نقش جامعه مدنی در روند صلح افغانستان

نقش جامعه مدنی در روند صلح افغانستان

مفهوم جامعه مدنی و روابط آن با دولت به مرور زمان در سطح جهانی و همچنین در تاریخ معاصر افغانستان تکامل یافته است.

در افغانستان جامعه مدنی به‌عنوان یک مفهوم و یک عمل گفتمانی، در مراحل مختلف مسیر تاریخی کشور، رونما شده است. به‌‌گونه‌ی مثال سنزیل نوید یادآور می‌شود که در قرن نوزدهم یا اوایل قرن بیستم روحانیون یا بازیگران مذهبی به‌عنوان «حافظان نظم اسلامی و نمایندگان جامعه مدنی در افغانستان […]، نقش مهمی در سیاست داخلی کشور و روابط آن با قدرت‌های خارجی د‌اشتند.» بعدها، به‌ویژه از اواسط قرن بیستم به بعد، با ظهور شبکه‌های نخبه شهری تحصیل‌یافته، جامعه مدنی با مفهوم جدید رونما شد. جامعه مدنی در این دوره تحت تأثیر تغییرات سیاسی گسترده جهانی و منطقه‌ای، با مفهوم روشن‌فکر سکولار، یعنی متخصصان، سیاست‌مداران و هنرمندان با پیشینه‌ی سیستم‌های مدرن آموزش عالی، معادل شد. این امر پویایی قبلی را تغییر داد، زیرا برخی از علما و گروه‌های مذهبی تحت حمایت شبکه‌های خارجی (ایالات متحده و پاکستان) قرار گرفتند تا با روشن‌فکران پیش‌رو شهری مخالفت کنند.

از چشم‌انداز این تغییرات، حمله ۱۹۷۸ شوروی به افغانستان می‌تواند به‌عنوان یک نقطه عطف در تعریف بازیگران جامعه مدنی تلقی شود. در طول دوران جهاد، حکومت مجاهدین و بعدا دوره‌ای حاکمیت طالبان، فضای جامعه مدنی بیشتر با هردو -سازمان‌های غیردولتی ملی و بین‌المللی- پر شده بود. هرچند در بیشتر موارد وقتی که جنگ شدت می‌یافت، این سازمان‌ها در خلای خدمات عملیاتی دولت، برای مردم در سراسر کشور و مناطق دورافتاده خدمات ارائه می‌کردند. انجوها و سازمان‌ها یا گروه‌های اجتماعی فعال در افغانستان، جایی‌که برخی با تحصیلات و معرفت دینی و برخی دیگر با آموزش سکولار برای ارائه خدمات عمومی به مردم دست‌به‌دست هم داده‌اند، شکلی ادغام‌شده‌ی جامعه مدنی کلاسیک و مدرن در افغانستان هستند.

در زمینه‌ی پسا ۲۰۰۱، جامعه مدنی افغانستان در یک فضای بسیار بازتر وارد مرحله جدیدی از فعالیت شد و اعضای آن نقش خود را طوری انجام می‌دهند که از سوی دولت و مردم به رسمیت شناخته می‌شوند. آنان در راستای ارتقای آموزش مدنی، دفاع از اصلاحات قانونی و مسائل مربوط به سیاست کار کرده‌اند. در میان سایر اقشار جامعه مدنی، نقش رسانه‌ها و سازمان‌های تحت رهبری زنان پس از سال ۲۰۰۲ برجسته‌تر شد. از این رو، در شرایط فعلی جامعه مدنی متشکل از انجمن‌های اجتماعی، سازمان‌های غیردولتی، دانشگاه‌ها، گروه‌ها و افراد داوطلب، سازمان‌های زنان، اتحادیه‌ها، سازمان‌های اجتماعی، سازمان‌های فرهنگی و همچنین افرادی است که طرفدار روشنگری مذهبی، حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی بیان، پاسخ‌گویی، صلح، عدالت و… اند.

اعضای جامعه مدنی به‌عنوان یک بخشی پرجنب‌وجوش جامعه افغانستان نه‌تنها روند صلح را دنبال و ارزیابی می‌کنند، بلکه در صلح‌سازی محلی نیز فعالیت دارند و از آتش‌بس فوری و صلح پایدار حمایت می‌کنند. آنچه که نقش سازمان‌های جامعه مدنی را بیشتر از پیش برجسته می‌کند، این است که گروه‌های جامعه مدنی در حالی از شفافیت، گفت‌وگوهای صلح مبتنی بر موضوع و پرداختن به عوامل اصلی درگیری و خشونت، دفاع می‌کنند ‌که بیشتر گروه‌های سیاسی شامل در روند صلح، درگیر منافع مربوط به تقسیم قدرت‌اند. هزاران سازمان، گروه‌ها و همچنین افراد در سراسر کشور -مناطق روستایی و شهری- در افغانستان با دیدگاه‌هایی وجود دارند که لزوما طرفدار هیچ یک از طرف‌های منازعه نیستند. این‌ها امروز بازیگران جامعه مدنی هستند که صدای خود را برای عدالت، حقوق بشر و عزت و همچنین پاسخ‌گویی از هر قدرت حاکم، بلند می‌کنند. برخی از پیام‌های کلیدی که جامعه مدنی به روند صلح می‌رساند، شنیده‌شدن صدای افغان‌ها، حمایت از ارزش‌های دموکراتیک، ترویج پاسخ‌گویی، همه‌شمولی، شمولیت قربانیان جنگ و زنان در میان سازندگان صلح، میانجی‌ها و اعضای تیم مذاکره است، زیرا اگر تلاش‌های صلح از حقوق فردی کسانی که عزیزان‌شان را در جنگ از دست داده‌اند (یا از حقوق نیمی از جمعیت کشور) غافل شود، نمی‌تواند به موفقیت بینجامد.

از زمان توافق امریكا و طالبان در فبروری سال گذشته، روند صلح افغانستان وارد مرحله «جدید» شد كه نه‌تنها نتوانست هیچ‌گونه بهبودی را در امنیت كلی افغانستان ایجاد كند، بلكه منجر به ادامه حملات نظامی، بمب‌گذاری‌ها و حملات هر دو طرف درگیر (دولت و طالبان به‌طور یکسان) شد. علاوه بر ادامه کشتار مقامات دولتی مانند قضات، دادستان‌ها و پرسنل امنیتی، ترورهای هدفمند که جان برخی از علمای مذهبی، روزنامه‌نگاران و اعضای جامعه مدنی را می‌گیرد، در سراسر کشور افزایش یافته است. با بررسی اجمالی اوضاع از فبروری سال ۲۰۲۰، این نکته برجسته می‌شود که روند صلح افغانستان تاکنون نتیجه ملموسی در راستای بهبود امنیت یا کاهش تهدید در زندگی افغان‌ها نداشته است.

در نتیجه، جامعه مدنی افغانستان به‌عنوان یک بخش مترقی، پرجنب‌وجوش و متنوع جامعه افغانستان، نقش مهمی در روند صلح ایفا می‌کند که شایسته به رسمیت شناخته‌شدن از سوی طالبان، دولت و متحدان بین‌المللی افغانستان است. حضور پررنگ آن‌ها به‌عنوان ناظران گفت‌وگوهای جاری صلح می‌تواند روابط شکننده بین افرادی را که در میان برخی از مقامات فاسد، ناکارآمد و ناتوان در ارائه خدمات اساسی و خشونت بی‌رویه طالبان گرفتار شده‌اند، بازسازی کند.