در روزهای که شهروندان افغانستان منتظرند خبری امیدوارکننده از دوحه بشنوند، میدان جنگ در افغانستان گرم است و خبرهای ناامیدکننده سرخط رسانههاست. دو شب پیش ۱۲ نیروی خیزش مردمی در غوریان هرات کشته شدند. صبح دیروز دو نیروی دولتی در کابل در اثر انفجار ماین مقناطیسی کشته شدند. همچنان صبح دیروز حملهی انتحاری بزرگی در ولسوالی دامان ولایت قندهار رخ داد. براساس گزارشهای رسمی در حال حاضر جنگ در دستکم ۲۰ ولایت افغانستان ادامه دارد که هم از غیرنظامیان و از نظامیان قربانی میگیرد. دولت افغانستان و طالبان هر روز آمار کشتههای دو طرف را به رخ یکدیگر میکشند. برخلاف معمول در سالهای گذشته در فصل سرما میدان جنگ در افغانستان نسبتا خاموش میشد، نهایتا جنگهای پراکنده میان جنگجویان طالبان و نیروهای امنیتی افغانستان رخ میداد، اما امسال نهتنها از شدت جنگ کاسته نشده که آتش میدان جنگ شعلهورتر شده است. این وضعیت همزمان با مذاکرات صلح ناامیدکننده و دور از انتظار است.
شدت جنگ در افغانستان نشان میدهد ظاهرا هم دولت افغانستان و هم طالبان بیشتر از آنچه که در مورد صلح تمرکز کنند، بنای جنگ را دارند. ادبیات سیاسی دو طرف بوی جنگ و نفرتپراکنی میدهد. این وضعیت نشان میدهد که هر دو جانب منافعشان را در جنگ میبینند تا در پیشرفت مذاکرات صلح. طالبان تاکنون از یک طرف بهطور قطع از جنگ برای امتیاز در میز مذاکره استفاده کردهاند و از سوی دیگر، بیشتر از آنچه که برای واردشدن به روند سیاسی تلاش کنند به فکر گسترش جغرافیای جنگ بودهاند. به کاهش خشونت و آتشبس کمترین روی خوشی نشان ندادهاند. مردم افغانستان، جامعه جهانی و نهادهای حقوقبشری مدام از طالبان خواستهاند رویکرد جنگطلبانهشان را کنار بگذارند. طالبان با تنندادن به آتشبس و کاهش خشونت، مقصر اصلی این وضعیت. اما ارگ ریاستجمهوری اگرچه در ظاهر در روند مشارکت کرده، اما مواضع تلویحی تیم سیاسی رییسجمهور غنی، پیششرطهای انعطافناپذیرش و ایستادگی در برابر روند صلح در مقاطع مختلف شواهدیست که نشان میدهد در موضع جنگ قرار دارد و به آمادگی برای شدتگرفتن جنگ اذعان دارد. برخی منابع از حکومت میگویند ارگ از امریکا خواستار تجهیزات بیشتر جنگی شده و گفته است در غیر این صورت از کشورهای دیگر تجهیزات نظامی بهدست خواهند آورد.
از شروع دور دوم مذاکرات ۱۰ روز گذشته است. در این مدت هیأتهای مذاکراتی افغانستان و طالبان هیچ پیشرفتی نداشته است. دو طرف در این مدت تنها دو نشست بینتیجه داشتند. یکی از دلایل کندی مذاکرات این است که هر دو طرف در مذاکرات تعهدی جدی ندارند. هر دو طرف منافع خود را در جنگ میبینند. برای طالبان شدت جنگ به معنای امتیاز بیشتر سیاسی در گفتوگوهای صلح است و برای رییسجمهور غنی مختلشدن روند جاری صلح به معنای برچیدهشدن سایهی حکومت موقت و رفع خطر کنارهگیری او از قدرت است. این نگرانی که جنگ روند صلح را خدشهدار میکند و از آغاز وجود داشت در حال محققشدن است و امیدی چندانی برای مذاکرات قطر باقی نگذاشته و ظاهرا در عمل خشونت و جنگ بساط صلح را برمیچیند.
امریکا براساس توافق خود در حال بیرونشدن از افغانستان است. بهتازگی شمار نیروهای امریکایی در افغانستان به ۲۵۰۰ نفر کاهش یافته است. در چنین شرایطی اگر برای پیشرفت مذاکرات دوحه ارادهای وجود دارد، در قدم اول طالبان و در گام بعدی حکومت افغانستان باید از رویکرد جنگطلبانهشان عبور کنند. حاصل جنگ سیاهروزی بیشتر مردم افغانستان است. نه طالبان میتوانند از راه جنگ قدرت را در افغانستان بهدست آورند و نه اشرف غنی میتواند در این وضعیت حکومتداری کند.