رسیده است. داکتران فوا توصیه کردند که زینب به شفاخانه مرکزی هرات در بخش سوءتغذیه کودکان منتقل شود.

نورجان توضیح می‌دهد: «ساعت 11:00 پیش‌ازچاشت از خانه به طرف شهر حرکت کردیم. در مسیر راه چندین بار حال زینب بد شد. وقتی به شفاخانه رسیدیم، داکتران هیچ توجهی به او نکردند. بالاخره شوهرم سروصدا کرد که آیا ما مسلمان نیستیم؟ دخترم در حالت مرگ است. یکی از شماها کمک کنید. دو-سه داکتر برای دیدن زینب آمدند. وضعیتش را دیدند و در بخش عاجل سوءتغذی بستری کردند. تنها رسیدگی‌ای که از طرف داکتران به زینب می‌شد این بود که برایش شیر خشک اطفال می‌دادند و گاهی هم یک سیروم به دستش وصل می‌کردند. من وقتی می‌دیدم که زینب خوب نمی‌شود، به داکتران گفتم که داروهای شما هیچ فایده ندارد. داکتران گفتند که این پالیسی شفاخانه است و کاری دیگری از دست ما نمی‌آید.»

پس از سپری شدن سیزده روز، وزن زینب به هفت کیلوگرام رسید. خطر مرگ او جدی‌تر شده بود. نورجان می‌گوید که داکتران هیچ کاری برای نجات دخترش نکردند و اگر امکانات و داکتران با تجربه می‌بودند، دخترش نجات پیدا می‌کرد.

نورجان می‌گوید: «ما همیشه در داخل شفاخانه نشسته بودیم. شوهرم گفت که برو از زینب احوالی بگیر. وقتی رفتم دیدم روی دخترم تکه‌ای سفیدی کشیده‌اند و برایم گفتند خداوند برایت صبر بدهد. من با صدای بلند جیغ کشیدم که دخترم را با تن سالم آوردم چرا جسدش را برایم تحویل می‌دهید؟ مگر این‌جا شفاخانه نیست؟ باید درمان می‌کردید.» 

بخش کودکان شفاخانه مرکزی هرات/اطلاعات روز

مرگ در کمین

آمار مرگ‌ومیر کودکان به‌دلیل سوءتغذی در شفاخانه مرکزی هرات بلند است. این وضعیت عزیزه ۴۰ ساله، باشنده‌ی روستای «بیدک» ولسوالی «فرسی» را که مادر یکی از نوزادان بستری است، در شوک فروبرده است. او در مصاحبه با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که هر لحظه ترس و هراس دارد که کودک‌اش را به‌دلیل نبود امکانات درمانی و متخصصان صحی از دست بدهد.

عزیزه شش ماه پیش زایمان کرده و اکنون وزن کودک او حدود پنج کیلوگرم است، در حالی‌که وزن نرمال برای کودک شش‌ماهه باید بیش از هفت کیلوگرم باشد. او یک هفته می‌شود که کودک خود را در بخش سوءتغذیه بستری کرده است؛ «داکتران برایم گفتند طفل تو در دوران بارداری دچار سوءتغذیه شده است. راست می‌گویند. هیچ نتوانستم که یک روز عدس، لوبیا، گوشت، میوه و یا دیگر غذاهای خوب و مقوی را بخورم. همیشه غذای ما غلور ترش (غذای سنتی هرات)، حلوا و شوله بود، اما این غذاها ویتامین ندارند و مغزی نیستند.»

عزیزه ادعا می‌کند که برای درمان کودکان مبتلا به سوءتغذیه در شفاخانه مرکزی هرات داکتران کافی نیستند و از این ترس دارد که کودک‌اش جان بدهد. او می‌گوید: «ای کاش پول می‌داشتم که کودک خود را به کلینیک‌های شخصی می‌بردم. شفاخانه بخش کودکان خیلی شلوغ است و داکتر کم است.»

عزیزه می‌گوید که وضعیت کودک او از زمانی که به شفاخانه آورده است، نه‌تنها بهبود پیدا نکرده بلکه وخیم‌تر هم شده است؛ «پسرم براثر درد بی‌قراری می‌کند. اما وقتی داکتران با چراغ مخصوصی که دارند داخل چشم‌های پسرم را نگاه می‌کنند، برایم می‌گویند که قابل تشویش نیست. بعد یک سیروم وصل می‌کنند و از اتاق بستر بیرون می‌شوند. پسر من ورم شکم دارد و دچار سوءتغذیه است. هر غذایی را که می‌خورد، سرش بد می‌خورد و اسهال می‌شود.»

یکی از داکتران هشدار داد که آمار کودکان سوءتغذیه به‌دلیل فقر و گرسنگی خانواده‌ها تشدید شده است.

او می‌گوید: «مادرانی که در دوردست‌ها زندگی می‌کنند غذاهای کاملی نمی‌خورند و این باعث سوءتغذیه می‌شود. مادرانی به ما مراجعه می‌کنند که حتا ماه‌ها گوشت و میوه مصرف نمی‌کنند و این از اثر فقر و ناداری است. این یک فاجعه‌ی انسانی است.» او هشدار می‌دهد که اگر نهادهای امدادرسان در بخش کمک به شفاخانه مرکزی هرات اقدام نکنند، آمار مرگ‌ومیر کودکان به‌دلیل گسترش فقر بلندتر خواهد رفت.

نگرانی از مرگ‌ومیر کودکان به‌دلیل سوءتغذیه در شفاخانه مرکزی هرات در حالی مطرح می‌شود که با روی‌کارآمدن مجدد طالبان در افغانستان، بخشی از کادر صحی کشور را ترک کرده‌اند و این موضوع سکتور صحت را به چالش جدی مواجه کرده است. از سویی هم، حکومت طالبان با اعمال محدودیت بر روند آموزش و کار زنان و دختران باعث شده‌ است که جامعه‌ی جهانی سطح کمک‌های خود را به افغانستان کاهش دهد. هم‌زمان طالبان هم بخش عمده‌ای از درآمدهای دولتی را صرف امور شخصی و بخش‌های امنیتی و نظامی می‌کنند و این باعث گسترش فقر و گرسنگی و به تبع آن، بلند رفتن آمار مرگ‌ومیر کودکان می‌شود.

با دیگران به‌‌ اشتراک بگذارید
بدون دیدگاه