چرا ترکیه می‌‌خواهد امنیت فرودگاه کابل را به عهده گیرد؟

چرا ترکیه می‌‌خواهد امنیت فرودگاه کابل را به عهده گیرد؟

پیشنهاد ترکیه برای تأمین امنیت فرودگاه کابل پس از خروج نیروهای ایالات متحده و ناتو از افغانستان، عمدتا به‌‌عنوان تلاشی از جانب آنکارا برای بهبود روابط با واشنگتن تلقی می‌شود. اما چنین مأموریتی، پر از خطر و بی‌اطمینانی‌هایی است که می‌تواند روابط دوستانه آنکارا-کابل را متأثر کند و نیز مورد مخالفت بازیکنان منطقه‌ای قرار گیرد.

هفته گذشته در اجلاس ناتو، رییس‌جمهور رجب طیب اردوغان در اولین ملاقات خود با جو بایدن به‌‌عنوان رییس‌جمهور ایالات متحده، این موضوع را به بحث گرفت. با این‌که نشانه‌ی پیشرفت بین دو طرف در خصوص اختلافات اصلیِ که روابط ترکیه و ایالات متحده را متأثر کرده است، دیده نشد، اما اردوغان از اتفاق‌نظر احتمالی با ایالات متحده در خصوص مسأله افغانستان خبر داد. او گفت: «اگر آن‌ها نمی‌خواهند ما افغانستان را ترک کنیم و اگر آن‌ها خواستار یک حمایت خاص [از جانب ترکیه] در آنجا هستند، پس حمایت دیپلماتیک و مالی ایالات متحده مهم خواهد بود. من ایده‌ی ترکیه برای همکاری با پاکستان و مجارستان را [با بایدن] شریک کردم. درحال حاضر اتفاق‌نظر وجود دارد. مشکلی در این زمینه نیست.»

در همین حال ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو گفت که هیچ تصمیمی در مورد این‌که پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان، چه کسی فرودگاه کابل را اداره خواهد کرد، اتخاذ نشده است. اما او تأکید کرد که ترکیه نقش اساسی را در آنجا ایفا خواهد کرد.

حضور نظامی فعلی ترکیه در افغانستان به یک واحد حدودا ۵۰۰ نفری محدود می‌شود که در مأموریت‌های غیررزمی شرکت می‌کنند. در دوره رهبری ترکیه در مأموریت‌های بین‌المللی دهه گذشته، تعداد نیروهای ترکیه در افغانستان به بیش از ۲ هزار نفر رسید. نیروهای ترکیه در محافظت و اداره بخش نظامی فرودگاه کابل نقش دخیل بوده‌اند. با وجود این، ترکیه در افغانستان هرگز نیروی جنگی نداشته است. سربازان ترکیه هیچ‌گاه درگیر رویارویی مسلحانه نشده و حتا یک گلوله را در این کشور شلیک نکرده‌اند.

فرودگاه بین‌المللی حامد کرزی در کابل که فرودگاه اصلی افغانستان شمرده می‌شود و به‌‌عنوان پایگاه نظامی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد، به‌‌عنوان پل حیاتی این کشور کوهستانی ـ و محصور در خشکی و جایی که سفر زمینی به آن امن نیست ـ با جهان خارج عمل می‌کند. کنترل این فرودگاه، به مثابه کنترل دروازه افغانستان به‌روی جهان است.

اداره هوانوردی ملکی افغانستان در ماه اپریل درخواست کرد که کنترل ترافیک هوایی فرودگاه از ناتو به این اداره واگذار شود. زیرا ناتو در ادامه تصمیم بایدن مبنی بر خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر، شروع به بیرون‌کشیدن مأموریتش از افغانستان کرده است.

وزارت امورخارجه ایالات متحده هفته گذشته تأکید کرد که امنیت این فرودگاه و ادامه سفر هوایی، پیش‌شرط ادامه فعالیت سفارت‌خانه‌ها در افغانستتان تلقی می‌شود. اخیرا نگرانی‌های امنیتی باعث شد که استرالیا در ماه می سفارت خود را ببندد. باز بودن فرودگاه کابل و تأمین امنیت آن برای ادامه کمک‌های بشردوستانه گروه‌های خیریه بین‌المللی نیز حیاتی است.

با این‌حال طالبان از پیشنهاد ترکیه برای گرفتن مسئولیت فرودگاه پس از خروج مأموریت ناتو از افغانستان، ناراضی به‌نظر می‌رسد. این گروه گفته که نیروهای ترکیه نیز باید افغانستان را ترک کنند. سهیل شاهین، سخنگوی طالبان در دوحه در ۱۱ جون به رویترز گفت: «ترکیه در ۲۰ سال گذشته بخشی از [مأموریت] ناتو بود. بنابراین، [نیروهای ترکیه] باید براساس توافقنامه‌ای که ما در ۲۹ فبروری ۲۰۲۰ با ایالات متحده امضا کردیم، از افغانستان خارج شوند. وگرنه ترکیه یک کشور بزرگ اسلامی است. افغانستان با ترکیه روابط تاریخی داشته است. ما امیدواریم که در آینده با ایجاد یک حکومت اسلامی جدید در کشور، روابط نزدیک و خوبی با آن‌ها [ترکیه] داشته باشیم.»

اکنون همه چیز به گفت‌وگوهای آنکارا و کابل، و تماس‌های حکومت کابل با طالبان بستگی دارد.

یک پژوهش‌گر امور امنیتی افغانستان مستقر در ترکیه، که اخیرا سفری به افغانستان داشته است، توضیح می‌دهد که چگونه طالبان پس از حمله‌ی به رهبری ایالت متحده در سال ۲۰۰۱ و به تعقیب آن سرنگونی رژیم این گروه، توانستند قدرت خود را دوباره به دست آورند. او به شرط ناشناس‌ماندن به المانیتور گفت: «در حال حاضر از شمال دور تا شرق دور این کشور، مناطق روستایی اصلی تحت کنترل طالبان است. آن‌ها همچون یک دولت سایه بر مناطق روستایی حکومت می‌کنند. چند ماه پیش، هنگام سفر از کابل به ولایت تخار، من شاهد گشت‌زنی‌ها و ایست‌های بازرسی جنگ‌جویان طالبان بودم که از هر وسیله نقلیه درحال عبور، مخصوصا کامیون‌های حامل بار و کالاهای تجاری، مالیات می‌گرفتند.»

پرسش این است که ترکیه چگونه می‌تواند بدون انجام وظیفه پولیسی و گشت‌زنی نظامی، که به‌وضوح وظایف رزمی‌اند، مسئولیت تأمین امنیت فرودگاه، سفارت‌خانه‌ها و تأسیسات مهم در کابل را به عهده گیرد.

مأموریت‌های رزمی برخلاف دیدگاهی است که آنکارا تاکنون در خصوص افغانستان داشته است. این دیدگاه بر این قاعده بنا شده است که ترکیه، به‌‌عنوان تنها کشور عضو ناتو با اکثریت مسلمان، برای حمایت از ثبات و کمک به مردم افغانستان در ادامه روابط تاریخی نزدیک بین دو ملت و از جمله به‌دلیل پیوندهای قومی، در این کشور حضور دارد.

دخالت نظامی ترکیه از طریق نیروی ائتلاف بوده است و سربازان ترکیه هرگز با طالبان یا سایر گروه‌های شبه‌نظامی، درگیری مستقیم در میدان جنگ نداشته‌اند. آنکارا براساس دوستی صد ساله خود و نیز قرابت دینی-مذهبی با افغانستان، از نفوذ سیاسی و اجتماعی قابل‌توجه در بین افغان‌ها به‌ویژه گروه‌های ترک‌تبار مانند ازبیک‌ها، برخوردار بوده و سربازان ترکیه در کل از استقبال گرم مردم افغانستان برخوردار شده‌اند. نکته قابل توجه این است که ترکیه به‌طور سنتی با پاکستان، کشوری که رهبران طالبان در آن آموزش می‌بینند و حمایت می‌شوند، نیز ارتباط نزدیک داشته است.

اکنون، به‌نظر می‌رسد که آنکارا روی قدرت نرم خود در افغانستان حساب باز کرده است تا از آن به‌‌عنوان ابزار چانه‌زنی برای بهبود روابطش با واشنگتن استفاده کند. اما برنامه بلندپروازانه اردوغان برای حفظ نیروهای ترکیه در افغانستان، می‌تواند در طولانی‌مدت به یک کابوس تبدیل شود، مگر این‌که این حضور با نهایت احتیاط و استادانه مدیریت شود.

در این خصوص دو مسأله مهم باید تجزیه و تحلیل شود. مسأله اول، بازیگران منطقه‌ای دخیل در افغانستان هستند.

پاکستان بازیگر بسیار مهم در افغانستان است که مناقعش کاملا واضح و برجسته است. این کشور درگیری مرزی با افغانستان دارد و خانه‌ی پشتون‌هایی است نفوس‌شان بیشتر از جمعیت پشتون‌ها در افغانستان برآورد می‌شود. پاکستان، نگران از آرزوهای چندین ساله پشتون‌های افغانستان برای داشتن یک پشتونستان مستقل، کنترل شدیدی را بر پشتون‌های پاکستان که در مناطق مرزی با افغانستان زندگی می‌کنند، اعمال کرده است. و اگر وزن منافع اقتصادی اسلام‌آباد در افغانستان و نیز اختلافات اسلام‌آباد با کابل بر سر آب را در این معادله علاوه کنیم، تصور این‌که پاکستان به‌‌عنوان یک متحدِ قابل‌اتکا برای ترکیه در افغانستان ظاهر شود، دشوار است. اسلام‌آباد تقریبا همه روئسای جمهوری و حکومت‌های ایالات متحده را در تمام مدت حضور امریکا در افغانستان، بازی داده است و بنابراین تصور یک ائتلاف بی‌دردسر بین ترکیه و پاکستان در افغانستان، به مراتب دشوارتر است. گرچه امکان دارد دخالت نظامی ترکیه در افغانستان نسبت به دخالت نظامی ایالات متحده در این کشور، برای پاکستان ارجح باشد، اما اسلام‌آباد ترجیح می‌دهد به جای معامله با طرف سوم، تارهای یک رژیم دست‌نشانده طالبانی را در کابل به دست داشته باشد.

در مورد ایران. این کشور در حال حاضر دارای یک جناح ستیزه‌جوی فعال در افغانستان و روابط دوستانه با طالبان است؛ وضعیتی که با حمایت سیاسی که تهران از سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ پیشکش کرد، زمین تا آسمان فرق می‌کند.

چین به‌‌عنوان تنها بازیگر منطقه‌ای به‌نظر می‌رسد که می‌تواند از نقش فعال ترکیه در افغانستان، به امید پیشبرد ابتکار بلندپروازانه کمربند و راه خود در منطقه، حمایت کند. اما در کل، بازیگران منطقه ترجیح می‌دهند با یک بازیگر داخلی ـ طالبان ـ سرو کار داشته باشند تا ترکیه.

مسأله دوم بازیگران بین‌المللی است. ترکیه به‌‌عنوان یک کشور عضو ناتو، بهترین گزینه ممکن پس از خروج نیروهای امریکایی و ناتو برای حضور در افغانستان است. چنین نقشی، اگر از جانب شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی تأیید شود، می‌تواند برای ترکیه سطح کاملا جدیدی از توجه و نفوذ سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی را به ارمغان آورد. اگر چنین نقشی برای ترکیه در افغانستان تأیید نشود، می‌تواند آشفتگی سیاسی بار بیاورد و تصویر خوب ترکیه را در افغانستان مخدوش کند. روسیه برای مثال، ممکن است تمایلی به حمایت از ترکیه نداشته باشد، زیرا مسکو اخیرا روابط نزدیکی با رهبران طالبان برقرار کرده است و از حضور یک عضو ناتو در افغانستان خوشحال نخواهد شد.

همچنین، عوامل داخلی در افغانستان مانند وابستگی‌های مذهبی و قبیله‌ای و شکاف‌های قومی و جغرافیایی اغلب توسط جامعه جهانی دست کم یا به کلی نادیده گرفته می‌شود. طالبان عمدتا متعلق به گروه‌های پشتون هستند که با سایر قومیت‌ها در افغانستان رفتار به شدت خصمانه داشته‌اند. ترکیه ممکن است بر سر این‌که آیا با گروه‌های غیرپشتون و ترک‌تبار همسو باشد یا با گروه‌های پشتون، با معضل روبرو شود. این مسأله شاید در نگاه اول جزئی به‌‌نظر رسد، اما یکی از دلایل اصلی شکست ایالات متحده در افغانستان بوده است.

بنابراین، آنکارا باید بیشتر فکر کند و آگاه باشد که افغانستان سوریه، لیبیا یا قره‌باغ نیست و بی‌دلیل «گورستان امپراتوری‌ها» نامیده نمی‌شود.

***

متین گورجان، ستون‌نویس المانیتور برای ترکیه است. او عضو بنیان‌گذار حزب سیاسی جدید «دموکراسی و پیشرفت» علی باباجان است و از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ در افغانستان، قزاقستان، قرقیزستان و عراق به‌‌عنوان مشاور نظامی ترکیه خدمت کرده است. او پس از استعفا از ارتش، به‌‌عنوان تحلیل‌گر امنیتی مستقل در استانبول مستقر شد. گورکان در سال ۲۰۱۷ دکترای خود را با رساله‌ای درباره تغییرات ارتش ترکیه طی دهه گذشته به دست آورد. از او مقالات بسیاری در مجلات دانشگاهی ترکیه و خارج از ترکیه منتشر شده است. کتاب گورجان با عنوان «آنچه در افغانستان اشتباه شد: درک مبارزه با شورش‌گری در محیط‌های قبیله‌ای، روستایی و مسلمان» در آگوست ۲۰۱۶ منتشر شد.