حسین رهیاب (بلخی)
hrahyab@yahoo.com
زوجیت یک پدیدهی بسیار طبیعی در عالم خلقت میباشد، ولی امروزه، با توجه به مشکلات متعدد ازدواج، رواج طلاق و افزایش تنشهای زندگی، این سوال در ذهن برخی از افراد به وجود آمده است که «ازدواج آری یا نه؟» و این نشان میدهد زندگی انسان به گونهای است که مسایل و مشکلات گوناگون میتواند طبیعیترین نیازهای او را نیز تحتالشعاع قرار داده و زندگی انسان را با خطر مواجه کند، در حالی که زوجیت لازمهی زندگی آدمی و ادامهی حیات او بوده و به نظر میرسد اگر زوجیت نباشد، جهان خلقت نیز کامل نخواهد بود.
دو نقش مهم زوجیت
طبیعی بودن زوجیت و ضرورت آن نشان میدهد که زوجیت اساس خلقت و نیاز انسان و تمام موجودات برای ادامهی حیات میباشد و انسان نمیتواند آن را نادیده بگیرد؛ زیرا همین عامل زوجیت است که انسان به این مرحله از زندگی رسیده است و با همین عامل همچنان رو به کمال حرکت کرده و روزبهروز کاملتر میشود.
دو نقش عمدهی زوجیت در حیات اجتماعی انسان، ادامهی حیات و تکامل این موجود میباشد؛ زیرا زن و مرد به تنهایی قادر به ادامهی حیات نبوده و با ازدواج یکدیگر را کامل کرده و با زاد و ولد موجب تداوم حیات اجتماعی میشوند و از این جهت، پدیدهی «ازدواج» یک ضرورت اجتماعی به حساب میآید. اما از نظر دینی ارتباط زن و مرد در حدی است که جدا سازی میان آنها محال میباشد؛ زیرا خداوند آن دو را از یک جنس مکمل آفرید.
با توجه به این نکته، میتوان به این نتیجه رسید که زوجیت یک امر بسیار ضروری در زندگی انسان میباشد و همین عامل مهم منجر به پدید آمدن «ازدواج» شده و به حیات اجتماعی معنا و مفهوم میبخشد.
ازدواج؛ عامل آرامش
با وجود ضرورت اجتماعی ازدواج، اما خداوند در قرآن مهمترین فلسفهی آن را «سکونت» یا «آرامشی» میخواند که منجر به «دوستی» و «مهربانی» بین زن و مرد شود:
«از خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد.» (روم 21)
در این آرامش زنان نقش تعیین کننده داشته و آنها هستند که عامل زوجیت بوده و آرامش را با تمام وجود خود به همسر خود هدیه میکنند و این آرامش تنها با ازدواج به دست آمده و با ازدواج کامل میشود و محوریترین نقش روانی زنان در زندگی همین عامل میباشد، که متأسفانه در مردان کمتر دیده میشود.
براین اساس، مهمترین ملاک و معیار برای یافتن یکجفت مناسب در زندگی، رسیدن به فردی است که حضور او در زندگی انسان موجب «آرامش» هردو –زن و مرد- شود و این مهمترین عامل برای تداوم یک ازدواج یا عدم آن و در نتیجه مهمترین ملاک نیز میباشد.
ازدواج و پیوند زن و مرد که هریک دارای صفات و خصوصیات مختلف و مخصوص به خود میباشند، باعث میشود که روند تکاملی خلقت و ادامهی حیات که یکی از اهداف آفرینش میباشد، تحقق یافته و زندگی انسان نیز با شور و نشاط ادامه یابد و این بعد از رسیدن به مرحلهی عبودیت و ترس از خدا، بهترین توشه میباشد.
رسیدن به این هدف زمانی امکان دارد که انسان بتواند همسر شایستهی خود را بیابد و این سختترین مرحلهی یک ازدواج و ایجاد پیوند مشترک میباشد که امروزه کمتر مورد توجه قرار گرفته و در نهایت همین عامل باعث میشود که بیشتر ازدواجها به شکست انجامد.
ازدواج و همسریابی
امروزه با گسترش ارتباطات و شبکههای اجتماعی، جهان به دهکدهی کوچکی تبدیل شده و با وجود این روابط، نحوهی همسریابی نیز نسبت به گذشته کاملا تغییر کرده است؛ زیرا جوان امروزی برخلاف جوانان گذشته که به ازدواج با خانواده یا همسایه فکر میکردند، به ازدواج با کسانی فکر میکند که فاصلهی واقعیاش با او هزاران کیلومتر میباشد؛ اما در دنیای مجازی نه فقط فاصلهای بین انسانها وجود ندارد، که گاهی افراد با هم زندگی کرده و با وجود فاصلهی واقعی به ازدواج با این نوع افراد فکر میکنند و بسیاری تصور میکنند که نحوهی همسریابی با خوشبختی، یافتن همسر شایسته و رسیدن به آرامش ارتباط دارد. اما شخصا معتقدم که (برخلاف تصور رایج)، خوشبختی در زندگی زناشویی با نحوهی همسریابی و آشنایی اولیه ارتباطی نداشته و به پنج عامل مهم زیر بستگی دارد:
- هدف از ازدواج
درک صحیح از ازدواج و مسایل مربوط به آن موجب میشود تا انسان هدفمندانه گام در این مسیر بگذارد و این زمانی امکان دارد که فرد به بلوغ عقلی، فکری، روحی و جسمی رسیده باشد.
- ملاکها و معیارهای همسرگزینی
بلوغ موجب میشود که انسان بتواند ملاکها و معیارهای مورد نظر خود را برای یافتن جفت مناسب مشخص کند و این یکی از سختیهای همسریابی میباشد؛ زیرا بسیاری ازدواج میکنند چون دیگران چنین کردهاند!
- توجه به تناسب و سنخیت
«همکفویت» یا تناسب زوجین عامل اساسی تداوم ازدواج در عصر حاضر میباشد که متأسفانه امروزه کمتر مورد توجه قرار میگیرد و شاید توجه به همین عامل سبب شود که نحوهی همسریابی مورد توجه قرار بگیرد.
- قدرت انطباق
توجه به تفاوتها و درک آن اهمیت زیادی دارد و این قدم اول در ایجاد روابط بوده و قدم بعدی تلاش برای کنار آمدن با همسر میباشد. در حالی که متأسفانه در شرایط فعلی «شبیهسازی» یا «همانندسازی» افراد، هدفی است که خواسته یا ناخواسته در ازدواج دنبال شده و تداوم حیات را با مشکل مواجه میسازد.
- نقشپذیری
تعریف زندگی و مشخص بودن نقش هریک از افراد در زندگی، عامل بسیار حیاتی در ادامهی آن میباشد.
ازدواج خوب، خوب است!
در کل ازدواج یک ضرورت بوده و پیوند مقدسی است که هدف نهایی در آن نیز رسیدن افراد به آرامش و آسایش روحی و روانی میباشد و این زمانی امکان دارد که انسان عاقلانه زندگی کرده و عاقلانه ازدواج کند و بداند که فقط یک ازدواج خوب، خیلی خوب است!