خجالت نکشید!

من چند روزی بود که بامیان رفته بودم. یکی از خوبی‌های بامیان این است که از دنیای کثیف کابلی بی‌خبری! دنیای کابلی، دنیای بی‌رحم و خشنی است، آرامش آدم را خیلی راحت از آدم می‌گیرد. اما دنیای بامیانی، دنیای زندگی و لذت است، زندگی و لذتی که در ازای بی‌خبری از کنش‌ها و واکنش‌های سیاسی-اجتماعی-اعتراضی و مدنی فراهم می‌شود. حالا که برگشته‌ام به کابل، خبر شدم که معلمین دست به اعتصاب زده اند و معتقدند که اشرف غنی معلمین را دست کم گرفته و در حق آن‌ها نامردی چه که گلاب‌به‌رو بیخی از نامردی تیر جفا می‌کند. از سوی دیگر، پارلمان، این مکان بده و بستان به وزیر معادن دستور حاضری در مجلس را صادر نموده تا بپرسند که قضیه‌ی دست‌شستن هند از سرمایه‌گذاری روی معدن آهن حاجیگک از چه قرار است. وزیر تا رسیده فرموده که سیاست‌گذاری معادن در افغانستان، کشور را به سوی مصیبت سوق می‌دهد. او به این وکلا رسماً فرموده که معادن به پیمانه‌های وسیعی دزدی می‌شوند. او در کمال بی‌باکی گفته که از گفتن این واقعیت نمی‌شرمد چه که حتی حاضر است از این گفته‌هایش دفاع کند.

این وزیر فهمیده که قوانین معادن افغانستان، مخصوصاً در زمینه‌ی قراردادهای استخراج معادن ناتوان است و مشکلات حقوقی را بار می‌آورد. سپس این وزیر طی یک چرخش مافوق درجه گفته که در بعضی جاها، حتی قوماندان پولیس منطقه هم جرئت ندارد که سری به معادن بزند و جلو چپاول معادن را بگیرد. او به پارلمان و از طریق پارلمان به مردم افغانستان و باقی شرکای دولتی خود پیشنهاد می‌کند که جلو چپاول معادن گرفته شود، ورنه عاقبت این کار بسیار خطرناک است. یعنی بازهم تشکر وزیر صایب! خانه تو آباد که این قدر معلومات دادی و به گفته خودت نشرمیدی!

همان‌گونه که این وزیر از گفتن سخنان و حقایق چندی نشرمیده و حرف زده، معلمینی چند هم حیا مانع دست را یکی کرده که اشرف غنی را در قبال نامردی‌هایش بفشارد. اما این اشرف غنی کسی نیست که از گفتن حقایق نشرمد، او خیلی شرمندوک است. حیایی دارد به ضخامت کوه، به بلندی هندوکش، به اعماق یک جای دیگر که فعلاً نامش یادم رفته اما گفته می‌شود که خیلی عمیق است، به سختی فولاد. حیای او اجازه نمی‌دهد که از کمی و کاستی‌ها بگوید و در گفتن حقایق با بی‌حیایی تمام سخن بگوید. اگرچه کارشناسان معتقدند که این صفات بر او وارد نیست و بارها شاهد بی‌شرمی او در گفتن حقایق بوده‌ایم، اما علم صحت ثابت کرده که او قادر به دفاع از بی‌شرمی خود نیست. این که می‌گویم بی‌شرمی، به معنای بی‌تربیتی نیست. بل مراد از آن است که وزیر معادن گفته. وزیر معادن ما گفته که از گفتن خجالت نمی‌کشد! خجالت نکشیدن یعنی نشرمیدن و نشرمیدن یعنی بی‌شرمی!

حالا که فهمیدید که یکی از معانی بی‌شرمی یا نشرمیدن یا خجالت نکشیدن، گفتن بعضی از حقایق دردناک و دودافزای وزارت‌خانه‌ها و نهادهای دولتی است، بیایید از وزیران این دور حکومت تقاضا کنیم که بر بی‌شرمی‌های خود اصراری داشته باشند تا آهسته آهسته دست عاملان اصلی بدبختی‌ها و مصیبت‌ها رو شود. اما قبل از آن، باید چاره‌ی برای آب کردن ضخامت، بلندی و عمق حیای رییس جمهور پیدا کنیم تا اعتصاب معلمین پایان یابد و فاطمه‌ها و یاسین‌های این سرزمین دوباره به مکتب بروند. فاطمه و یاسین دیروز به مکتب رفتند، خیلی زود برگشتند و گفتند مکتب ما تعطیل بود. علت تعطیلی، اعتراض معلمین در قبال حیا و خجالت اشرف غنی بوده. به گمانم اشرف غنی در روزهای اول حکومتش به معلمین وعده‌ یا وعده‌هایی داده بوده که در این مدت به هیچ‌کدام رسیده‌گی نکرده، به جای رسیدگی به وعده‌های خویش، به خیالم که مشکلات جدیدی را برای معلمین فراهم کرده است.

حالا چه کار کنم تا این صدا (خجالت نکشید!) به گوش مقامات برسد؟!