زبان و جایگاه زنان

رابین لاکوف

مترجم: معصومه عرفانی

بخش هفتم

صحبت کردن از زنان 1

ما خودمان را به این ترتیب به یکی از جنبه‌‌های مشکلات زنان و زبان انگلیسی محدود کردیم: شیوه‌ای که زنان با استفاده زبانی که استفاده می‌‌کنند، خود را در معرض پیشداوری قرار می‌‌دهند. اما حقیقت این است که دیگران –از جمله خود زنان-، اوضاع را به گونه ای ترتیب می‌دهند که چنین اشاراتی به زنان داشته باشند. اغلب، کلمه‌ای که می‌تواند هم برای زنان و هم برای مردان (و شاید برای اشیا)، به کار برده شود، زمانی که در مورد یک زن استفاده می‌شود، پیش فرض معنای خاصی در خود دارد که به شکل ضمنی نه با بیانی آشکار، به شکلی تحقیر آمیز به زنان به عنوان یک گروه اطلاق می‌شود.

زمانی که واژه‌ای به واسطۀ ارتباط با چیزی نامطلوب یا شرم آور، دلالت بر مفهومی منفی پیدا می‌کند، مردم برای آن واژه به دنبال جایگزینی می‌گردند که آن تاثیر نامطلوب را نداشته باشد؛ که به آن حسن تعبیر می‌گویند. از آنجا که رویکردها نسبت به جمع اصلی به واسطۀ تغییر نام عوض نشده است، نام جدید، خود نیز مفاهیم ضمنی را به خود گرفته و حسن تعبیر جدید باید برایش یافت. شکی نیست که امکان ایجاد فضایی ناراحت کننده از لحاظ روانشناختی وجود دارد، یا فضاهایی که در آن مشکلاتی فرهنگی ممکن است به وجود آید؛ مشکلاتی به واسطۀ اقلامی که با حسن تعبیرهایی فراوان احاطه شده اند. یکی از نمونه‌‌های مشخص که درخصوص کلماتی مختلف و هم معنا وجود دارد: توالت، حمام، تشناب، اتاق استراحت، دستشویی، دست به آب، مستراح و واژه‌‌هایی دیگر.

در مورد زنان، این‌که حسن تعبیر غنی شده‌ای یافت نمی‌شود خود جای دلگرمی است؛ اما همین که حداقل یک حسن تعبیر برای «زن» وجود دارد و بسیار پویا ست، تا حدی باعث دلسردی می‌شود. این حسن تعبیر، واژۀ «بانو» است که به نظر می‌رسد در بسیاری از متون جایگزین واژۀ «زن» شده است. وقتی هر دو این واژه‌‌ها وجود داشته باشند، بر دو معنای مختلف دلالت می‌کنند، و وقتی فقط یکی از آنها وجود داشته باشد معمولا دلیلی وجود دارد و باید در متنی که کلمه در آن بیان شده است آن دلیل را جست‌وجو کرد.

در این‌جا باید این اعتراض مطرح شود که «بانو» باید قرینه‌ای مذکر داشته باشد که دارد: «آقای محترم» که معمولا به صورت مخفف «آقا» به کار برده می‌شود. اما به باور من این نمی‌تواند مقایسۀ عادلانه‌ای باشد. «بانو» خیلی معمول‌تر از «آقا(ی محترم» است. «بانو» در حقیقت به عنوان حسن تعبیری برای «زن» استفاده می‌شود اما «آقای محترم» آنقدرها تکرار نمی‌شود و نمی‌توان آن را به عنوان حسن تعبیری برای واژۀ «مرد» طبقه بندی کرد. همان‌گونه که ما سفیدپوستان را «قفقازی ـ آمریکایی» صدا نمی‌زنیم، نیازی به این احساس نمی‌شود که مردان را به صورت عمومی و معمول «آقای محترم» خواند. و همان‌گونه که نیاز به استفاده از اصطلاحاتی « افریقایی ـ امریکایی» وجود دارد، نیاز به استفاده از «بانو» نیز احساس می‌شود. شاید عده‌ای بگویند گاهی برای دور کردن یک تعبیر خفت آور، وجود یک حسن تعبیر ضروری به نظر می‌رسد. برای اجتناب از توسل به لغاتی چون « افریقایی ـ امریکایی»، فقط لازم است از تمام اصلاحاتی مانند «کاکا سیاه» دوری کنیم، یا برای استفاده نکردن از واژۀ «بانو»، در مفهوم حسن تعبیری آن از واژگان، تنها نیاز است ابتدا از واژه‌‌هایی چون «هرزه» و مانند آن دوری کنیم. اما همان‌طور که قبلا اشاره شد، نمی‌توان به این واژگان خوشایند و ستودنی رسید مگر این‌که ما پیش از آن به شکلی این عقیده را که سیاهان، «کاکا سیاه» هستند و زنان، «زن هرزه»، از ذهنمان دور کنیم. وجود این کلمات، علامتی مبنی بر وجود یک اشتباه است و نه وجود یک مشکل (آنطور که اغلب اوقات اصلاح طلبان آن را تفسیر می‌کنند). نکته اما در این‌جاست که نمی‌توانیم از «بانوان» اجتناب کنیم، همان‌طور که نمی‌توانیم از «زن هرزه» دوری کنیم، مگر این‌که احساس احترام بیشتری نسبت به زنان از خود نشان دهیم؛ در عین حال، با آنها و نقشی که در جامعه دارند و در رابطه زنان با مردان احساس راحتی بیشتری داشته باشیم.

هم‌چنین می‌توان ادعا کرد که در واقع هیچ حسن تعبیری در واژۀ «بانو» وجود ندارد، زیاد بر همان چیزی دلالت می‌کند که «زن» بر آن دلالت دارد و می‌توان تحت شرایط معنایی و بافت متنی مشابهی از آن استفاده کرد. اما حتا یک بررسی بی دقت و سریع نیز نشان خواهد داد که همیشه این موضوع صدق نمی‌کند. تصمیم گیری برای استفاده از یک اصطلاح به جای دیگری، به میزان قابل توجهی معنای جمله را تغییر خواهد داد. نمونه‌‌هایی از آن عبارتند از:

(الف) زنی/ بانویی که می‌شناسم از بند کفش‌ها و جعبه‌‌های قدیمی چیزهای جالبی درست می‌کند.

(ب) زنی/ بانویی را می‌شناسم که در آن شرکت کار می‌کند.

(ج) زنی/ بانویی را می‌شناسم که رییس دانشگاهی معتبر است.

(این واقعیت‌ها برای برخی صدق می‌کند، اما برای دیگران «بانو» همان کاربرد «زن» را دارد ، تا حدی که می‌توان هر دو را در تمام این جملات به کار برد)

به باور من استفاده از «بانو» در جملۀ (ج)، آهنگ بی مفهوم یا احمقانه‌ای را به جمله می‌دهد. در این شیوۀ بیان، «بانو» به نظر می‌رسد واژه‌ای محاوره‌ای باشد. این واژه کم‌تر مناسب نوشتار یا گفت‌وگو از موضوعات جدی است. به طور مشابه در جملۀ (الف)، استفاده از «بانو» چنین مفهومی را می‌رساند که گوینده «چیزهای فوق العاده‌ای» را مورد نظر دارد: نه یک هنر واقعی و جدی، بلکه یک سرگرمی یا کاری بیهوده. اگر از واژۀ «زن» استفاده شود، می‌توان چنین برداشت کرد که او یک مجسمه ساز (هنرمندی واقعی) است.