روایتی از زندگی دشوار بی‌‌جاشدگان داخلی در روزهای سرد هرات

روایتی از زندگی دشوار بی‌‌جاشدگان داخلی در روزهای سرد هرات

«بکش روی جاجیم فقرم پلاسی»

روزی که یارمحمد میان پیوستن به طالبان و آوارگی، دومی را انتخاب کرد، نمی‌دانست چه روزهای سختی در انتظار او خانواده‌اش است. یارمحمد باشنده اصلی روستای «آب‌باریک» ولسوالی جنگ‌زده آب‌کمری ولایت بادغیس است. او به اطلاعات روز می‌گوید، به‌دلیل جنگ تمام داروندارش را رها کرده و سه سال است که در برزخ آوارگی زندگی می‌کند.

وقتی به دیدار یارمحمد در منطقه‌ی شیدایی رفتم، روزی سردی بود. فرزندان یارمحمد از شدت سردی می‌لرزیدند. کمپ مهاجرین در شیدایی هرات یکی از اردوگاه‌هایی است که صدها بی‌‌جاشده‌ی داخلی و آواره از جنگ را در خود جای داده است. دستان یارمحمد سیاه و ترکیده بود. کودکان یارمحمد روزها مجبورند برای گرم‌کردن خیمه‌شان در شب‌های سرد، زباله برای آتش‌زدن جمع کنند. وقتی از زهرای دوازده‌ساله از سختی زندگی در کمپ بی‌‌جاشدگان پرسیدم، بزرگ‌ترین نگرانی‌اش محرومیت از آموزش بود: «من تا صنف سوم درس خواندم و باز به هرات آمدیم و نتوانستم مکتب بروم. من خیلی دوست دارم مکتب بروم و در آینده داکتر شوم و برای مردم خود خدمت کنم.»

انتخاب بد از بدتر

تعداد خانواده یارمحمد به شش نفر می‌رسد؛ خودش، زن و چهار فرزندش. روزهای سه کودک یارمحمد به جمع‌آوری زباله‌ها در شهر هرات برای گرم‌کردن خیمه‌ی کهنه‌شان سپری می‌شود. یارمحمد به اطلاعات ‌روز می‌گوید به هرات آواره شده است؛ چرا که جنگ‌جویان طالبان از وی خواسته بودند که سلاح در مقابل نیروهای دولتی بردارد. یارمحمد از ترس طالبان با همسر و چهار فرزندش به هرات فرار کرد و حالا برای سومین سال، در برزخ آوارگی شب و روز می‌گذراند: «زندگی من در بادغیس خوب بود و دهقانی و مالداری می‌کردم. منطقه ما به دست طالبان افتاد و آنان می‌گفتند که به جنگ بروم و من جنگ کرده نمی‌توانستم، فرار کردم.»

یارمحمد هنوز جرأت نمی‌کند به زادگاهش برگردد. زیرا طالبان در منطقه‌ای که او زندگی می‌کند، قدرت‌مندتر از گذشته شده است: «مجبورم که هرات بمانم و نمی‌توانم بادغیس بروم. طالبان به من خطر ایجاد می‌کنند.»

رسیدن فصل سرد زمستان مشکلات یارمحمد و صدها بی‌‌جاشده‌ی داخلی را چندبرابر می‌کند؛ غم نان از یک‌سو و سرمای استخوان‌سوز از طرف دیگر. او در هرات بارها برای یافتن کار تلاش کرده، اما خیلی کم توانسته که کار حتا روزمزد پیدا کند: «در هرات هیچ کار نیست و خیلی کم به ساختمان‌ها برای کار رفتم. کاش بادغیس می‌بودم و آن‌جا طالبان نمی‌بودند که من در آب‌کمری زندگی می‌کردم.»

دستان این فرزند یارمحمد سیاه و ترکیده است و این به‌علت جمع‌آوری زباله‌ها برای سوخت در زمستان است. با وجود آن هم اغلب شب‌های شان را با سردی صبح می‌کنند.
دستان این فرزند یارمحمد سیاه و ترکیده است و این به‌علت جمع‌آوری زباله‌ها برای سوخت در زمستان است. با وجود آن هم اغلب شب‌های شان را با سردی صبح می‌کنند.

فقر شدید و بیکاری کشنده در هرات بسیاری اوقات یارمحمد را مجبور به گدایی کرده است. او مدعی است که بارها حتا نتوانسته نان خشک برای خانواده‌اش فراهم کند. اما ترس اصلی این روزهای یارمحمد چیزی دیگر است. او نگران جان و سلامتی کودکانش به‌دلیل سرما است.

جنگ، فقر و بیکاری از دلایل عمده بی‌‌جاشدگی و مهاجرت‌ است. یارمحمد می‌گوید که در جریان سال جاری تنها شش‌هزار افغانی کمک دریافت کرده است: «حکومت هیچ به فکر مردم غریب مثل ما نیست. ما به‌دلیل جنگ‌ها از ولسوالی آب‌کمری هرات آمدیم و با ما هیچ کمک نمی‌شود.»

هرات میزبان ۱۴۰ هزار خانواده بی‌‌جاشده‌ی داخلی

شورای ولایتی هرات نیز از وضعیت دشوار بی‌‌جاشدگان داخلی در فصل سرما ابراز نگرانی می‌کند. سردار بهادری، عضو این شورا در صحبت با روزنامه اطلاعات روز، از بروز فاجعه انسانی در سایه نبود بودجه و کمک به بی‌‌جاشدگان داخلی هشدار می‌دهد: «بی‌‌جاشدگان در هرات زیادند، اما اگر کمکی صورت نگیرد، من از روزی می‌ترسم که در شدت سرما فاجعه انسانی در کمپ‌های مهاجران صورت بگیرد.»

هرات به کانون توجه بی‌‌جاشدگان داخلی در سطح افغانستان مبدل شده است. آمار اداره مهاجرین و عودت‌کنندگان هرات نشان می‌دهد که در هرات حدود ۱۴۰ هزار خانواده بی‌‌جاشده داخلی بودوباش دارند و بیشتر این بی‌‌جاشدگان از ولایت‌های غور و بادغیس به هرات آواره شده‌اند.

جاوید نادم، رییس مهاجرین و عودت‌کنندگان هرات در صحبت با روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که هم اکنون بیش از ۱۶ هزار خانواده بی‌‌جاشده داخلی در هرات به کمک‌های فوری بشردوستانه نیاز دارند تا جلو فاجعه انسانی گرفته شود: «تا حالا تقریبا برای شش‌هزار و ۹۰۰ خانواده بی‌‌جاشده داخلی منابع مالی و بسته‌های کمکی مد نظر گرفته شده است.» او می‌افزاید که وزارت مهاجرین طرحی را برای کمک به یک‌هزار و ۷۰۰ خانواده بی‌‌جاشده در هرات به وزارت مالیه پیشنهاد کرده است.

طی سالیان اخیر شماری از هراتیان به گونه رضاکارانه پوشاک و مواد غذایی مورد نیاز بخشی از بی‌‌جاشدگان داخلی را مخصوصا در فصل سرما تأمین می‌کنند، اما این کمک‌ها برای نیازمندی بی‌‌جاشدگان آسیب‌پذیر کافی نیست.

سایه کرونا بر کمک‌رسانی

شیوع کرونا در افغانستان باعث شده که بیشتر منابع پولی صرف مبارزه با این بیماری شود. رییس مهاجرین و عودت‌کنندگان هرات می‌گوید: «امسال متأسفانه تمام وجوه مالی حکومت و مؤسسات صرف مبارزه با کرونا شده و باز هم از چهار ماه به این‌سو، رایزنی‌ها در سطح ولایت و مرکز کشور با حکومت و مؤسسات را برای کمک به بی‌‌جاشدگان داخلی آغاز شده است.»

همچنین قرار بود که ریاست مهاجرین و عودت‌کنندگان هرات طی سال جاری، ۱۰ هزار خانواده بی‌‌جاشده داخلی را به مناطق اصلی‌شان عودت بدهد، اما به‌دلیل نبود بودجه این کار صورت نگرفته است.

با همه این‌ها، شمار زیادی از خانواده‌های بی‌‌جاشده داخلی به‌شمول یارمحمد در تقلای دریافت کمک‌های فوری و بشردوستانه در هرات به‌سر می‌برند و هراس دارند که شدت‌گیری سرما، زندگی‌شان را به خطر مواجه نکند. یارمحمد در روزهای سخت زمستان چشم به راه کمک است. نوای شعر «زمستان سردی است جان برادر، بکش روی جاجیم فقرم پلاسی»* از در و دیوار خیمه فرسوده و دودزده‌ی یارمحمد شنیده می‌شود: «همین حالا هم دو کودک من سرما خورده و می‌ترسم که همین کودکان من در سرما بمیرند. خود شما نگاه کنید که در داخل خیمه هیچی نیست، نه نانی برای خوردن و نه هیزمی برای گرم‌کردن.»

* این بیت از شعری از ابوطالب مظفری است.

دیدگاه‌های شما
  1. چادرهای خالی کمپ مهاجرین در شیدایی مرا به سوی خود کشاند برایم جالب بود چرا جنبنده ای در این چادرها زندگی نمی کنند اما همچنان چادرها پابرجاست. از مردمی که در نزدیکی چادرها خانه هایشان بود پرسیدم علت بودن این چادرها در این مکان چیست ؟!
    گفتند هر وقت نماینده و مسئول می آید با هماهنگی از قبل مردم خبر دار شده به این منطقه میآیند. و نشان میدهند که داخل چادرها زندگی می کنند تا کمک و خرجی ماهیانه دریافت نمایند. متاسفم که سر تا پای این کشور فساد و دزدی و دروغ بیداد میکند …

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *