از قراین پیداست که آخرین رایزنیها و آمادگیهای سیاسی برای برگزاری کنفرانس صلح استانبول در دست اجرا قرار گرفته است. براساس جدول زمانی تعیینشده، قرار است این کنفرانس ۴ روز بعد، شانزدهم اپریل در شهر استانبول برگزار شود. رهبران ارشد جناحهای مختلف سیاسی افغانستان و رهبران طالبان در کنفرانس استانبول احتمالا در ده روز، سرنوشت منازعه و مصالحهی کشور را یکسره خواهند کرد. حتا اگر این کنفرانس به نتیجهی مورد نظر که عقد یک توافق سیاسی میان طرفهای درگیر است، نرسد، بازهم از اهمیت بلندی در منازعهی جاری برخوردار خواهد بود زیرا براساس توافقات صورتگرفته، ارشدترین چهرههای سیاسی افغانستان و طالبان برای نخستین بار در ۲۰ سال گذشته، در این سطح با هم به مذاکره و چانهزنی میپردازند.
بزنگاه تاریخی حساس افغانستان در استانبول، باید در کمال وسواس، دقت، واقعبینی و مسئولیتپذیری مدیریت شود. برخورد غیرمسئولانه و سلیقهای با این کنفرانس که میتواند سرنوشت جنگ افغانستان را پس از ۴۲ سال خشونت بیوقفه تعیین کند، برای آیندهی کشور خطرناک و مستعد خلق بسترهای جدیدی از منازعه، ناآرامی و بیثباتی باشد.
از میان پهنههای مختلف و مهم مربوط به این رویداد تاریخی، یکی از آنها، چگونگی انتخاب و چینش فهرست هیأت برای اشتراک در کنفرانس استانبول است. افغانستان یک کشور چندقومی و چندفرهنگی است. هریک از اقوام، مطالبات، روایتها و خواستههای سیاسی خودش را دارد. دستیابی به ثبات سیاسی، آرامش، زیست مسالمتآمیز و وحدت ملی بدون توجه جدی به مطالبات سیاسی همهی گروههای قومی کشور و تلاش صادقانه برای تعریف جایگاههای واقعی به این مطالبات ممکن نیست. در موازات با آن، تنوع جنسیتی و اصل برابری جنسیتی، نکتهی اساسی دیگری است که بدون به رسمیت شناختن آن، نمیتوان به آیندهای بدون تبعیض دست یافت. همچنان افغانستان، موزاییکی متنوع از احزاب سیاسی گوناگون و چندگانه است. این احزاب هرکدام نقشهای تعیینکننده و برجسته در اتفاقات سیاسی نیم قرن اخیر کشور داشتهاند. تلاش برای نادیدهگرفتن این واقعیت، حذف یا برجستهکردن عمدی آدرسهای سیاسی، زمینهساز ناآرامیها و بیثباتیهای بعدی خواهد بود.
مضاف بر مواردی که ذکر آن رفت، افغانستان کنونی، شاهد رشد و به عرصهآمدن یک نسل جدید بهعنوان یک واقعیت انکارناپذیر است. نسلی که هرچند در بستر جنگ پدرانشان زیسته و از آن متأثر شدهاند اما سبک جدیدی از زندگی را برای خود تعریف کرده و نسبت به نوعیت نظم سیاسی و اجتماعی مورد نظرشان، ایدههای منحصر به خود را دارند.
هیأتی که برای اشتراک در کنفرانس صلح استانبول از کابل میرود، میبایست تنوع قومی، تنوع حزبی، تنوع جنسیتی و تنوع نسلی را بهصورت همزمان در خود داشته باشد. تنها یک قوم یا چند قوم، یک حزب یا چند حزب، یک جنس و یک نسل به هیچ صورت نمیتواند در مورد سرنوشت سیاسی و اجتماعی و آیندهی همهی اقوام، احزاب، جنسها و نسلهای کشور تصامیم درست اتخاذ کند. نسلی که در نیم قرن گذشته بهصورت مداوم درگیر جنگ بوده و رخدادهای سیاسی و اجتماعی کشور را رقم زده، به هیچ صورت صلاحیت تصمیمگیری در مورد آیندهی نسل جوان کشور را ندارد. این ادعا در خصوص سایر موارد نیز صادق است.
امتناع از به رسمیتشناختن و رعایتکردن تنوع قومی، مذهبی، حزبی، جنسیتی و نسلی در هیأت اعزامی صلح به کنفرانس مسکو از جانب کابل، بهصورت قطع به زادهشدن نطفهی ناآرامیها، بیثباتیها و نارضایتیهای آینده منجر خواهد شد. افغانستان نباید در هر دورهی زمانی ۲۰ یا ۳۰ ساله تاوان بیثباتی و منازعهای را بپردازد که ریشههای به تصامیم سیاسی غلط دورههای قبلی بر میگردد.