در حالی که کمیسیون نظارت بر قانون اساسی از قانونمند شدن افغانستان پس از سالها جنگ و بینظمی سخن میگوید، آگاهان میگویند، قانون اساسی در بیشتر موارد توسط زورمندان و دولتمردان نقض میشود. قانون اساسی جدید کشور در سال 1382 تصویب شد. ناظران میگویند، این قانون یکی از بهترین قوانین در سطح کشورهای منطقه میباشد و تطبیق نسبی قانون اساسی توانسته در نظم جامعهی افغانستان در ده سال اخیر کمک کند.
گل رحمان قاضی، رییس کمیسیون نظارت بر قانون اساسی روز یکشنبه (22 جدی 1392) در کنفرانسی که زیر عنوان «تحکیم نظام مبتنی بر قانون اساسی در افغانستان؛ چالشها و راهحلها» برگزار شد، گفت: «بعد از بدبختیهای فراوان و دربدریها و از بین رفتن ارزشها، افغانستان به جامعهی مبتنی بر قانون اساسی و نظام مبتنی بر قانون اساسی دست پیدا کرد».
موارد نقض قانون اساسی
در ده سال گذشته موارد مهمی از نقض قانون اساسی دیده شدهاند. تعویق زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال 2009 و محاصرهی پارلمان توسط نیروهای امنیتی و جابهجایی 9 نماینده به وسیلهی حکومت که سه سال پیش اتفاق افتاد، از موارد مهم نقض قانون بودهاند.
عدم برگزاری انتخابات شوراهای ولسوالیها نیز یکی از موارد نقض قانون اساسی دانسته میشود. با آنکه قانون اساسی این شوراها را پیشبینی کرده، اما عملا شوراهای ولسوالی فعال نیستند. ادارهی دادگاه عالی و برخی از وزارتخانهها توسط سرپرست، نیز از موارد قانون شکنی خوانده میشود. چنانچه آقای قاضی نیز میگوید که هنوز این قانون بهدرستی تطبیق نمیشود: «هنوز مشکلاتی در پیش رو داریم. هنوز مشکلاتی است که قانون مزاحمت و قانونشکنی فرهنگ است. ما باید فرهنگ قانونمندی را جاگزین فرهنگ قانونشکنی بسازیم».
افراد بالاتر از قانون
در همین حال، شماری از آگاهان میگویند که شماری از افراد در ردههای بالای قدرت به جای تطبیق قانون، منافع خود را ترجیح میدهند و این مسئله سبب شده است که قانون اساسی به صورت درست تطبیق نشود.
اسماعیل قاسمیار که ریاست لویه جرگهی قانون اساسی را به عهده داشت، در این مورد گفت: «یک عدهی منافع شخصی و خانوادگی خود را ترجیح دادند بر منافع عموم ملت افغانستان. آنها از طریق نقض قانون اساسی به منافع خود عمل کردند».
برخی از شهروندان کشور نیز میگویند، مشکل اصلی این است که برخیها خود را فراتر از قانون میپندارند و قانون اساسی را زیر پا میگذارند. هدایتالله هاشمی، یکی از باشندگان کابل میگوید: «همیشه بزرگان ما خودشان را بزرگتر از قانون خیال میکنند. همیشه هرچه خلافورزی میشود، از طرف بزرگان صورت میگیرد. گرچه نفس قانون خوب است، ولی این قانون تطبیق نمیشود».
در همین حال، آگاهان میگویند، بیخبری از قانون نیز گاهی سبب نقض آن میشود و دولت باید برای معرفی این قانون تلاش بیشتری به خرج دهد. «دویچه وله»