جناب جلالتمآب رییس جمهور افغانستان!
السلام علیکم و رحمتهالله مصرفاته!
جناب ریاستمآب شما حتماً در جریان هستید که آقای عبدالباری جهانی، وزیر محترم اطلاعات و فرهنگ یک وزیر شرمندوک است.
چه؟ وزیر شرمندوک را توضیح بدهم؟ خیلی خوب، گوش بسپار تا که شوی رستگار دهر.
پیش از آنکه شرمندوک را شرح دهم، بگذار حقوق حقهی آقای جهانی را خدمت شما به عرض برسانم. آقای عبدالباری جهانی، همان وزیری که قرار است برای افغانستان فرهنگسازی کند، از شما خواهش کرده بود که مصارف برق و تداوی دندانهایش را بپردازید. اما حقیقت این است که آقای عبدالباری جهانی خیلی شکستهنفسی کرده، بناءً من بهعنوان یک فرهنگی که فرهنگسازی را در حد خودکفایی غذایی برای افغانستان مهم میپندارم، از شما خواهش میکنم مصارف زیر را که در حقیقت مصارف شبمرهی آقای وزیر فرهنگ است، از خزانهی خالیای دولت پرداخت کنید.
1- جلتمآب کابل شهر کثیفی است، بناءً باید هر روز حمام کرد. خواهش میکنم از کود 91 مصرف هفتهوار یک کلچه صابون گلنار را منظور نمایید. یک کلچه صابون گلنار 25 افغانی است.
2- آقای رییس جمهور شما خود در حد پیری رسیدهاید، تکلیف کهولت سن را میفهمید. به همین خاطر من سه درجن زیرپوشی پایین تن و بالای تن را خریدهام، حدوداً 1500 افغانی میشود، امضا کنید.
3- یک نواسه دارم خیلی شوخ! پدرسوخته 4 ساله شده و از بهار جدید باید به مکتب برود. فیس سالانهای مکتبش میشود 3000 افغانی که اگر با ضروریات دیگرش از قبیل پنسیلپاک، جوس، تبرق، کتابچه و غیره حساب کنیم، حدوداً 10000 افغانی میشود. پرداخت نمایید.
4- شش عدد آفتابهی پلاستیکی برای تشنابهای منزل دوم خانه خریده، من خبر دارم. قیمت هر آفتابه 30 افغانی است، مجموعاً 180 افغانی میشود، بعید از لطف شما نخواهد بود.
5- پیش از اینکه زمستان بیاید، آقای جهانی هشت دانه جاکت خیلی گرم خریده بود. بدبختانه زمستان هیچ برف نبارید و هوا هم خیلی سرد نشد. بناءً سه دانه از آن جاکتها گاهگاهی پوشیده شده اما پنجدانهاش هیچ استفاده نشده. آقای جهانی چندبار رفته که آن جاکتها را به دکاندار پس بدهد اما دکاندار نمیگیرد. جنجالش هنوز حل نشده، دکاندار میگوید که پدرم را لعنت کردم که به این آدم جاکت فروختم، یک روز جاکت خریده، حالا سه ماه است که مرا از کاروبار انداخته، اعصاب نمانده… قیمت هر جاکت 1800 افغانی میشود که مجموعاً 14400 افغانی میشود. این 14400 را پرداخت کنید تا هم آقای جهانی به حقش برسد، هم آن دکاندار بدبخت از شر آقای جهانی خلاص شود.
6- بابت کفشش 1200 افغانی، کتشلوارش که شش جوره است 18000، آها خوب شد یادم آمد، بابت یک درجن جوراب 150 افغانی پرداخت کنید تا مسئله پوشاک خلاص شود. مصرف یخنقاقش را ندهید، من برایش هدیه میگیرم.
7- دو تا نواسه دیگر دارد که نام خدا عین گلگلاب اند، اما دور از جان شما و باقی اطفال نازنین میهن، حدوداً دو هفته میشود اسهال شدهاند. مصرف دایپر یا پمپرز شان خیلی بالا رفته، یک بستهی سی دانهای را در هر بیست و چهارساعت مصرف میکنند. 1500 افغانی برای هر بیست و چهار ساعت لطف کنید.
8- خدا از شوکت تان کم نکند آقای غنی! چه میشود ماهانه 2000 افغانی ناقابل را خرج چای و چلم آقای وزیر در نظر بگیرید؟
9- باقی مصرفات را شما خودتان حدس بزنید، به آقای باری جهانی پول بدهید تا شوکت او هم افاده شود.
حالا فهمیدید آدم شرمندوک چهطور آدمی است؟ یعنی شما حدس بزنید که آقای وزیر اطلاعات و فرهنگ مملکت از میان مجموع مصارف خویش صرفاً پرداخت صرفیه برق و خرج تداوی دندانش را از رییس جمهور بخواهد، آیا چیزی جزء شرم و حیا خواهد بود؟ جواب نه است. ما میفهمیم که این حیا و شرم آقای وزیر است که مانع درخواست پرداخت مصارفش از سوی حکومت میشود، ورنه ما باقی وزیران را هم داریم. حتا قیمت تابلیت ریلیف خویش را از حکومت میگیرند.
شما این کار آقای باری جهانی را به حساب فرهنگسازی بگیرید. او میخواهد این فرهنگ را که وزیران و مقامات عالیرتبهی مملکت در کنار معاش تقریباً 200 هزاری، کرایهی خانه یکصدوسی هزاری، خرج دسترخوان فوقالعاده، مصارف دندان و سایر اعضای بدن، مصارف برق و آب و بد و بلای دیگر را هم بگیرد. اگر از حق و انصاف نگذریم، خدایی وزیران مملکت ما مستحق اند. مخصوصاً وزیر محترم اطلاعات و فرهنگ که بار سنگین فرهنگسازی را به دوش میکشد.
خزانه دولت برای وزیران حکم دیوار مهربانی را دارد. به همین خاطر وزیران هرچه نیاز دارند از آن بر میدارند، اما کور باد گوشی که در تمام عمر خود شنیده باشد که فلانی وزیر نیاز ندارد و از دیوار مهربانی حکومت بر نمیدارد.