بلی صاحب! به قول از ویکیلیکس، امریکا تمام مکالمات تیلفونی افغانستان را میشنود. این یعنی اگر کسی دربارهی شبیخونها به دیگری زنگ زده باشد، امریکا شنیده. اگر عاشقی به معشوقهاش گفته باشد که عزیزم!
تمام افریقا موی تو باشد
سرای امریکا کوی تو باشد
اوباما گر پدرنالد نباشد
شبها نوکر، روزها شوی تو باشد
میبینید که امریکاییها حتا این مکالمه را هم شنیده و خدا میداند که چهقدر دنبال معشوقهی مورد نظر گشته باشند. اینها هم سرجایشان! میگویم، چرا مقامات افغانستان چیزی به نام خرج تیلفون دارند، خوش که ترفندی برای فریب و شنود مکالمات مقامات بوده. مثلاً ممکن است در ادارهی ذخیرهی مکالمات افغانستان این سند وجود داشته باشد که شهردار، بیست مرتبه از سوی یک وکیل بیخواب شده باشد و متقابلاً، شهردار به تعدادی از وکلا گفته باشد که «ثم رددناه اسفل السافلین» و آنگاه درخواستهایشان را معلق در باغچهای که در آن آب روان و مرغابیهای طوسی وجود دارند، آویخته باشد. یا ممکن است وحید مژده به دوستان مستقر در پاکستان خویش، زنگ زده باشد و گفته باشد که «نصر منالله و فتح قریب» و در همین حال باخبر شده باشد که روی وی، نزد مأموران امنیت ملی سیاه شده و باید فرار کند. مخصوصاً در همین حال که خانمش با ترموز چای سر رسیده باشد و وی به خانمش گفته باشد، «الفرارُ صدمرتبه بهتر از قرار». سپس برو که نمیروی! یعنی اینها ممکن است در حالت بکر، در آرشیف مکالمات کشور عزیز ما در امریکا وجود داشته باشند. باید هم وجود داشته باشند. ولی بدتر از اینها آن است که مکالمات کرزی با مقامات خارجی غیر از امریکا شنود شده باشند. مثلاً ممکن است کرزی به جناب پوتین تماس گرفته باشد و گفته باشد که مستر پوتین! خبر داری که در افغانستان یک گروه بهنام کاکس جور شده؟ بعد پوتین گفته باشد که به هوجین تائوی عزیز قسم که خبر ندارم! چه وقت شکل گرفته؟ برای چه شکل گرفته او کرزی لالا؟ کرزی گفته باشد که همین چندروز میشود شکل گرفته است. چندخانم دوستداشتنی از میان پارلمان مثل لالههای دوستداشتنی صحرا نو شکفته و در اولین روز شکفتن شکفتن خویش، از اشرف غنی و عبدالله عبدالله خواسته که در صورت به قدرت رسیدن، به خانمها توجه خاص داشته باشید. اینها از همین حالا کمر بسته که در حکومت آینده، از شدت بیتوجهی، وکیل پارلمان نشوند! ای به ای مانا! که این خانمها، گفته فرهنگ معافیت را باید پایان بدهید تا آن عده از مقامات که لطف میکنند و از کارمندان زن ادارهی خویش، یک رقم دیگر استفاده میکنند، دوباره همان مقام و همان شاخدار باقی نمانند! بعد پوتین پهلو عوض کرده و گفته باشد که کاکس به چه مانا؟ چرا نام گروه خویش را کاکس مانده؟ چرا زنوف یا زنای قهرمان پارلمان نمانده؟… در حالیکه سخن پوتین هنوز قطع نشده بوده، کرزی گفته باشد که به خدا، به والله که مه هم نمیفامم… خو حتماً کدام مانا داره دیگه! ای زنا ره که مه میبینم، اینا ایقه میفامن که کت مه و تو مخالف شون، روی هردوی ما را پیش اوباما سیاه میکنه… باز در حالیکه سخن کرزی هنوز تمام نشده بوده، پوتین شروع کرده باشه و گفته باشه که رای نزن! رفتن من به چین برای دیدن بچههای چین و کلاه گذاشتن به سر آنها نبود، بلکه رفته بودم خر انشاالله لنگ امریکا را، بیشتر از پیش لنگ کنم. من و هوجین تائوی عزیز قسم یاد کردیم که رقابت در منطقه را فراموش کنیم و دست در دست هم، با امریکا رقابت کنیم. این بار ما چین را از لحاظ تسلیحاتی به سرحد خود میرسانیم و چین ما را از لحاظ اقتصادی و صنعتی!…
باز کرزی گفته باشد که والا نوش جانتان! ما در افغانستان گرفتار آدمهایی شدیم که روز و شبشان با تشکیلات و ائتلاف میگذرند و در حالی که همه میفهمیم، کارهایشان پروژهای هستند، یک عدهیشان خود را کاکس مینامند، عدهی دیگر، میروند خود را فسقراتیون مینامند، در آنسو، چندنفر دیگر جمع شده و جمعشد خویش را «رهروان کاروان راه آزادی از میانبر جهاد و مقاومت و تساوی حقوق زن و مرد مجرد و متأهل» مینامند. این در حالیاست که بعد از انتخابات، هیچکدام از این گروهها وجود نخواهند داشت… باز پوتین گفته باشد، خب! همتای گرامی من! من فعلاً کار دارم. بعدا برایت میزنگم. فعلاً بابای…
در همین حال، اگر امریکا زنگهای ما را شنود کرده باشند، ما از آنها میخواهیم که دیگر نکنند. این یک کار غیراخلاقی و غیرقانونی میباشد! لطفاً این کار را نکنید. با احترام! کوچک شما، مامورزی وزمین!