خادیم حسین کریمی
برای من، نشر هزارمین شمارهی اطلاعات روز، یک جشن شیرین و بیپیرایه است. این که چرا رسیدن یکی از رسانههای چاپی پایتخت به هزارمین شمارهاش میتواند برای من که دانشجوی روزنامه نگاری هستم و به طبع، سور و بساط و کم و کیفهای کاری رسانهها را تا حدی میتوانم به سنجش و داوری بگیرم، میتواند یک جشن شیرین باشد را در ادامهی این لفاظی ملالآور شرح میدهم. جشن فرخندهی نشر هزارمین شمارهی اطلاعات روز بر منادیان دادخواهی و مردم سالاری مبارک باد!
بهار سال 91 بود. آن روزها، من تازه وارد دانشگاه شده بودم. آوازهی به بازار آمدن یک روزنامهی جدید میان بچهها زبان به زبان میچرخید. از آنجا که من دانشجوی تازه وارد ژورنالیزم بودم، سخن گفتن در حوالی رسانه و روزنامه و کار روزنامه نگاری برایم جذاب بود. بچهها از تنوع مطالب این روزنامهی تازه وارد و صفحهآرایی جذاب و تنوع محتوای آن حرف میزدند. من کمابیش اطلاعاتی از دست اندرکاران این روزنامه و بچههایی که آن جا کار میکردند، داشتم. ذکی دریابی را از دوردستهای کودکی میشناختم. از وقتی که او صنف ده مکتب بود و برای ما که دانش آموز صنف چهار بودیم، ریاضی درس میداد. اما در ایامی که اطلاعات روز ایجاد شد و آغاز به کار کرد، ارتباط نزدیکی با ذکی دریابی و دگر بچههای اطلاعات روز نداشتم. اکثر روزها، اطلاعات روز را از مرد معلولی که متصدی فروش روزنامههای کابل در ورودی شمالی دانشگاه کابل است، میخریدم و با اشتیاق میخواندم. فروش اطلاعات روز حداقل در دانشگاه کابل بسیار خوب بود. یکی از روزها که کمی دیر به دانشگاه رسیده بودم، گرفتن شمارهی آن روز روزنامه را به دلیل این که ساعت اول را دیرتر نرسم، به بعد از ختم درس دانشکده موکول کردم. ساعت دوازده و نیم که از دانشکده فارغ شدیم، آمدم که اطلاعات روز را بگیرم. دیدم شمارهی آن روز تمام شده است. دیگر روزنامهها به میزان قابل توجهی مانده بودند. اطلاعات روز که به بازار آمد، با فروش خوبی کارش را آغاز کرد. از سوی دیگر، حس میکردم اولین روزنامهای است که عطش تنوع خواهی مرا فرو مینشاند. اطلاعات علمی، صحی، ورزشی و روایت از عجایب غریب تاریخ و جهان امروز را در خود داشت. اطلاعات روز آن روزها، ویژهی نوجوانان و جوانان کم سن و سال بود. جذاب، متنوع، علمی و قابل استفاده و یادگیری. جای چنان روزنامهای میان نسلی که فقط ده سال از کشتارهای دسته جمعی و خون و اختناق و سنگسار و جنگ و منازعههای بزرگ مسلحانه فاصله داشتند و از متن خاکستر جنگ و نابودی کامل نهادهای آموزشی و علمی برخاسته بودند، خالی بود که اطلاعات روز سر رسید. مدتی گذشت. اطلاعات روز تازه داشت میان جوانان و نوجوانان و مردمی که سواد تخصصی داشتند جا باز میکرد که اطلاعات روز تعطیل شد. چند ماه به دلیل نبود بودجه و مشکلات مالی، آن روزنامهی جذاب و خواندنی از نفس کشیدن ایستاد. شش ماه گذشت و اطلاعات روز پس از یک تعطیلی مؤقت، دوباره آغاز به کار کرد. این بار، اطلاعات روز با چهرهی جدید آمد. رویکرد سیاسی روزنامه بر رویکرد اطلاعاتی و آموزشی آن چیره شده بود. اندک اندک، اطلاعات روز بهعنوان یک روزنامهی مستقل، منتقد و سیاسی-اجتماعی خودش را در بازار شلوغ رسانههای کشور و به خاصه رسانههای چاپی کابل، به مخاطبان رسانه تحمیل کرد. اوایل این تحول، مطالب محکم و نقادانهای در حوزهی اجتماع و سیاست از نویسندههای عمدتاً جوان و پرکار کشور در اطلاعات روز منتشر میشد. با گذشت هر روز، رویکرد سیاسی و نقادانهی اطلاعات روز، پا میگرفت و برجسته میشد. از برجستهترین ویژگیهای اطلاعات روز که میزان محبوبیت و مقبولیت آن را میان نسل جوان افزایش میداد، این بود که نویسندگان جوان و پرشور و منتقد، به راحتی میتوانستند بدون خودسانسوریهای مرسوم در رسانههای این مملکت، حرفهای دل شان را از کاستیها و نارساییهای اوضاع سیاسی و اجتماعی در اطلاعات روز بریزند. اطلاعات روز، از همان روزهای نخستی که پس از یک ایست مؤقت با رویکرد سیاسی-اجتماعی و استراتژی نقادانه و اصلاحگرایانه دوباره به میدان آمد، تا این روزها که دیگر به یک وزنهی غیرقابل انکار و خوش نام رسانهای کشور به اثبات رسیده است، میدان فراخ و قابل جولانی برای نویسندگان منتقد و جوان بوده است. در سوی دیگر عمر کوتاه چهارساله اما پربار اطلاعات روز، میتوان به یک برجستگی دیگری هم التفات کرد. اطلاعات روز در طول چهار سال کارش، مدام بهعنوان سکوی پرشی برای جوانانی بوده است که سودای کار رسانهای و روزنامهنگاری داشتهاند. جوانان تازه کار و مایل به کار رسانهای بسیاری از اطلاعات روز بهعنوان اولین منزل کار و کسب تجربه و مهارت سود جستهاند و از این منظر، به جسارت میتوان گفت که اطلاعات روز نه تنها یک پایگاه اطلاعاتی-رسانهای خوشنام و وزین که در ضمیمهی آن یکی از نهادهایهای تأثیرگزار در پرورش چهرههای جوان رسانهای کابل بوده است. در مورد این ویژگی اطلاعات روز که شاید از آن بهعنوان یک مزیت کاری صاحب امتیاز و مدیرمسئول پرانرژی و خوشناماش تعبیر شود، تعبیر من این است که این رویکرد، اگر نه اکثراً که معمولاً یکی از نقطههای ضعف اطلاعات روز بوده است. اطلاعات روز اگر با یک مجموعهی به نسبت ثابت و چیره دست از آغاز تا به این جا به پیش میرفت، بسیار بیشتر از اکنون، به عمق لایههای مختلف مخاطبان رسانهای کشور ریشه میدواند و وسعت میگرفت اما گمان میکنم فرصت و فضایی بهنام اطلاعات روز ترجیح میداده است که به جای رویکرد شخصی صرف، مقداری از هزینهها و امکاناتاش را برای نهادینه سازی فرهنگ رسانهای و پرورش چهرههای جوان در میان اصحاب رسانهی کشور اختصاص بدهد و این از منظر، برای من یک اشتباه بزرگ محسوب میشود.
صحبت اگر از بررسی جایگاه و منزلت امروز اطلاعات روز در جامعهی ملتهب رسانهای کشور باشد، به ناچار من مجبورم به توصیف و مدح روی آورم زیرا اطلاعات روز برای من که یک مخاطب تقریباً جدیاش هستم و از سویی، دانشجوی روزنامهنگاری، یک لذت شیرین است. از آن جا که مُد غالب سخن در فضای امروز، به خاصه برای جوانان نقاد و متمایل به اندیشههای چپی و سرشار از انرژیهای دگرگون سازی بنیادی، رویکرد نقادانه و «نِق زنی» است، این کار برایم به شوکرانی میماند که مجبور به سر کشیدن آنم. اطلاعات روز، با هزینهی کوچک و حقیر اشتراک و فروش شمارههای هرروزش و اعلانهای اندک و کوچکی که به قطع، کفاف هزینههای بزرگ معاش کارمند و پول چاپ و نشر و دیگر مصارف خرد و ریزهکاری را به دشواری میکند، همچنان بهعنوان یک روزنامهی مستقل، منتقد، مردم سالار و متعهد به آرمانهای مردمی و انسانی، به کارش ادامه داده است. بهدلیل همین استقلال و تعهدهای محکم و جدی، در مقاطع دشوار بسیاری که اطلاعات روز به لحاظ مشکلات مالی زیر فشار بوده است، مجموعهی کاری و اداری این روزنامه و بچههایی که هرچند مسئولیتهای رسمی کاری در این رسانه را ندارند، با از خودگذری و ایثار و همکاریهای بیشائبه، زیر پر و بال فقیر اطلاعات روز را گرفتهاند تا همچنان پر بزند و به رخ تجمل و منابع گندهی مالی و پولیای که به استثمار و سانسور و جهتدهی بسیاری از رسانهها دست یازیدهاند، نیشخند بزند. اطلاعات روز، بهطور مداوم در سرزمین مصیبت و بلا و فاجعه، از دادخواهیهای مردمی و انسانی بر علیه تروریسم و فساد و سیاستهای حذفی و انحصار امکانات قدرت سیاسی و اقتصادی و حامیان پیدا و پنهاناش بهصورت همه جانبه حمایت کرده است و در مواردی از ستونهای اصلی شکلگیری جریانهای دادخواهی بوده است. بهعنوان برجستهترین نمونهها، حضور برجستهی اطلاعات روز در حمایت چشمگیر و پوشش خبری وسیع از دادخواهیهای مردمی و مدنی برای قربانیان خشونت و تروریسم نظیر شهادت و دادخواهی برای شهید فرخنده، قربانیان سقوط قندوز، قربانیان بی گناه جنایت وحشتناک زابل و در پیآمد آن حماسهی بینظیر و تاریخی بیستم عقرب، فاجعهی خونین جلریز، رخداد وحشتناک رانش زمین در بدخشان و دیگر مصیبتها و فجایع بزرگ این جغرافیای نحس، این رسانه را بهعنوان یک رسانهی متعهد و مردم سالار برجسته میکند. هرچند در معارفهی اطلاعات روز، رویکرد دادخواهانهای این رسانه بهصورت مشخص ذکر نشده است اما من بهعنوان یک مخاطب این رسانه که دانشجوی روزنامه نگاری هستم و بنا بر دغدغههای شخصیام در دادخواهیهای مردمی برای قربانیان فاجعههای دردناک کشور حضور داشتهام، فکر میکنم حداقل در یک سال اخیر که حکومت وحدت ملی به کار آغاز کرده است، اولویت اصلی کار رسانهای اطلاعات روز را حضور فعال و برجسته در دادخواهیهای مردمی تشکیل میدهد و از این منظر که میزان قابل توجهی از گروههای اجتماعی با عبور از بسیاری از تعهدات مردمی و کشوری در تلاش بودند و هستند تا سهمی در خوان مجلل قدرت داشته باشند، متعهد ماندن اطلاعات روز در کنار چند رسانهی اندک اما محکم کشور به تعهدات اخلاقی و رسالتهای انسانی، شایستهی ارج گذاری است. اطلاعات روز بابت ماندن کنار دسترخوان تهی از تجلل مردم و تعهد محکم به مردم سالاری و امتناع از خم شدن در برابر درشتی و قلدری تیکهداران قدرت سیاسی، هزینههای هنگفتی پرداخته است و میپردازد. اعتراض مداوم به شیوهی کار روزنامه و جلب رسمی چندبارهی مدیر مسئول و متصدی ستونهای نقد و طنز این روزنامه از سوی وزارت فرهنگ و کمیسیون ذیربط مجلس نمایندگان نشانگر این است که اطلاعات روز حالا در کنار این که یک وزنهی غیرقابل انکار و ریشهدار در جامعهی اطلاعاتی و رسانهای کشور است، در سوی دیگر، ناظر متعهد و نترسی است بر عالمی از فسادپیشگیها و کم کاریها و کاستیهای مجموعهی غیرمتعهدی بهنام دولت که بر علیه مردم خنجر فساد و سودجویی و زراندوزی و قبیلهگرایی از نیام کشیده است.
اطلاعات روز با قرار دادن سه رویکرد ارزشمند در سرلوحهی کار رسانهایاش، وزنهی انکار ناپذیری در جامعهی رسانهای ایجاد کرده است. ترجمه، تحلیل و طنز که بنیانهای سه گانهی کاری این روزنامه را شکل میدهند، کیفیت خوبی در کار رسانهای به حساب میآیند. چند مترجم خوش فکر و چیره دست به همراه نویسندگان جوان و آرمانگرایی که در این روزنامه مطلب مینویسند و یکی از درشت دانگان طنز افغانستان، در کنار متصدیان و مسئولان دیگری که حواشی محتوای اطلاعات روز هستند، چیزی بیرون میدهند که میتواند در حد قابل توجهی کفاف نیازهای مخاطبان رسانه را در پایتخت فراهم آورد. به علاوه، بهعنوان تکرار مزیت، رویکرد دادخواهانه و مردم سالارانه در هر سه محور کار اطلاعات روز رسالتی را بر دستان ما میگذارد که از این سکوی دادخواهی و مردم سالاری حمایت کنیم و نگذاریم این جبههی بیریا از نفس کشیدن بیایستد یا لنگ لنگان به کارش ادامه دهد تا در فردایی که محتمل است و انتظارش را داریم اگر باز هم فرخندهای را در شاه دو شمشیره زیر باران چوب و سنگ زجرکش کردند یا کودک بیگناه و مظلومی را در آخرین حد قساوت و بیرحمی در فلات زابل زیر برندگی تیغ تروریسم و خشونت کشتند، بتوانیم با فراغ بال و خاطر جمع از تمامی ظرفیتهایی که اطلاعات روز ایجاد کرده است و ایجاد خواهد کرد برای دادخواهی و بسیج جریانهای اعتراضی سود ببریم و مجبور نباشیم با صرف هزینههای مالی بسیاری و عبور از هفت خوان رستم واسطه و نیاز و امکانات مالی به درگاه نهادهایی برویم که فقط با تجلل دالر و درخشندگی پول و لابیگریهای سیاسی برای دادخواهی و بسیج جریانهای معترض همکاری میکنند. اطلاعات روز و همهی رسانههای مستقل و متعهد به آرمانهای بلند و سپید نسل دادخواهی و وارثان محرومیت را به هر نوع و شیوهای که میتوانیم و امکاناتاش را داریم، حمایت و پشتیبانی کنیم که در روزگار فساد و استثمار و خریدن امکانات نهادهای رسانهای به واسطهی قدرت سیاسی و پولهای بادآوردهی حکومتی، چنین سکوها و منزلگاههایی غنیمتهای ارزشمند و استراتژیک ماست. امیدوارم مجموعهی اطلاعات روز که از فرخندگی حادثه یک جمع همدل هستند، فکری به حال ناخوش بنیههای مالی و پایگاههای مستحکم و مداوم حمایت اقتصادی روزنامه هم بکنند؛ زیرا در روزگاری که درآمدزایی و اتکا به میزان درخشندگی قدرت اقتصادی، بزرگترین محور کار تمامی شبکهها و حلقهها را تشکیل میدهد، شاید نتوان با همدلیهای معنوی و حساب باز کردن بر تعاونهای مالی و معنوی افراد و نهادهای همفکر و همرأی-که به گمان من یک توهم و خوشبینی غیرمحتمل است- تا دوردستهای وسیع بازدهی و نتیجه بخشی ادامه داد. اطلاعات روز، کار دور و درازی در پیش دارد و هرچند که در این سرآغاز پر از التهاب و دشواریها، به اسلوب تحسین برانگیزی درخشیده است اما شب دراز است و گرگان در کمین و گردهی خونین راه از تاریکی و ظلمت انبوه!