آیا تاپی می‌تواند به افغانستان صلح بیاورد؟

منبع: دیپلمات/کاترین پتز

ترجمه: حمید مهدوی
آنگونه که انتظار می‌رفت، در 13 دسامبر، رهبران ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند در مراسم افتتاح پروژه خط لوله تاپی در ماری ترکمنستان شرکت کردند. انتظار می‌رود که این پروژه خط لوله با طول 1814 کیلومتر حد اقل 10 میلیارد دالر هزینه بردارد و قرار است از برخی از بی‌ثبات‌ترین نقاط افغانستان و پاکستان عبور کند. قربان‌قلی بردی محمدوف، رییس جمهور ترکمنستان، اشرف غنی رییس جمهور افغانستان، نواز شریف نخست وزیر پاکستان و محمد حامد انصاری معاون رییس جمهور هند در مراسم افتتاح روز شنبه شرکت کرده بودند. هفته گذشته، پیش از افتتاح پروژه تاپی، نوشتم که این نه تنوعی است که ترکمنستان می‌خواهد و نه امنیت این پروژه چیزی است که بتوان از کنار آن گذشت. با این حال، مراسم افتتاحیه مملو از بیانیه‌ها و اظهارات امیدبخش بود.
بردی محمدوف گفت: «تاپی طراحی شده است تا به یک گام موثر جدید در راستای شکل‌گیری معماری مدرن یک امنیت انرژی جهانی و یک محرک قوی ثبات اقتصادی و اجتماعی در منطقه آسیا تبدیل شود». شریف گفت این پروژه «طلیعه یک دوره جدید خواهد بود» و انصاری گفت این «اولین گامی است که در راستای متحدسازی منطقه» برداشته می‌شود. غنی اراده سیاسی پشت [اجرای این پروژه] را برجسته کرد.
به گفته چندین رسانه خبری افغانستان و پاکستان، خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان که در عین حال وزیر آب و انرژی نیز است، در مصاحبه‌ای با بخش اردوی بی.بی.سی اظهارنظرهای جالبی داشت. قرار گزارش‌ها آصف گفت که پاکستان می‌تواند از نفوذش بر رهبران طالبان برای تامین امنیت خط لوله استفاده کند. به گفته هفته نامه The Nation پاکستان، آصف گفت: «ما از نفوذ مثبت مان برای تامین منافع خود استفاده خواهیم کرد … هم‌چنین این پروژه برای افغانستان مهم است و به این دلیل است که هیچ طرف افغانی با آن مخالفت نخواهد کرد». این هفته نامه هم‌چنین می‌گوید که آصف به «قضیه شرکت نفت آمریکایی یونوکال که خط لوله آن در افغانستان توسط طالبان، در جریان قدرت شان بین سال‌های 1996 تا 2001، محافظت می‌شد» اشاره کرد.
یونوکال، شرکت نفتی مستقر در کالیفرنیا که در حال حاضر شرکت فرعی شورون است، کنسرسیومی را راه‌اندازی کرد که قصد داشت در اواخر دهه 1990 خط لوله‌ای را در افغانستان بسازد. اما این پروژه به‌طور ناراحت کننده‌ای شکست خورد. در اواخر 1997، یونوکال با طالبان مذاکره می‌کرد تا خط لوله‌ای بسازد و حتا برنامه‌ای را در دانشگاه نبراسکا در اوماها راه اندازی کرد تا افغان‌ها را برای ساخت آن آموزش بدهد. واشنگتن پست در ماه جنوری 1998 گزارش داد که «نظر به گفته مارتی میلر، معاون شرکت یونوکال، اگر این خط لوله ساخته شود، طالبان سالانه 50 تا 100 میلیون دالر از بابت هزینه‌های ترانزیتی درآمد خواهد داشت».
اما در جریان سال 1998، این روند رو به وخامت گذاشت و سپس تحت الشعاع رویدادها قرار گرفته و کاملا فروریخت. در ماه اگست، ایالات متحده در تلافی بمب‌گذاری‌ها در سفارت خانه‌های امریکا در کینیا و تانزانیا، با شلیک موشک‌های کروز بر پایگاه‌های القاعده در افغانستان حمله می‌کرد. در آن نقطه، یونوکال برنامه‌ریزی‌هایش را متوقف کرد و گفت که حکومت با ثبات در افغانستان یک نیاز است. به گفته یک مقاله وال استریت ژورنال در آن زمان، یکی از سخن‌گویان یونوکال گفت: «ما موافقت‌نامه نداریم. ما حتا مطمئن نیستیم در مورد یک موافقت‌نامه با چه کسی مذاکره کنیم».
نیازی به گفتن نیست، همان شرایطی که رویای خط لوله یونوکال از ترکمنستان و از طریق افغانستان را محکوم به فنا کرد، امروزه وجود دارند. آن‌چه که مفکوره گفت‌وگوها در مورد محافظت از خط لوله با طالبان را پیچیده می‌سازد، این است که این گروه حتا یک جبهه متحد نیست. فشار 15 سال شورش‌گری، مرگ رهبر این گروه (و دو سال پوشیده نگهداشتن آن)، اختلافات درونی بر سر جانشینی او (به اضافه مرگ احتمالی این جانشین) و ظهور جنبش‌های دیگری (چون داعش)، چنین گفت‌وگوی ظریف را تقریباً غیرممکن ساخته است. آن‌هایی که از تاپی حمایت می‌کنند با چه کسی گفت‌وگو خواهند کرد؟ و چه ضمانتی می‌توانند آن‌ها بگیرند که جناح دیگر دشمن این پروژه نخواهد بود؟