امرخیل رفت؛ جایش که بیاید؟

ضیاالحق امرخیل، رییس دبیرخانه‌ی کمیسیون مستقل انتخابات دیروز از مقامش استعفا داد. حضور امرخیل در ریاست دبیرخانه‌ی کمیسیون مستقل انتخابات پس از آن‌که در روز انتخابات جنرال ظاهر، فرمانده پولیس کابل موترهای مربوط به او را به اتهام انتقال مواد حساس انتخاباتی توقیف کرد، به یکی از جنجال‌های بزرگ انتخاباتی تبدیل شد. بعدازظهر یک‌شنبه ستاد انتخاباتی «اصلاحات و هم‌گرایی» اسناد صوتی‌‌ای را منتشر کرد که به باور این ستاد، مربوط به ‌دست‌داشتن امرخیل در تقلب و سازمان‌دهی کارمندان کمیسیون مستقل انتخابات به‌نفع رقیب‌شان (دسته‌ی ‌تحول و تداوم) بود. نشر این سند واکنش‌های گسترده‌ای را در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به‌دنبال داشت‌ و دیروز پس از نشر این گفت‌وگوهای تیلفونی، امرخیل از ریاست دبیرخانه‌ی کمیسیون مستقل انتخابات استعفا داد.

اما حالا، آیا استعفای امرخیل اعتماد از دست رفته‌ی کمیسیون مستقل انتخابات را بر‌می‌گرداند؟  و آیا تنها استعفای امرخیل کافی است؟ برای اعتماد‌سازی دوباره میان نهادهای انتخاباتی، ستادهای انتخاباتی و رای‌دهندگان چه اقداماتی باید روی دست گرفته شوند؟

1-     برکناری امرخیل، خواسته‌ی ستاد اصلاحات و هم‌گرایی بود؛ اما امرخیل خودش استعفا کرد. استعفای امرخیل در شرایطی که یکی از جوانب درگیر با مسئله‌ی انتخابات، برکناری او را یکی از شرط‌های اعتماد به کمیسیون مانده بود، یک گام مثبت در راستای اعتمادسازی دوباره میان ستادهای انتخاباتی و کمیسیون مستقل انتخابات است. اما اکنون استعفای امرخیل و ادعاهایی که علیه او وجود دارند، تنها مربوط به ستاد «اصلاحات و هم‌گرایی» نمی‌شوند. امرخیل از جانب فرمانده پولیس کابل و دسته‌ی اصلاحات و هم‌گرایی متهم به تقلب در انتخابات و طرف کردن کمیسیون انتخابات در روزهای حساس انتخاباتی است و اکنون این اتهام تقلب، بحثی مربوط به تمام مردم افغانستان است. برای همین رفتن امرخیل تنها توانست بخشی از چالش‌های موجود درروند کاری کمیسیون مستقل انتخابات را حل کند و احتمالاً دوباره روابط ستاد انتخاباتی «اصلاحات و هم‌گرایی» و «کمیسیون مستقل انتخابات» را تأمین کند. اما ادعاهایی که علیه دست‌برد و تقلب او در آرای مردم وجود دارند، به قوت خود باقی اند و نیاز به بررسی دارند. چنان‌که ادعاهای موجود مبنی برتقلب سازمان یافته به‌نفع ستاد اشرف غنی احمدزی درست ثابت شوند، در آن صورت، نتیجه‌‌ای که از تقلب امرخیل برجا مانده است، مهم‌تر از هر مسئله و بحث دیگر است. رسیدگی به نتیجه‌‌ای که از تقلب امرخیل در انتخابات افغانستان برجا مانده، کار مهم‌تر دیگری است که باید به آن پرداخته شود.

از این‌رو، اولاً باید مراجع قانونی ادعاهای مبنی بر دست‌داشتن امرخیل در تقلب را جداً بررسی کند‌ و نتایج این بررسی بایستی روشن و واضح به ستادهای انتخاباتی و مردم افغانستان اعلام شود. مردم می‌خواهند بدانند که آقای امرخیل چند‌نفر کارمند کمیسیون مستقل انتخابات را بر‌اساس این‌که می‌توانند برای غنی خوب کار کنند یا نه، استخدام کرده است؟ و این کارمندان چه کارهایی برای یکی از نامزدان انتخابات کرده‌اند؟ تأثیر این کارکردها بر نتایج آرا چیست؟ و ده‌ها سوال دیگر وجود دارند که مردم می‌خواهند بدانند‌. هم‌چنان مردم در نهایت می‌خواهند بدانند که آیا این همه ادعا یک دروغ بوده است یا حقیقت؟

دوما، بررسی این‌که امرخیل متقلب بوده یا نه، منجر به تأیید یک امر سیاسی و جرمی خواهد شد. این نهادها در نهایت خواهند گفت که «بلی، امرخیل در تقلب دست داشته/ نخیر، امرخیل درتقلب دست نداشته است». اگر پاسخ مراجع ذی‌ربط در بررسی این پرونده، «بلی» باشد، وانگهی رفتن امرخیل کافی نیست. او باید به جرم تقلب و دست‌برد در آرای مردم افغانستان، محاکمه و مجازات شود و اگر چنین نباشد و اتهامات بی‌بنیاد باشند، در آن صورت امرخیل پس از رفتن نیز از لحاظ قانونی مستحق اعاده‌ی حیثیت است و با مدعیان این اتهام باید رفتار قانونی صورت بگیرد.

2-     ادعای موجود علیه امرخیل شامل یک سلسله عمل‌کردهای مافیایی برای دست‌برد به آرا و تقلب سازمان یافته در سراسر افغانستان است. بخشی از این عمل‌کردهای غیرقانونی و مافیایی، استخدام‌های جانب‌دارانه‌ی مسئولان ولایتی کمیسیون مستقل انتخابات است. اگر ثابت شود که گفت‌وگوهای تیلفونی منتشر شده، مربوط به امرخیل اند، در آن صورت نه تنها امرخیل، که بسیاری از کارمندان کمیسیون مستقل انتخابات شریک تقلب انجام شده‌اند. پس از رفتن امرخیل، چگونگی رفتار با این کارمندان نیز مسئله‌ی مهم است. هرچند که رسیدگی به پرونده‌های آنان در صورتی که اتهامی علیه آن‌ها موجود باشد، از لحاظ قانونی فوری اجرا نخواهد شد و زمان‌بر است، اما درستی این اسناد می‌تواند نشان دهنده‌ی این باشد که اگر امرخیل می‌تواند در ولایات مختلف افراد فرمان‌بردار و تابع امرش را استخدام کند، وانگهی در دبیرخانه‌ی کمیسیون مستقل انتخابات که مهم‌ترین ریاست کمیسیون است، او به‌راحتی توانسته افراد وفادار به آرمان‌ها و نیات خودش را استخدام کند. در این صورت، با توجه به نقشی که دبیرخانه‌ی کمیسیون در شمارش آرا، بازشماری‌، ‌تفکیک، دسته‌بندی و جمع‌بندی آن دارد، چگونه می‌توان اعتماد کرد‌ که پس از امرخیل نیز تقلبی صورت نمی‌گیرد؟ آیا آن‌گونه که امرخیل گفت که صدها کارمند دیگر با آرمان‌های امرخیل در کمیسون وجود دارند، این صدها کارمند نیز مانند امرخیل عمل نخواهند کرد؟

از این‌رو، رفتن امرخیل از یک جانب کشمکش‌های انتخابات را بیش‌تر کرده است. کمیسیون اگر نیتش بی‌طرفی و استقلال باشد، در آن صورت بایستی برای هریکی از این موارد، راه‌کارهای قانع کننده بسنجد و مردم باید مطئمن شوند که پس از امرخیل مشکل شفافیت و استقلال کمیسیون حل شده است.

3-     ادعاهای موجود علیه کمیسیون، به‌ویژه رییس دبیرخانه‌ی آن، اعتماد به کمیسیون مستقل انتخابات را به عنوان یک نهاد بی‌طرف، کاهش داده است. پس از رفتن امرخیل، این مشکل هم‌چنان پا‌برجاست. رفتن امرخیل ظاهراً بخشی از این بی‌اعتمادی را شاید حل کند، اما در روزهای آینده و پس از اعلام نتایج قسمی و احتمالاً نشر اسناد دیگر، میزان این بی‌اعتمادی افزایش خواهد یافت. از این‌رو، حالا نوبت کمیسیون مستقل انتخابات است که اعتماد مردم را برای آن‌چه که انجام می‌دهند، به‌دست آورد. بی‌باوری موجود نسبت به کمیسیون مستقل انتخابات، تمامی عمل‌کردهای این کمیسیون را، حتا اگر در پرتو قوانین و مستقلانه انجام شوند، زیر سوال می‌برد و کمیسیون نمی‌تواند مردم را قانع کند که آن‌چه انجام می‌دهد، بی‌طرفانه و در پرتو قوانین انتخاباتی و قانون اساسی است.

4-     پس از رفتن امرخیل، ریاست دبیرخانه‌ را چه کسی برعهده خواهد گرفت؟ و چگونه باید بر مسئو‌ل جدید دبیرخانه‌ی کمیسیون اعتماد کرد؟ این مهم‌ترین پرسش پس از رفتن امرخیل است. قبل از این گمانه‌زنی‌هایی وجود داشتند که قرار است دو یا سه نفر به صورت مشترک‌، مسئو‌لیت دبیرخانه‌ی کمیسیون را برعهده بگیرند. اما مشکل این‌جاست که چنین کاری از لحاظ قانونی درست نیست. اما این طرح هنوز هم یک گزینه برای عبور از بحران و بن‌بست به وجود آمده در داخل کمیسیون است. در این صورت، دو نفر که قابل اعتماد و مورد پذیرش هردو ستاد انتخاباتی باشند، به صورت مشترک به ریاست دبیرخانه‌ی کمیسیون معرفی خواهند شد. اما اگر این طرح کنار گذاشته شود، در آن صورت چه کسی باید معرفی شود و آیا هر‌دو ستاد انتخاباتی به آن فرد اعتماد خواهند کرد؟

روشن‌ترین پاسخ این است که یافتن فردی که مورد پذیرش هردو ستاد باشد، با توجه به یارگیری‌های انتخاباتی و فضای تقسیم شده‌ی انتخابات، دشوار و سخت است. حداقل گزینه‌ای که قابل پذیرش برای دوطرف باشد، کم‌یاب است. دلیل روشن این امر، دو چیز است: 1- افرادی که تجربه‌ی خوبی برای گرفتن مسئو‌لیت دبیرخانه‌ی کمیسیون مستقل انتخابات داشته باشند، کم است. اگر تجربه را ملاک نگیریم، کارمندان فنی و کاربردی برای این پست نیز اندک است. 2- چهره‌هایی که می‌توان آن‌ها را معرفی کرد، قبلاً در مبارزات انتخاباتی مواضع انتخاباتی‌شان روشن بوده است. توافق بر سر چهره‌‌ای که از یک طرف بتواند از عهده‌ی این مسئو‌لیت برآید و از جانب دیگر، مورد توافق هردو ستاد باشد، دشوار است.

اما در نهایت امر، باید رییس دبیرخانه‌ی کمیسیون معرفی شود. پس چه باید کرد؟ ناگزیری دوطرف و رییس جمهور برای تعین سرپرست یا رییس جدید دبیرخانه‌، در نهایت منجر به گماشتن یک فرد در این ریاست خواهد شد. اما با معرفی یک فرد جدید به ریاست دبیرخانه‌، آیا مشکل بی‌اعتمادی به این ریاست و فرد جدید تکرار نخواهد شد؟ احتمال این‌که پس از پایان کار رییس دبیرخانه‌ی جدید، بازهم یکی از نامزدان انتخابات نتایج کار او را نامشروع و غیرقابل پذیرش بداند، فراوان است. پس‌ برای معرفی مسئول جدید دبیرخانه‌ی کمیسیون، اولاً بایستی رییس جمهور، کمیسیون مستقل انتخابات و هر‌دو ستاد انتخاباتی رایزنی‌های مشترکی را انجام بدهند‌ و این رایزنی‌ها به منظور توافق بر سر فرد مو‌رد توافق همه باید باشند. دوماً، پس از توافق بر سر یک فرد برای ریاست دبیرخانه‌، هردو ستاد انتخاباتی بایستی نشست مطبوعاتی بگیرند و در حضور رسانه‌ها، مسئولان کمیسیون مستقل انتخابات و ناظران بین‌المللی تعهد بسپارند که از معرفی این فرد راضی اند و عمل‌کردهای او را می‌پذیرند.

از این‌رو، رفتن امرخیل مشکل بی‌اعتمادی بر کمیسیون و ادعاهای تقلب را حل نکرده است. هنوز کارهای جدی‌تری برای زدودن تقلب و جلب اعتماد مردم به عمل‌کرد کمیسیون مستقل انتخابات، لازم اند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *