از درون تالار لویه جرگه؛ تنهایی غنی، خشم سیاف

بخش اول

دوشنبه، 9 ثور.

حوالی ساعت شش صبح، خانه را به مقصد تالار لویه جرگه، واقع در دانشگاه پلیتخنیک کابل، با نگرانی‌های بسیار ترک می‌کنم. این نگرانی از تهدیدات بلند امنیتی و هر اتفاق ممکن دیگر که می‌تواند رخ دهد، ناشی می شود. تدابیر امنیتی شدید و منع تردد وضع شده است. افراد مؤظف از مقابل ساختمان‌های سیلو اعضای لویه جرگه مشورتی صلح را توسط رنجرهای نظامی تا ورودی دانشگاه پلیتخنیک انتقال می‌دهند. پس از پشت سر گذاشتن چندین ایست بازرسی سختگیرانه که حتا اجازه نمی‌دهند قلمم را با خود ببرم، حوالی ساعت هفت و چهل دقیقه وارد تالار لویه جرگه می‌شوم. فارغ از این‌که عضو لویه جرگه هستم، به‌عنوان یک خبرنگار به جزئیات بیشتر می‌نگرم. در چندین برنامه‌ی آموزشی مصونیت خبرنگاران آموخته‌ام که باید جای مطمئن و امنی را برای نشستن انتخاب کنم. کنار پایه‌ای در حاشیه‌ی تالار می‌نشینم. دوستان دیگرم وقتی می‌رسند، اصرار می کنند که در منزل دوم تالار بنشینیم. چوکی‌های منزل دوم مشرف بر تمام تالار است و می‌توان تمام آنچه در تالار رخ می دهد را با جزئیات دید. من در پی این هستم که بدانم سقف تالار از چه ساخته شده است. از دریچه‌ای که منتهی به پشت بام تالار است، پی می‌برم که سقف خیمه با چوپ و آهن چادر پوشانده شده است. با اصرار دوستانم را از نشستن در منزل دوم منصرف می‌کنم و دلیل می آورم که اگر تالار مورد حملات راکتی قرار گیرد، منزل دوم آسیب‌پذیرترین جای برای نشستن است.

تالار بی‌روح است. از چندین عضو جرگه وقتی می‌پرسم وضعیت را چگونه می‌بینند، همه مشکوک اند و می‌گویند لویه جرگه به نتیجه نمی‌رسد. چندین عضو دیگر می‌گویند جرگه فرمایشی است. وقتی برنامه آغاز می‌شود، برخلاف سایر برنامه‌های سیاسی، رییس جمهور غنی فهرست محدودی از رهبران سیاسی را برای خوش‌آمد گفتن یا ذکر کردن در اختیار دارد و در قسمتی از صحبت‌هایش می‌گوید «در مورد کسانی که به لویه جرگه نیامده‌اند، گپ نمی‌زند.» تنها عبدالرب رسول سیاف چهره‌ی برجسته در میان شرکت کنندگان است. باقی افرادی که نام گرفته می‌شوند، به استثنا امرالله صالح، همه اعضای کابینه و دولتی اند.

رییس جمهور اشرف غنی مثل همیشه در سخنرانی‌اش شعار می‌دهد. او می‌گوید مسیر دارد و به بی‌راهه نمی‌رود. او در مقابل عکس خود و شریک قدرتش، عبدالله عبدالله رییس اجراییه، ایستاده و لویه جرگه مشورتی صلح را افتتاح کرد اما شریک قدرتش اکنون در مقابل وی و برخلاف لویه جرگه ایستاده است.

عبدالله عبدالله، رییس اجرایی حکومت وحدت ملی لویه جرگه مشورتی صلح را تحریم کرد-عکس: الیاس نواندیش

علاوه بر آقای عبدالله، دیگر نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و رهبران سیاسی، به‌شمول رییس شورای عالی صلح، لویه جرگه مشورتی صلح را یک کار بیهوده، کمپاینی و نامناسب می‌دانند. تلاش‌های محمد عمر داوودزی، رییس کمیسیون برگزاری لویه جرگه برای قانع کردن مخالفان جرگه بی‌نتیجه مانده است. رییس جمهور غنی و آقای داوودزی پس از تلاش‌های بسیار موفق شده‌اند تنها سیاف را برای شرکت در لویه جرگه راضی کنند؛ پیش از دوشنبه، آقای غنی خود به خانه‌ی سیاف رفته است.

به لحاظ کمیت، لویه جرگه مشورتی صلح با حضور 3200 نفر بزرگ‌ترین لویه جرگه در تاریخ افغانستان است. اما تحریم‌های گسترده از سوی رهبران سیاسی از وزن و اهمیت آن تا اندازه‌ای کاسته است و نگاه‌های شکاک لویه جرگه را ابزاری برای نمایش قدرت اشرف غنی می‌دانند.

آقای غنی در ختم سخنرانی‌اش سیاف را به‌حیث رییس لویه جرگه مشورتی صلح معرفی می‌کرد. مطابق آجندا، پیش از چاشت دوشنبه محفل افتتاحیه است اما پس از چاشت باید هیأت اداری لویه جرگه، معاونان و منشی‌ها، انتخاب شوند.

سیاف در سخنرانی کوتاه خطاب به اعضای لویه جرگه می‌گوید نگران تحریم کنندگان نباشند زیرا آن‌ها مخالف صلح نیستند. او مانند همیشه با توسل به آیات و حدیث، درباره صلح و اهمیت آن صحبت می‌کند. اما یک نکته در سخنرانی وی بسیار برجسته است. مردی که با سخنرانی‌های تندش در سال‌های اخیر طالبان را زیر سوال برده است، اکنون لحن ملایم و آشتی‌جویانه در برابر طالبان دارد و از این گروه می‌خواهد به مذاکره تن دهد.

معترضان اخراج می‌شوند

ساعت 10 و 48 دقیقه، در جریان سخنرانی رییس جمهور گل محمد توحیدی، عضو لویه جرگه از ولایت دایکندی اعتراض می‌کند. او به گفته‌های اشرف غنی معترض است و می‌گوید مانع اصلی صلح در کشور شخص رییس جمهور است. نیروهای امنیتی و پی‌پی‌اس او را از تالار بیرون می‌کنند. در پایان برنامه‌ی افتتاحیه توحیدی را پیدا کردم و دلیل اعتراضش را پرسیدم. او گفت «خودکامگی‌هایی را که رییس جمهور می‌کند، باعث ازیاد شکاف‌ها و تشدید اختلاف‌ها می‌شود و این  نمی‌تواند یک توافق نظر را در مورد صلح به‌وجود بیاورد. از این لحاظ این امر باعث می‌شود که صلح به‌زودی در افغانستان مسیر نشود.»

گل محمد توحیدی صلح را یک روند ملی می‌داند که باید در آن تمام شخصیت‌های سیاسی حضور داشته باشند. استدلال او این است که آقای غنی رهبران سیاسی را از خود دور کرده و برگزاری لویه جرگه هم موثر تمام نمی‌شود زیرا «جنبه نمایشی و کمپاین دارد. اگر این‌طور نیست، خواست مردم و خط سرخ آنان از طریق مختلف به گوش حکومت رسیده است.»

پی‌پی‌اس در گوشه و کنار تالار حضور سنگین دارد. در جایی که نشسته‌ایم، در یک ردیف همه خبرنگارانی هستیم که به‌حیث عضو شرکت کرده‌ایم. در دو طرف ما یک نفر از اعضای پی‌پی‌اس به نوبت می‌نشیند. ما را زیر نظر دارند اما هیچ حرفی با ما نمی‌زند. ما نیز متوجه وضعیت هستیم. به همدیگر می‌گوییم «ما چهار نفر مشکوک تشخیص شده‌ایم.»

وقتی سیاف شروع به سخنرانی می‌کند، فرشته کوهستانی از کنج دیگر تالار صدایش را بلند می‌کند. به دلیل دوری از او، نمی‌توانم صدایش را تشخیص بدهم که چه می‌گوید. او نیز به زور از تالار اخراج می‌شود و فرصت نمی‌یابد که سخنانش را تکمیل کند. یک روز بعد عمر داوودزی خانم کوهستانی را ملاقات کرد و گفت «تمام اعضای لویه جرگه می‌توانند با آزادی کامل اظهار نظر نمایند و هیچ‌گونه ممانعتی در این زمینه وجود ندارد.»

عمر داوودزی، رییس کمیسیون برگزاری لویه جرگه فرشته کوهستانی را در دفترش ملاقات کرد-عکس: فیسبوک داوودزی

در عمل اما این‌گونه نبود. معترضان را به زور از تالار اخراج می‌کردند. در روز چهارم و گزارش‌دهی رییسان 51 کمیته کاری، وقتی سومین فرد می‌خواست اعتراض کند، نیروهای امنیتی او را از تالار اخراج کردند.

خشم سیاف

پس از چاشت روز دوشنبه مطابق آجندا، نوبت انتخاب هیأت اداری لویه جرگه بود. سیاف عبدالروف ابراهیمی رییس پیشین مجلس نمایندگان، فضل‌هادی مسلم‌یار رییس مجلس سنا، عبدالرووف انعامی و حبیبه سرابی را به‌حیث معاونان خودش معرفی کرد و از اعضای تالار خواست برای تایید آنان دست خود را بلند کنند. اکثریت تالار به درخواست وی پاسخ مثبت دادند و در آن هنگام عمر داوودزی به تکرار گفت «آه بخیر اکثریت هستیم، اکثریت هستیم.»

اندکی بعد صدای اعتراض از داخل تالار بلند شد. جوانی از میان تالار به این تصمیم سیاف اعتراض کرد. سپس مرد دیگری نیز به او پیوست و اعتراض بیشتر شد. اعضای لویه جرگه از ولایت قندهار و بلخ نیز به تصمیم سیاف اعتراض کردند. آنان به انتخابی بودن معاونان تاکید می‌کردند. شکرالله مشکور تاکید می‌کرد که مطابق اصول باید هیأت اداری انتخابی باشد نه انتصابی. وقتی خود را به او رساندم، چندین مرد میان‌سال تلاش داشتند او را قناعت دهند که دست از اعتراض بکشد و استدلال می‌کردند که «ایستاد شدن در برابر بزرگان قومی کار پسندیده نیست». اما او تاکید داشت که برایش اصول مهم‌تر از مصلحت‌هاست.

سیاف برای قانع کردن معترضان پیشنهاد کرد که یک معاون و یک منشی به هیئت اداری اضافه شود. او در نظر داشت تا یک معاون به قندهار و یک منشی به معترضان شمال بدهد. اعتراض اما پایان نیافت. این‌بار اعضای لویه جرگه از شمال افغانستان، به‌ویژه ولایت بلخ، اعتراض کردند که باید رییس شورای ولایتی بلخ نیز به‌حیث معاون معرفی شود.

سیاف در رویارویی با معترضان شکست خورد. تلاش‌های او و داوودزی برای قانع ساختن معترضان بی‌اثر ماند و جلسه‌ی انتخاب معاونان و منشی‌ها مختل شد. سیاف از اعضای لویه جرگه خواست آرامش شان را حفظ کنند اما کنترل جلسه از دست او خارج شده بود. او میان صدای معترضان با لحن جدی چندین بار صدا کرد که «گوش بگیرید» اما معترضان استژ تالار را ترک نکردند. سیاف هشدار داد که اگر نظم به جلسه بر نگردد، او از نیروهای امنیتی کمک خواهد خواست. سرانجام مجبور شد که جلسه را به روز بعد موکول کند. او عنوانی اعضای لویه جرگه اعلان کرد: «فردا ساعت هشت‌ونیم، مجلس شروع می‌شود، صندوق‌ها گذاشته می‌شود و برای چهار معاون و چهار منشی انتخابات برگزار می‌شود.» اما روز بعد برای پنج معاون و پنج منشی صندوق گذاشته شد. مختل شدن جلسه در بعد از ظهر روز نخست لویه جرگه مشورتی صلح، این گمانه را ایجاد کرد که دست‌هایی از بیرون برای برهم زدن جرگه دخیل است. پس از بی‌نتیجه ماندن انتخاب هیأت اداری، اعضای لویه جرگه در بیرون از تالار عمومی به اجتماعات کوچک قومی و سمتی تقسیم شدند. اعضای لویه جرگه به گروه‌های کوچک‌تر شمالی‌ها، لوی پکتیا، قندهار و جنوب و هزاره‌ها و دیگران بین خود جلسه کردند.

یک ساعت پس از بی‌نتیجه ماندن انتخابات هیأت اداری در روز نخست، اعضای جرگه در گروه‌های کوچک قومی و سمتی گردهم آمدند-عکس: الیاس نواندیش

یک عضو کمیسیون برگزاری لویه جرگه در یکی از جلسات کوچک‌تر قومی گفت که کمیسیون برگزاری لویه جرگه با درنظرداشت مسأله قومیت نام چهار نفر (مسلم‌یار از قوم پشتون، انعامی از قوم تاجیک، حبیبه سرابی از قوم هزاره و عبدالروف ابراهیمی از قوم ازبیک) را به ریاست جمهوری به‌حیث معاونان لویه جرگه پیشنهاد کرده و موافقت ریاست جمهوری را نیز گرفته بود اما کسانی که این تصمیم را در تالار اعلان کردند، مهارت لازم را به کار برده نتوانستند.

هرچند مخالفان سیاسی آقای غنی لویه جرگه را تحریم کرده بودند اما افراد وابسته به رهبران سیاسی و تکت‌های انتخاباتی در لویه جرگه حضور فعال داشتند. من فهرستی از شماره‌های افراد را به‌دست آوردم که در کمیته‌های مختلف حضور داشتند. یکی از این افراد را وقتی ملاقات کردم، برایم گفت که «ما باید اکثریت را در کمیته‌ها بگیریم. فردا خود را در کمیته‌ات در پست ریاست یا منشی کاندید کن، ما برایت نفر جور می‌کنیم.» یک روز بعد وقتی هیأت اداری انتخاب شد، این مجموعه توانستند فرد مورد نظر شان را به‌حیث معاون معرفی کنند.

در انتخابات هیأت اداری لویه جرگه، محمد افضل حدید از چهره‌های نزدیک به عطا محمد نور، رییس اجراییه جمعیت اسلامی افغانستان و محمد عارف نورزی از افراد نزدیک به حامد کرزی رییس جمهور پیشین در یک تلاش هماهنگ به معاونت رسیدند.

دیدگاه‌های شما
  1. برادر محترم نقدگرصاحب وای وای گفتن چه به درد خورد خلیلی صاحب روزگاری معاون ریاست جمهوری بود ولی هیچ نوع تحرک نداشت تا درانتقال قدرت به نسل جوان وبا احساس کمک کند بلکه درمعامله های سیاسی فقط فقط به خاطر حفظ سرمایه وشخصیت سیاسی خودش و حلقه شان کارکرد ما امروز درجامعه هزاره فقط دو رهبر خلیلی ومحقق را داریم اگر جوان داریم شخصیت سیاسی ندارد اگر درک سیاسی دارد احساس مردمی ندارد مانند فلانی ها وفلانی ها اگر بداند که روزگاری درخطر قرار میگیرد اولین کسی خواهد بود که وطن ومردمش را ترک خواهد کرد.
    باید بدانید که مخالفین سیاسی هزاره درصدد است تا صد را مبارزه حق طلبانه ملت ما توسط رهبران جوان وقدرت مند خویش گردد بدون درنظرداشت سمت، قوم درسطح رهبری شان قرار میگیرند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *