قدرت دیپلماسی در روند صلح افغانستان و انفعالی دستگاه دیپلماسی ما

قدرت دیپلماسی در روند صلح افغانستان و انفعالی دستگاه دیپلماسی ما

خدایار نایب‌زاده، روزنامه‌نگار

وزارت دفاع امریکا اعلام کرده است که طالبان به تعهدات خود در توافق‌نامه دوحه مبنی بر قطع روابط با القاعده و کاهش خشونت‌ها عمل نکرده است. چندی قبل وزارت خزانه‌داری آن کشور نیز از روابط تنگاتنگ طالبان با القاعده خبر داد و تأکید کرد که این گروه زمینه‌ی قدرتمند شدن القاعده را در افغانستان فراهم ساخته است.

پیش از این، اداره جدید امریکا از بررسی و بازنگری توافق‌نامه‌ی امریکا با طالبان خبر داده بود. جک سالیوان، مشاور امنیت ملی آن کشور گفته است که چگونگی قطع روابط طالبان با گروه‌های تروریستی، کاهش خشونت‌ها و روند گفت‌وگوهای دوحه را بازبینی می‌کند.

در حال حاضر، دور دوم مذاکرات دوحه به بن‌بست خورده است و حتا جلسات منظم در سطح تیم‌های کاری برگزار نمی‌شود. طالبان تلاش دارد که برای آغاز دور دوم مذاکرات امتیاز بیشتر بگیرد و یا حداقل توافق‌نامه دوحه را بدون کدام تغییر بالای اداره بایدن بقبولاند. به همین دلیل، طالبان در هفته‌های اخیر اداره ترمپ زمان خرید و تا روشن شدن تصمیم اداره بایدن دور دوم مذاکرات را متوقف ساخت. در تازه‌ترین مورد طالبان خواستار رهایی هفت‌هزار زندانی دیگر خود و حذف کردن اسامی برخی از اعضای این گروه از فهرست سیاه سازمان ملل متحد گردیده است.

با روی‌‌کارآمدن اداره‌ی بایدن طالبان توقع داشت که رییس‌جمهور جدید امریکا توافق‌نامه دوحه را تأیید کند. اما تصمیم بازنگری این توافق‌نامه برای طالبان غیرمترقبه و تشویش‌برانگیز تمام شد. به همین دلیل، طالبان میز مذاکره در دوحه را ترک گفته و به مسکو و تهران سفر کردند؛ دو کشوری ‌که در جبهه مخالف امریکا در منطقه قرار دارند. شیرمحمدعباس استانکزی، یکی از اعضای ارشد هیأت مذاکره‌کننده طالبان در مسکو کنفرانس خبری داد و در آن موضع تازه این گروه را اعلام کرد. او گفت که با بودن نظام سیاسی کنونی و حضور نیروهای خارجی صلح آمدنی نیست. این نشان می‌دهد که طالبان بر دو پیش‌شرطی ‌که قبل از آغاز مذاکره با امریکا مطرح کرده بود، همچنان پافشاری دارد.

مخابره‌شدن این پیام از مسکو به واشنگتن آگاهانه و بخش از دیپلماسی طالبان در برابر امریکا دانسته می‌شود. طالبان از این طریق به مقام‌های کاخ سفید پیام داد که در صورت نپذیرفتن درخواست‌های‌شان، این گروه با حمایت و پشتیبانی کشورهای روسیه، ایران، پاکستان و چین در برابر امریکا جنگ می‌‌کند.

طالبان از تمام گزینه‌های فشار مثل تقویت روابط دیپلماتیک با مخالفان امریکا در منطقه، تشدید خشونت‌ها در افغانستان و ترک مذاکرات دوحه کار می‌گیرد تا امتیاز بیشتری را از کاخ سفید به‌دست آورد و یا حداقل توافق‌نامه دوحه را مثل گذشته حفظ کند. طالبان همین‌اکنون در سه عرصه (میز مذاکره، سنگر نبرد و دیپلماسی) به‌دنبال تأمین و تحقق خواسته‌های خود می‌باشد؛ در صورت بن‌بست یکی، گزینه دیگری را فعال می‌سازد. حالا که طالبان گزینه دیپلماسی را روی‌دست گرفته است، دیپلماسی دستگاه سیاست خارجی افغانستان در چه وضعیت قرار دارد؟

در حال حاضر، موضع جامعه بین‌المللی و اداره جدید ایالات متحده امریکا در همسویی با حکومت افغانستان و منافع ملی کشور قرار دارد و این یک فرصت تاریخی، برای دیپلماسی و دستگاه سیاست خارجی افغانستان به‌حساب می‌آید. ولی در این میان خلای یک دیپلماسی فعال و هدفمند در سطح منطقه و جامعه بین‌المللی آشکارا قابل حس است. تلاش‌های دیپلماتیک حکومت افغانستان، شورای عالی مصالحه‌ی ملی و وزارت امور خارجه به دید و بازدیدی روزانه خلاصه می‌شوند. در چنین شرایط حساس و شکننده دیپلماسی در داخل کشور نتیجه نخواهد داد و بیشتر در حدی گزارش‌دهی منتهی خواهد شد.

معلوم نیست که این روزها رهبری وزارت امور خارجه و دیپلمات‌های ورزیده‌ی کشور مصروف چه مأموریتی مهم‌تر از مذاکرات صلح، تقویت جایگاه افغانستان در سطح بین‌المللی، حفظ ارزش‌های ۲۰ سال اخیر و دفاع از منافع ملی کشور می‌باشند؟ درحالی‌که اکنون هیچ مأموریتی بالاتر از تأمین منافع ملی افغانستان برای وزارت امور خارجه کشور وجود ندارد. انفعالی و بی‌برنامه‌گی در وزارت امور خارجه افغانستان نشان می‌دهد که این وزارت تعریف مشخص از منافع ملی افغانستان ندارد.

‎‌شورای عالی مصالحه‌ی ملی که مسئولیت و رهبری پروسه صلح را به‌عهده دارد باید در هماهنگی با دستگاه سیاست خارجی کشور دست به‌کار شود و از طریق دیپلماسی فعال مقام‌های کاخ سفید را نسبت به روند جاری صلح، عملکرد خشونت‌آمیز طالبان و عدم پایبندی این گروه به توافق‌نامه دوحه واقف سازند.

حکومت افغانستان و شورای عالی مصالحه‎‌ی ملی نباید دست ‌روی ‌دست بگذارند و منتظر بمانند که اداره بایدن چه تصمیمی در باره افغانستان می‌گیرد. پیش از این لازم است که شورای عالی مصالحه‌ی ملی ابتکار عمل را در دست بگیرد و در هماهنگی کامل با ارگ ریاست‌جمهوری به‌ویژه دستگاه سیاست خارجی افغانستان کار کند. هرچه زودتر باید چینل‌های دیپلماتیک در داخل و بیرون از کشور فعال گردد و تلاش صورت بگیرد تا جهت سیاست خارجی اداره جدید امریکا را مبتنی بر واقعیت‌های موجود، عدم پایبندی طالبان به تعهدات توافق‌نامه دوحه و تشدید جنگ و افزایش خشونت‌ها سمت و سو دهد.

یکی از اقدامات ممکن این است که شورای عالی مصالحه‌ی ملی در هماهنگی با نهادهای امنیتی و شورای امنیت ملی افغانستان خشونت‌های طالبان را از زمان امضای توافق‌نامه دوحه میان امریکا و این گروه تاکنون مستندسازی کنند و از چینل‌های دیپلماتیک در اختیار همکاران بین‌المللی افغانستان قرار دهند. مطمئنا نهادهای استخباراتی و امنیتی افغانستان گزارش دقیق از میزان خشونت‌های طالبان، روابط این گروه با القاعده، ترورهای هدفمند، تخطی از مفاد توافق‌نامه دوحه و تشدید حملات طالبان بر شهرها به هدف گسترش قلمرو نظامی‌شان در دست دارند. اکنون که اداره جدید امریکا تصمیم دارد که توافق‌نامه دوحه را به بررسی بگیرد، باید این گزارش در اسرع‌وقت در اختیار مقام‌های کاخ سفید قرار داده شود. بدون شک اسناد و شواهد موثق و گزارش مستند از عملکرد طالبان در کشور بر شکل‌دهی تصامیم اداره جدید امریکا تأثیر می‌گذارد.

تقبیح خشونت طالبان از سوی جامعه بین‌المللی و اظهارات اخیر مقام‌های پنتاگون و وزارت خارجه امریکا در ارتباط به عدم پایبندی طالبان به توافق‌نامه دوحه نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی افغانستان در کانون توجه مجامع بین‌المللی قرار دارد. بسیار مهم است که شورای عالی مصالحه‌ی ملی در هماهنگی با دستگاه سیاست خارجی کشور تلاش کنند که این محوریت افغانستان را در عرصه بین‌المللی حفظ و تقویت نماید.

سیاست واشنگتن در زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترمپ در قبال تحولات صلح افغانستان یک‌جانبه بود و حتا با متحدان آن کشور همسویی نداشت. اما رییس‌جمهور جدید امریکا در زمان ورود به کاخ سفید بر ترمیم، بهبود و تقویت روابط این کشور با متحدانش و دنیا تأکید ورزید. جو بایدن به لحاظ حزبی، شخصیتی و روانی به دیپلماسی و ابزارهای آن باورمند است و تأثیرگذاری دیپلماسی را در سیاست خارجی امریکا به خوبی ‌می‌داند. بایدن در روزهای نخستین کارش با متحدان امریکا در اروپا و رییس‌جمهوری روسیه صحبت تلفنی داشت. یکی از بحث‎‌‌های محوری مسأله‌ی صلح افغانستان گزارش شده است.

در چنین حالت افغانستان به یک دیپلماسی فعال و کارآمد نیاز دارد تا بحث صلح افغانستان را در سطح بین‌المللی مطابق منافع ملی کشور برجسته نماید و جهت دهد. افغانستان هیچ ابزاری قدرتمندتر و مؤثرتر از دیپلماسی در دست ندارد و نباید نسبت به ضرورت آن بی‌تفاوتی صورت بگیرد. اجماع بین‌المللی و منطقه‌ای در محوریت افغانستان قدرت چانه‌زنی هیأت مذاکره‌کننده کشور را برای حفظ ارزش‌های ۲۰ سال بالا می‌برد و سرنوشت مذاکره در روی میز را تعیین می‌نماید. برای همین، شورای عالی مصالحه‌ی ملی باید هرچه زودتر با وزارت خارجه کشور هماهنگ شود و روی مدیریت روند صلح در عرصه بین‌المللی کار نمایند. در غیر آن، دیپلماسی طالبان جهت روند صلح افغانستان را در عرصه‌ بین‌المللی و دوحه مشخص خواهد ساخت.