برای زنان هیچ جایی امن نیست، حتا بس‌های شهری

زینب پیرزاد
بغض کرده بود، گریه می‌کرد و دستش را روی دهانش می‌گذاشت. با آن‌که صدایش می‌لرزید گفت: «کارهای دفتر زیاد بود و نتوانستم زودتر بروم. ساعت چهارونیم از دفتر خارج شدم و در مسیر اول یک‌ونیم ساعت در راه‌بندان ماندم. شام شده بود و هیچ موتری پیدا نمی‌شد. یک تاکسی صدا می‌کرد کارته‌پروان، کارته‌پروان! در چوکی پشت‌سر نشستم و راننده گفت بیا در پیش‌رو بشین که دیگر سواری هم بالا می‌کنم. وقتی نشستم، موتر بدون سرنشین حرکت کرد. راننده تمام مسیر را خودارضایی می‌کرد و تلاش می‌کرد که توجه مرا جلب کند.» فرشته کارمند یکی از موسسه‌های خصوصی در کابل، با یادآوری آن روز می‌لرزید و بغضش امان نمی‌داد و می‌گفت آن شام تا رسیدن به خانه چند بار مُردم… .
عدم امنیت در حمل‌ونقل شهری، آزار و اذیت‌های بدنی، پرداخت کرایه‌ی دو نفر، و راه نیافتن مسافران زن به موترهای شهری مشکلاتی‌اند که زنان هنگام گشت‌وگذار در شهر با آن‌ها مواجه‌اند.
این مشکلات فراگیر است. از اطفالِ دختر تا زنان کهن‌سال همه به آن دچار اند. روهینا دختری است که به‌دلیل اذیت‌های جنسی و نبود وسایل حمل‌ونقل مصئون شغلش را ترک کرده است: «در شروع سال یک وظیفه‌ی مناسب با معاش خوب در یک مرکز تحقیقاتی گرفته بودم. روز اول بعد از مدتی انتظار در ایستگاه موترهای قلعه‌ی فتح‌الله در یک تاکسی بالا شدم. در وسط راه موتروان دستش را به باسنم زد و من گمان کردم که اشتباهی شده و حرفی نزدم. چند دقیقه بعد دوباره تکرار شد و اعتراض کردم، اما موتروان بیشتر سروصدا کرد و گفت خودت بد هستی و من تمام دخترها را می‌شناسم که به‌خاطر پول نداشتن این حرف ها را می‌زنند. این کار در برگشت از وظیفه هم تکرار شد و من دیگر جرات نکردم که بروم».
مسأله‌ی وسایل حمل‌ونقل شهری در شهرکابل زنان را بسیار بیش‌تر از مردان آسیب زده است. زنان و دخترانی که سرکار، دانشگاه یا مکتب می‌روند، بعد از انتظاری طولانی در ایستگاه‌ها که به‌دلیل تردد زیاد مردان در گیرآوردن موتر دست اول را دارند، مجبورند انتظار بکشند یا در تاکسی‌های شهری بالا شوند و کرایه‌ی دونفر را بدهند. این مشکل اما فقط به دوچند دادن کرایه هم خلاصه نمی‌شود؛ بلکه آزار جنسی زنان در وسایط حمل‌ونقل عمومی پدیده‌ی شایعی است.
ریحان می‌گوید که معمولاً در سِت پیش‌رو میشینم و کرایه‌ی دونفر را می‌دهم. اما یک روز در اثر راه‌بندی در مسیر کوته‌سنگی_کمپنی دیتر رسیدم و در تاکسی بالا شدم: «دیدم تاکسی حرکت کرد و کم‌کم از پیش آدم‌ها گذشت و مسافر بالا نکرد. من ترسیدم و دروازه‌ی موتر را گشودم و پایین پریدم. تمام وسایل و خریدهایم در تاکسی ماند». این حادثه برای بسیاری از زنان پیش آمده است. ریحان برشنا نیز قصه‌ی مشابهی دارد: «مشکلات زیاد است. همیشه سواری‌ها و موتروان‌ها کاری می‌کنند که باعث ترس یک دختر می‌شود. یک روز ملی‌بس پیدا نشد و در تاکسی‌های شهری بالا شدم. دیدم که سواری بالا نکرد و سرعت گرفت و شیشه‌ها را بالا کرد. ترسیدم و جیغ زدم، دروازه را باز کردم تا مجبور شد و توقف کرد».
اما ملی‌بس‌ها و بس‌های شهری برای زنان در رفت‌وآمد آزار و اذیت‌های بیشتری را در پی دارد؛ در حالی‌که زنان به‌دلایل فراوانی بیشتر می‌خواهند با این وسایل رفت‌وآمد ‌کنند: کرایه‌ی کم‌تر، امنیت و عمومی بودنِ این‌ها است. اما اذیت و آزار زنان در هیچ‌جایی پایان نمی‌یابد. ازدحام بیش از حد در این موترها، حضور اوباشان که همین ازدحام زمینه‌ی آزار و اذیت زنان را فراهم می‌کند و کم‌بود ملی‌بس‌ها و کاسترها باعث می‌شود که زنان در ایستگاه‌ها بیش از حد معمول منتظر بمانند. ملالی یک دانشجوی دانشگاه کاردان می‌گوید: «هر روز از چهار بعد از ظهر تا پنج و گاهی تا شام در ده‌افغانان منتظر موتر می‌مانم و هر موتری که می‌آید، مردان پیشاپیش بالا می‌شوند». فریده که مسیرش پل‌‌سوخته-دشت برچی است گفت: «کاسترها همیشه در پیش‌رو سه نفر می‌نشانند. اما شام‌ها چون در پشت‌سر هیچ زنی را بالا نمی‌کنند در پیش‌رو پنج‌نفر را می‌نشانند که خارج از تحمل است. اما ما مجبوریم». او اضافه کرد: «یک شام اتفاقاً در پشت‌سر هم زنان اندکی بودند و منم ایستاد شدم؛ اما هر دو دقیقه بعد دستی به باسنم می‌خورد».
برخی از دخترخانم‌ها گفته‌اند که در موترهای کاستر و تونس حداقل یک‌بار با این حالت که دستی (دست یک مرد) از عقب چوکی تلاش کرده بدن‌شان را لمس کند، مواجه شده‌اند. ثریا می‌گوید یک روز که دفتر می‌رفتم در ملی‌بس بالا شدم و کمی از راه گذشته بود که چیزی را روی ران‌هایم حس کردم. متوجه شدم که یکی از دو مردی که روی چوکی عقب نشسته بودند، از لای چوکی می‌خواست روی پایم بگذارد.
اکثر موترهای حمل‌ونقل شهری چوکی پیش‌رو را به خانم‌ها اختصاص داده‌اند و هر خانمی را که بپرسی بدون استثنا می‌گوید در چوکی پیش‌رو دست یا پاهایش لمس شده. مژگان دانشجوی دانشگاه کابل می‌گوید: «از دانشگاه تا کارته‌نو کمی راحت‌تر می‌روم، اما زمانی‌که از کارته‌نو طرف بلاک‌های استانکزی در موترهای لینی می‌نشینم. فقط چوکی پیش‌رو برای زن‌هاست و اگر موتر در بین راه هم مسافرانش را تمام کند، من مجبور تا خانه پیاده می‌روم؛ چون اگر به‌تنهایی با موتروان بروم، هر دقیقه تلاش می‌کند به دست یا پایم دست بزند و این عمل چندبار تکرار شده».
مشکلات زنان در وسایل حمل‌ونقل، ناهنجاری‌یی در حال رشد است که اگر جلوگیری نشود خطر بزرگی اجتماع را تهدید می‌کند. با این‌حال، پس از تماس‌های مکرر موفق به دریافت پاسخ از ریاست ترافیک نشدیم. این وضعیت به‌سادگی قابل حل نیست. زنان هم‌چنان در حال هزینه‌دادن‌اند. نباید بیرون بروند، نباید بگردند، نباید سوار موتر شوند و نباید به هیچ‌کسی اعتماد کنند، حتا مسافران بس‌های بزرگ.
در همین حال شهرداری کابل کار ساخت نخستین متروبس را در 25 جوزای سال جاری آغاز کرد و مسوولان این اداره می گویند که ایجاد متروبس باعث سهولت‌های شهری می‌شود و در سال آینده خط دوم نیز ایجاد خواهد شد.