اخلاق پزشکی مجموعهای از اصول و قواعدی است که در حرفه پزشکی اعمال میشود و آزادی متخصصین را در تصمیمگیریها تعیین میکند. این قواعد توسط پزشکان به تنهایی تعیین نشده، بلکه با در نظر گرفتن اصول و ارزشهای اجتماعی، قانون، سیستمهای عقیدتی، ترسها، امیدها و انتظارات جامعه ایجاد شده است. در ذیل همهی این متغییرها یک مجموعه اصول کاملا مبتنی بر ارزش استوار است. قوانین اولیه اخلاق پزشکی مانند سوگند بقراط، لیستی از اقدامات قابلقبول و غیرقابلقبول را برای پزشکان تعیین کرده است. قدرت این کدهای باستانی قابل توجه است و سوگند بقراط بهطور خاص، همچنان نیز توصیفکننده اصول اخلاقی الزامآور پیرامون پزشکی مدرن است. کدهای مدرنتر، عمدتا از این کدهای قدیمی گرفته شدهاند. انجمن پزشکی جهانی(WMA) کدهای اخلاقی گستردهای را تعریف کرده که کار انجامشده توسط متخصصان مراقبتهای بهداشتی را در هر شرایطی پوشش میدهند.
هیچیک از این موارد، زمانهای جنگ یا کار در جنگ را بهدلیل متفاوتبودن مستثنا نمیکنند و یا حاکی از تغییر اصول و قوانین اخلاقی با تغییر شرایط نیستند. پزشکان در هر شرایط ممکن و در هر کشوری از جهان از بیماران مراقبت میکنند. در حالیکه شرایط بسیار گسترده و متنوع است. معمولا گفته میشود که قوانین اخلاقی و تعهدات پزشکان یکسان هستند. در حقیقت، WMAاظهار میدارد که اخلاق پزشکی در زمان صلح و جنگ یکسان است.
اصول اخلاقی کلی مشابه در زمان جنگ و صلح
این جمله که اخلاق در جنگ و صلح یکسان است، بهمعنای یکسانبودن تصمیمات پزشکان نیست. معضلاتی که آنها با آن روبهرو هستند، غالبا متفاوت خواهد بود، اما اصول کلی اتخاذشده در تصمیمات، یکسان خواهد بود.
در مبنا، اصول برای احترام به حقوق فردی که در حالحاضر بیمار است، طراحی شده است تا اطمینان حاصل شود که آنها قادر به کنترل تصمیمگیری درباره آنها و درمانی هستند که دریافت خواهند کرد. در حالی که از نظر تاریخی بسیاری از اصول به آداب و رسوم اقدامات پزشکی مربوط میشوند، اخلاقیات نیز بهطور فزایندهای به تصمیمگیری در رابطه با اقدامات پیچیده و پرخطر پزشکی یا بهداشت عمومی نگاه و کمک میکنند.
در شرایط درگیری جدید، بهویژه در حضور نیروهای مسلح کشورهای پیشرفته، توانایی پزشکی به حدی رسیده است که آسیبهای بسیار شدید قابل درمان است. وقتی زندگیها بهطور فزایندهای نجات پیدا میکنند، عواقب آن نجات نیز حائز اهمیت میشود. این امر منعکسکننده تصمیمات در زمان صلح است. اگرچه ماهیت آسیبهایی که معمولا دیده میشود و افرادی که این آسیبها در آنها دیده میشود، ممکن است بسیار متفاوت باشد. در اقدامات غیرنظامی، تعادل بین جنسیتها بیشتر خواهد بود و گستره وسیعتری از گروههای سنی که جراحت دیدند، مشاهده میشود. در طی درگیری مسلحانه، بهطور نسبی، بیشتر مجروحان عضو نیروهای مسلح و در نتیجه مردان جوان و ورزیده خواهد بود. تأثیری که جراحات شدید ممکن است بر آنها بگذارد و گزینههای زندگی آینده آنها که ممکن است با تأثیر چنین جراحاتی در یک گروه دیگر بسیار متفاوت باشد.
یک سناریو، که در شرایط درگیری دیده میشود، این است که محیط برای درمانگران و بیماران آنها بسیار خطرناک است، بهطوری که ادامهدادن مراقبت غیر ممکن میشود و مراکز ارائه خدماتصحی باید بسته شوند. این وضعیتی است که برخی از ارائهدهندگان خدمات مراقبتی، مانند ICRC و MSF با آن روبهرو شدهاند. از جمله تهدیدهای واقعی برای کارکنان آنها، آدمربایی، جراحت یا مرگ است، بهگونهای که ادامه کار کارکنان در آن محل غیرقابل قبول میگردد. این تهدیدات با این واقعیت همراه هستند که اگر حملاتی به کارکنان مراقبتهای صحی صورت گیرد، همکاران غیر بالینی و بیماران آنها نیز بهطور ضمنی در معرض خطر قرار میگیرند.
بیطرفبودن یک اصل اساسی
یکی از اصول اساسی عمل پزشکی در صلح و جنگ، بیطرفی است. از نظر اخلاق پزشکی، این بدان معنا است که کارکنان مراقبتهای بهداشتی باید بیماران را بر اساس نیاز درمان کنند نه براساس قومیت، مذهب، جنسیت، سن یا هر عامل دیگری که منجر به تبعیض غیرمنصفانه شود. این امر همچنین با بیطرفی پزشکی تطابق دارد. زیرا اشاره بهعدم درگیری کارکنان مراقبتهای بهداشتی در احزاب سیاسی و مسائل مربوط به درگیری در محل کار آنها میکند. پزشکان و سایر کارکنان مراقبتهای بهداشتی آزادانه میتوانند مانند سایر شهروندان درگیر سیاست باشند، مشروط بر اینکه اجازه ندهند به هیچوجه بر نقش بالینی آنها تأثیر بگذارد.
درحالیکه این مفهوم در جنگ همانند صلح است. اما واقعیت این است که در جنگ کارمند صحی به احتمال زیاد با چالشهای واقعی بیطرفبودن روبهرو میشود. پزشک نظامی که با دو مصدوم روبهرو شده که هر دو نیاز به توجه فوری دارند، یکی از آنها لباس سربازان خودی را پوشیده و دیگری از دشمن است، احتمالا سخت خواهد بود که تحتتأثیر وفاداری به شخصی که در کنار او خدمت میکند، قرار نگیرد. اما یک پزشک در زمان صلح در مواجهه با دو قربانی تصادف جادهای ممکن است با همین معضل روبهرو شود: یکی ممکن است یکی از دوستان، همسایهها یا یکی از اعضای خانواده او باشد و دیگری شخصی که باعث حادثه شده است. این واقعه بههمان اندازه اجتنابناپذیر است که بیطرفی پزشک قبلی اهمیت دارد و ممکن است تحتتأثیر قرار گیرد.
قوانین اخلاقی، روشن و ساده است. مراقبت باید براساس نیاز ارائه شود. در ابتدا فرد نیازمند تحتدرمان قرار میگیرد. این اساس تریاژ در هر دو زمان جنگ و صلح است.
تطبیق تصمیمات با اَشکال درگیری مسلحانه
آموزش اخلاقی مبتنی بر درک سیستم تجزیه و تحلیل و استفاده از آن سیستم برای بررسی تصمیمی است که قرار است گرفته شود. هیچ سیستمی بهتر از بقیه نیست. هر یک نقاط قوت و ضعف دارند و هر یک طرفداران و مخالفانی دارند. آنچه مهم است این است که فرد بتواند از یک سیستم برای بررسی یک مسأله استفاده کند. با بهوجودآمدن موقعیتهای مختلف، وی میتواند شرایط بالینی را برداشته، بحرانهای اخلاقی را شناسایی کند، آنها را تجزیه و تحلیل کند و بهدنبال یافتن بهترین راهحل باشد. معمولا هیچ جواب صرفا درست یا غلطی وجود ندارد، اما راهحلهایی وجود دارند که کموبیش به اصول کلی اخلاقی پایبند هستند.
در درگیریهای مسلحانه، ماهیت مسأله ممکن است متفاوت باشد، همانطور که در برخی از مثالهای ذکرشده در این نوشته عنوان شده است. با اینحال، بهعنوان یک قاعده کلی، اختلافات متعددی وجود دارد که احتمالا در هنگام درگیری مسلحانه بیشتر از زمانهای دیگر با آنها روبهرو میشوید.
کارمندان مراقبتهای بهداشتی ممکن است بهدلیل وفاداری به یک هدف، یک گروه یا یک ایدیولوژی، شخصا دچار تضاد شوند و بهندرت در اقداماتشان در زمان صلح از قوانین تخطی کنند. جداکردن عقاید و تعصبات شخصی در هر تصمیمگیری اخلاقی ضروری است. در درگیریها زمانی که ممکن است این اعتقادات شامل دیدن کسانی باشد که با همان وفاداری یا ایدیولوژی در معرض خطر جراحت یا مرگ جدی هستند، بیطرفماندن بسیار دشوارتر است. بدون بیطرفبودن، کارهای خاص مانند انجام تریاژ غیرممکن میشوند، همچنین ارزیابی عادلانه معقولیت درخواستها مانند انتشار اطلاعات بیمار انجام نمیشود.
یک پیشزمینه قوی در یک سیستم اخلاقی و درک و آگاهی از کدها و اصول اخلاقی، میتواند به کسانی که تحت فشار هستند، کمک کند تا وضوح تصویر و تجزیه و تحلیل لازم را حفظ کنند.
اگرچه، همانطور که قبلا بیان شد، اصول اخلاقی در صلح و جنگ یکسان است، اما فشارها متفاوت است. عدم درمان یک فرد خاص بهندرت زندگی متخصص مراقبتهای بهداشتی را در زمان صلح تهدید میکند؛ هرچند در زمان درگیری مسلحانه، این امر ممکن است رخ دهد. اما شرایطی در صلح همانند جنگ وجود دارد که کارمندان مراقبتهای بهداشتی هنگام انجام وظایف خود در معرض خطر قرار میگیرند. کارمندان مراقبتهای صحی برای ارائه مراقبتها در زمانی که به صحنه یک فاجعه طبیعی مانند یک ساختمان فروریخته وارد میشوند، ممکن است به اندازه کسانی که در حین بمباران مرکز خود به ارائه خدمات درمانی ادامه میدهند، در معرض خطر باشند، اما مانند جنگ، انتظار نمیرود مورد اول امنیت خود را نادیده بگیرند. در زمان صلح از پزشكان انتظار میرود كه به توصیههایی گوش کنند. از جمله اینکه آیا میزان خطر ورود به ساختمان فروریخته كم یا زیاد است و اینکه خطرات جدی آنها را تهدید نكند. درحالیکه انتظار میرود برخی از خطرات را بپذیرند. بهعنوان مثال، درمان افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار، کارمندان صحی را در معرض برخی از خطرات قرار میدهد. البته انتظار میرود که گامهایی را برای به حداقل رساندن این خطر بردارند.
با در نظرداشتن شرایط متنوع ارائه خدمات درمانی در زمان صلح و جنگ، قوانین اخلاقی و تعهدات پزشکان یکسان هستند. هیچ یک از موارد کدهای اخلاقی، زمانهای جنگ یا کار در جنگ را بهدلیل متفاوت بودن مستثنا نمیکند و یا حاکی از تغییر اصول و قوانین اخلاقی با تغییر شرایط نیستند.