آشیانه‌ی بودنه: کاری از آنِ خود

زهرا جویا
«با ساعت‌ها کار سخت و تلاش‌ در دفترهایی که به‌عنوان کارمند در آن‌ها استخدام می‌شدم، نمی‌توانستم قناعت مسوولان را به‌دست آورم. خسته‌ام کرده بود. به این فکر افتادم که چگونه می‌توانم مستقلانه و فقط برای خودم کار کنم.»
در سال 2009 برای کبرا پناه‌زاده یک فرصت تحصیلی در خارج از کشور فراهم شد. او با تمام تلاش و سخت‌کوشی‌هایش توانست به دانشگاه آسیایی برای زنان در کشور بنگله‌دیش راه یابد و درس‌هایش را در مقطع لیسانس در رشته‌ی اقتصاد تمام کند.
کبرا از همان سال به‌بعد برای رهایی از کار وابسته به دیگران شروع به جست‌وجو می‌کند.«گوگل» یگانه راهنما برای کبرا بوده که توانسته است با استفاده از راهنمایی‌های آن برای خودش کاری ایجاد کند که روزگاری آرزوی آن را داشت.
در سال 2010 زمانی که کبرا پناه‌زاده یکی از دانشجویان دانشگاه آسیایی برای زنان در بنگله‌دیش بود، هم‌زمان با درس‌هایش یک شرکت لوجیستکی را با همکاری برادرش در کابل ایجاد کرد.
او می‌گوید که در آن زمان با استفاده از رخصتی‌های تابستانی‌اش از دانشگاه از بنگله‌دیش به افغانستان می‌آمد، پروژه می‌گرفت و آن را تطبیق می‌کرد.
کبرا چند سال را توانسته بود همین‌طوری شرکت لوجیستکی‌اش را بیش ببرد، اما در سال 2014 و هم‌زمان با خروج اکثریت نیروهای خارجی از افغانستان، در کل وضعیت بازار کار در کشور رو به سقوط نهاد.
پس از آن‌که کار شرکت لوجیستکی کبرا کاهش یافت و لاجرم آن را متوقف کرد، او حدود دو سال دیگر به‌عنوان مشاور اقتصادی با دو شرکت مستقل دیگر کار کرد و پس از آن در بخش پروژه‌ی بانک جهانی در وزارت مخابرات استخدام شد. اما زحمات و تلاش کبرا بیشتر از امتیازاتش بود: «با تمام توان کار می‌کردم، در آخر کسی راضی هم نمی‌شد.»
این وضعیت کبرا را خسته کرد و این بار گوگل ایده‌ی دیگری به او داد: «ایجاد یک فارم بودنه».
کبرا می‌گوید که شاید او سومین شخصی باشد که در افغانستان فارم بودنه ساخته است: «وسط‌های سال 2015 بود که کار روی فارم بودنه را شروع کردم. در اوایل فارم بودنه زیاد رایج نبود و مردم نیز خیلی علاقمند نبودند و از گوشت آن هم استفاده نمی‌کردند.»
خانم پناه‌زاده اولین تجربه‌ی فارم بودنه‌داری را از خانه‌اش آغاز کرد. او یک بار از ایران تخم بودنه آورد، اما دوری راه و فاسد شدن تخم‌ها سبب شد سودی به او نرسد.
کبرا با استفاده از سایت‌های معلوماتی در گوگل، یک فارم بودنه را در ولایت هرات پیدا کرد و از این فارم تخم آورد. اما این بار نیز ماشین‌های جوجه‌کشی ایرانی که کبرا از آن‌ها کار می‌گرفت، نتوانست بودنه‌ی مورد نیازش را تولید کند. «در ماشین‌های جوجه‌کشی ایرانی، ما ضایعات زیاد داشتیم، مثلا از 100 تخم ما حدود نصف آن را هم جوجه‌گیری کرده نمی‌توانستیم.»
کبرا این بار تصمیم گرفت ماشین‌هایی پیدا کند که بتواند از ضایعات تخم‌ها جلوگیری کند.
تیم کاری او تصمیم می‌گیرد که ماشین جوجه‌کشی را خودشان بسازند و از آن استفاده کنند.
اکنون که بیش از سه سال می‌گذرد، کبرا به‌عنوان رییس «آشیانه‌ی بودنه یا Quail House» فعالیت دارد و یک تیم 9 نفری را که پنج نفرشان مرد و چهار نفر دیگرشان زن‌اند، رهبری می‌کند.
تیم کاری «آشیانه‌ی بودنه» چهار ماشین نیز ساخته استکه هرکدام آن‌ها به‌ظرفیت 2500 تخم تولید کرده است.
تخم‌های بودنه بعد از 17 روز در ماشین به جوجه تبدیل می‌شود و در ظرف یک ماه تا 45 روز بزرگ شده و بودنه‌ی گوشتی می‌شود.
فارم بودنه‌یی که کبرا ایجاد کرده معیاری نیست، چون تاکنون نتوانسته است تمام معیارهای یک فارم بودنه‌داری را تکمیل کند. اما او تا حال 30 تا 40 هزار دالر روی این فارم سرمایه‌گذاری کرده است.
یک بودنه‌ی بزرگ گوشتی از صد تا 140 گرام وزن دارد و هر دانه‌ی آن از 80 تا 90 افغانی به فروش می‌رسد.
اکنون حدود ده هوتل به‌صورت پرچون از فارم آشیانه‌ی بودنه گوشت بودنه خریداری می‌کنند.
خانم پناه‌زاده می‌گوید که بزرگ کردن هر دانه بودنه به اندازه‌ی بزرگ کردن یک «کودک» سخت و دشوار است، اما او با علاقه‌یی که نسبت به این کارش دارد، همه‌ی این دشواری‌ها را پذیرفته و به گفته‌ی خودش «مصمم‌تر» از هر زمان دیگر به پیش می‌رود و آرزو دارد که روزی بتواند گوشت مورد نیاز مارکت افغانستان را تأمین کند: «کارم را با ده هزار دالر شروع کردم، اما حالا حدود 30 تا 40 هزار دالر روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌ام.»
کبرا از این فارم بودنه ماهانه 200000 افغانی عاید دارد و از این طریق می‌تواند به‌خوبی مصارف خانواده‌اش را تأمین کند.
کبرا می‌گوید وزارت زراعت تاکنون در زمینه‌ی فارم بودنه هیچ کاری نکرده است، ام او امیدوار است که به این بخش نیز توجه شود: «وزارت زراعت برای فارم مرغ‌داری کمک‌های بلاعوض دارد، اما برای فارم بودنه نه. اگر به ما کمک‌های بلاعوض شود، تا بتوانیم این فارم را استندرد بسازیم، بسیار زود فارم را گسترش می‌دهیم اما اگر این کار صورت نگیرد، کمی زمان لازم است تا بتوانیم آن را به‌شکل استندرد و معیاری‌اش بسازیم.»