عابر شایگان – هرات به خیابان بهزاد میروم، در فاصلهی ۴صد متری دروازهی ملک؛ جایی که هدف دوم حملهی سارقان مسلح قرار گرفت. فروشگاه کولر گلاحمد بخشی امروز اما بسته است. همسایهی متضرر او که در حادثهی روز پنجشنبه یکی از شریکاناش هم در پی تیراندازی دزدان زخمی شده است روایت دیگری دارد: «ساعت یکونیم عصر بود که چهار مرد موترسایکل سوار با سرعت در اینجا توقف کردند، با صورتهای بسته و لباسهای محلی. یکی از آنها به فروشگاه «بخشی» اشاره کرد و گفت همین است. فکر کنم دزدان حسابشده اینجا آمده بودند چون میدانستند که این همسایهی ما نسبت به همه سرمایهدارتر است. بعد یکی از آنها با اسلحه در مقابل فروشگاه اوضاع را نظارت میکرد و سه نفرشان داخل فروشگاه شدند. به همه اخطار دادند که دستها بالا اما صاحب مغازه مقاومت کرد و با دزدها درگیر شد. آنها هم سراسیمه شلیک کردند. ما هم که صدای تیراندازی را شنیدیم فرار کردیم اما دزدی که در بیرون ایستاده بود بالای ما شلیک کرد. گلولهی او اول به جای دیگر اصابت کرد بعد کمانه کرد و به پای شریک من خورد.» من حرفهای او را را با این سوال بریدم که وضع همکارش حالا چطور است. گفت: «ما ۲۰دقیقه بعد او را به شفاخانه بردیم. وضع همکارم خوب است و در خانه استراحت کرده اما دزدی در هرات خیلی زیاد شده. هیچ احساس امنیت نداریم. شاید نوبت بعدیاش ما باشیم.» نظر حامد اما در مورد عملکرد پولیس با حمیدگل، بهکلی فرق دارد: فکر میکنم دزدی بهدلیل فقر و بیکاری در هرات زیاد شده. پولیس کار خود را انجام میدهد اما بعد از این باید جدیتر کار کنند. حامد برخلاف دیگر شهروندان هرات که اعتماد نیمبندی به پولیس دارد، میگوید: «پولیس ۲۰دقیقه بعد از تماس ما اینجا رسید اما نیم ساعت بعد، دو نفر را دستبند زده اینجا آورد. خودشان بودند؛ همان دزدان با لباس محلی و سر وضع روستایی. فکر کنم از شیندند بودند». چرا دزدها آزاد میشوند؟ طبق آمار رسمی از آغاز امسال تاکنون ۱۶مورد سرقت مسلحانه در شهر و اطراف هرات به ثبت رسیده است. براساس گفتههای پولیس در تمام سرقتها، مقدار پول سرقتشده، هنگفت نیست. اما در این گیرودار تنها سه تن زخمی شده و یک شهروند دیگر جانش را از دست داده است. پولیس این شهر میگوید که در عرض یک ماه ۴۰ فرد را به اتهام سرقت بازداشت کرده و پروندهی آنها را به نهادهای عدلی و قضایی سپرده است. در پایان وقتی از سخنگوی پولیس هرات پرسیدم که سریال سرقتمسلحانه در هرات چه زمانی ختم میشود، گفت: «من نمیتوانم بگویم چه زمانی سرقت در هرات ختم میشه. تا بشر وجود داره، جرم و جنایت هم ادامه داره». دزدی؛ پدیدهیی سازمانیافته یا جبر اقتصادی؟
در ردهی نخست شهرهای امن کشور، خود را جا زده بود، حالا بازهم در ردهی نخست ایستاده است اما اینبار داستانش فرق میکند؛ شهر ناامن و پرحادثه. کمتر روزی است که «سرقت مسلحانه» سرخط خبرهای رسانههای محلی نباشد.
حادثهیی از این دست روز پنجشنبه، در دو نقطهی مرکزی شهر اتفاق افتاد. در جریان دو دقیقه، یک میلیون افغانی به قیمت زخمی شدن یک شهروند، به سرقت رفت. دو سرقت، در جریان یک روز و در یک شهر، همه را شوکه کرد. اما نیم ساعت بعد، این ماجرا رنگ تازهیی بهخود گرفت؛ پولیس بهسرعت، ۵ فرد را به اتهام سرقت مسلحانه بازداشت کرد. به گفتهی پولیس، ۳ تن از این ۵ متهم در سرقت روز پنجشنبه بهگونهی مستقیم دست داشتهاند. حالا با اضافه شدن این ۵ متهم، آمار دزدانی که در جریان یک ماه اخیر در هرات بازداشت شدهاند، به ۴۰ نفر میرسد.
پولیس در معرض اتهام
ساعت ۹صبح به دروازهی ملک میرسم. دروازهی کوچک و محقری را که در طبق دوم یک ساختمان کهنه قرار دارد، میکوبم. کسی در را به رویم باز نمیکند. همسایههایش میگویند: صاحباش در داخل است اما حوصلهی بحث با کسی را ندارد. سر انجام پس از ۷ دقیقه انتظار، حمیدگل با چهرهی خسته و عصبانی دروازه را باز میکند؛ مغازهداری که یک میلیون افغانیاش را روز پنجشنبه در عرض دو دقیقه از دست داده است. حق با همسایههایش بوده، او حوصلهی حرف زدن را ندارد. در برابر اصرار من برای انجام مصاحبه، فقط یک جمله بیش نمیگوید: مصاحبه کنم که چه شود؟ این رفتار حمیدگل نه برای من که برای همسایههایش هم غیرمعمول است. او نخستینبار است که تااین وقت روز در اتاق خوابیده و مغازهی میوهی خشکفروشیاش را باز نکرده. همسایهی دست راست او، چشمدیدش را از حملهی دزدان مسلح به من قصه میکند: «ساعت ده صبح بود که ۳ مرد موترسایکل سوار اینجا رسیدند. یکی از آنها در بیرون ایستاد و دو نفرشان داخل ساختمان شدند و مستقیم به اتاق حمیدگل رفتند. یک تفنگچه و یک کلاشنیکف هم داشتند. از داخل اتاق حمیدگل، سروصدا بلند شد. همهی ما به طرف اتاق او رفتیم اما دزدان کار خود را کرده بودند. تفنگ خود را به طرف ما نشانه گرفتند و زود از ساختمان بیرون شدند. در همین هیاهو بود که دزدان فرار کردند اما یک موترسایکلشان جا ماند. همه چیز در ظرف ۲دقیقه تمام شد. بعدا حمیدگل به ما گفت که یک میلیون افغانی همراه با پاسپورت و دیگر مدارکاش را دزدان برده است. هنگام خداحافظی، حمیدگل از پشتم داد میزند: «پولیس با دزدها دست دارد».
گمانهزنیهایی مبنی بر سازمانیافته بودن سرقتها در شهر هرات وجود دارد. اما سخنگوی فرماندهی پولیس هرات میگوید که تا هنوز اسناد و شواهدی در دست ندارد تا ثابت کند که دزدی در هرات یک پدیدهی سازمانیافته است.
عبدالاحد ولیزاده تاکید میکند که افزایش سرقت مسلحانه در هرات، ناشی از بحران اقتصادی، فقر و بیکاری و ورود بیجاشدگان داخلی است، نه ضعف مدیریتی در فرماندهی پولیس.
او از رازی دیگر در افزایش پدیدهی جرم بهویژه سرقت مسلحانه در این ولایت پرده برمیدارد؛ مجرمان متکرر. مجرمانی که بارها از سوی پولیس بازداشت و به نهادهای عدلی و قضایی سپرده شدهاند اما در مدت نهچندان زیاد، باز هم مرتکب جرم دیگری شدهاند و سر از بازداشتگاه هرات درآوردهاند. آقای ولیزاده مدعی است که دادگاه هرات، برای مجرمان جزای سنگین تعیین نمیکند و یا اینکه مجرمان بهنحوی زودتر از زمان اتمام حبسشان آزاد میشوند. حالا پاسخ دادگاه هرات در مقابل این ادعا فقط یک جمله است: ما طبق مواد قانون عمل میکنیم و با مجرمان هم رودربایستی نداریم. این تناقض، میان دو نهاد دولتی آنهم در یک شهر قابل تامل است اما تلاش من نتیجه نمیدهد و این راز همچنان سربسته باقی میماند.
بازی با ثانیهها
اینکه دزدان از چه شگردی برای حمله بر فروشگاهها در جریان روز و شلوغی بازار کار میگیرند، خود معمای دیگری است. پولیس میگوید که آنها از موقعیتهای خاص و سرعت عمل برای دستبرد زدن سرمایهی شهروندان استفاده میکنند. آقای ولیزاده میگوید که طبق تصویر دوربینهای مداربسته، دزدان با سرعت برقآسا و غافلگیرکردن صاحبان فروشگاهها با اسلحه و تهدیدکردن آنها به مرگ، به اهدافشان دست مییابند. سرعت عمل آنان به اندازهیی است که کار را در عرض دو دقیقه تمام میکنند. پولیس میگوید که گاهی دیده شده است که این دزدان در ظرف ۳۰ تا ۴۰ ثانیه کارشان را انجام دادهاند و سپس با موترسایکلهای تیزرفتار از محل حادثه با سرعت تمام غیب زدهاند. معما در همینجا گشوده میشود؛ بازی با ثانیهها.
با اینکه پولیس بهطور مداوم از بازداشت گروههای سارقان مسلح خبر داده اما این امر روزبهروز در هرات افزایش یافته و اکنون صورت روزمره را بهخود گرفته و کاری عادی شده است.
حالا افزایش این پدیده، خواب و قرار هراتیان را ربوده، بهویژه بازرگانان این شهر از همه نگرانتر اند. مردم با انتقاد از رویکرد پولیس در راستای مبارزه با پدیدهی دزدی مسلحانه، میگویند: فعالیت پولیس واکنشی و مقطعی بوده و نتوانسته شبکهی دزدان مسلح را در این ولایت برهم زند. این واکنشها تاجایی پیشرفته که اخیرا رییس شورای علمای حوزهی غرب، انگشت انتقادش را مبنی بر همدست بودن پولیس با دزدان به سمت فرماندهی پولیس هرات نشانه گرفت. او گفت: اگر نیروهای امنیتی با دزدان شریک نیستند، چگونه در روز روشن اینهمه سرقت صورت میگیرد. مولوی خداداد به نیروهای امنیتی هشداد داد: «در صورتی که امنیت به هرات برنگردد، تمام مسئولان امنیتی را از این شهر بیرون خواهم انداخت».
پولیس اما در پاسخ به این هشدار میگوید: اگر کسی مدارک لازم را برای اثبات همدست بودن پولیس با دزدان دارد، چرا اقدام نمیکند.
از عجیبترین حملهی دزدان مسلح در هرات، حملهی گروه پنج نفرهی دزدان مسلح بر یک بانک خصوصی بود. این حادثه که کمتر از یک ماه از آن میگذرد، در خیابان بهزاد این شهر رخداد. سه تن از این دزدان حین دستبرد زدن دارایی این بانک از سوی محافظان و ماموران امنیت ملی باز داشت شدند. اما دو تن دیگر آنها، حین درگیری موفق به فرار شدند. یکی از دزدان در داخل بانک، توسط نگهبانان و دو تن دیگر آنها از مقابل بانک، توسط ماموران امنیت ملی بازداشت شدند. اما از سرنوشت دو تن دیگر آنها هنوز خبری در دست نیست.
اینکه پدیدهی دزدی در هرات ریشهی اجتماعی دارد یا یک پدیدهی سازمانیافته برای برهم زدن امنیت هراتیان است، با علی کاوه، جامعهشناس گفتوگو کردم. به اعتقاد او انحرافات و کجرویهایی چون این دزدیها ریشه و زمینهی اجتماعی دارند ولی رشد سریع آن در زمان خاص بیشتر نتیجهی عوامل سببساز و زمینهساز دیگری میتواند باشد. آقای کاوه هر دو عامل، هم زمینههای اجمتاعی و هم سازمانیافته بودن این پدیده را تایید میکند: «بدون شک بیکاری و وضعیت اقتصادی بد، میتواند زمینهساز کشاندن عدهیی از جوانان به دزدی و انحرافات اینچنینی باشد ولی آنچه که اغلب مانع اقدام به چنین جرمهایی میشود ترس از گرفتاری به دست نیروهای امنیتی و عواقب جزایی و محاکمه و زندان است. از سویی هم ضعف نیروهای امنیتی و آلوده بودن آنها و شاید هم در مواردی دست داشتن آنها در برخی از این جریانها علت اصلی افزایش این سرقتهاست».
این کارشناس اجتماعی معتقد است که این سرقتها سازماندهی شده است: اغلب بقایای باندهای اختطافگر و گروههای دیگری که قبلا بیشتر موترسایکل و موتر میدزدیدند با تغییر تکنیک به دزدی دکانها و فروشگاهها روی آرودهاند.
