الیاس نواندیش و لطفعلی سلطانی
به محض تثبیت نخستین موارد ابتلا به کووید۱۹ در افغانستان در اواخر زمستان ۱۳۹۸، حکومت افغانستان سلسلهای از تصامیم در خصوص کاهش ازدحام، گشتوگذار و محدودیت رفتوآمد را روی دست گرفت. در یکی از نخستین تصامیم پیش از آنکه قرنطینهی سراسری در ولایت کابل و برخی از شهرهای کلان کشور روی دست گرفته شود، اعلام شد که تمام دانشگاهها و مکاتب دولتی و خصوصی دستکم به مدت ۵ ماه تعطیل شود.
به این ترتیب از اول حمل تا اول سنبلهی ۱۳۹۹، تمام دانشگاهها و مکاتب خصوصی و دولتی در کابل به تعطیلی عمومی رفت. این گزارش داستان سه مکتب خصوصی در کابل و پیامدهای مالی و آموزشی وضعشدن قرنطینه و تعطیلی عمومی مکاتب و دانشگاهها در نیمهی اول سال ۱۳۹۹ را روایت کرده است.
آموزش آنلاین
پس از اعلام قرنطینه و تعطیلی سراسری مکاتب و دانشگاههای خصوصی و دولتی، برخی از دانشگاهها و مکاتب، بهخصوص سکتور آموزشی خصوصی سعی کردند با روی دستگرفتن برنامهی آموزش آنلاین بخشی از خسارات بر امور مالی و برنامههای آموزشیشان را جبران کنند. وضعشدن قرنطینه در افغانستان که باعث شده بود برخی از نهادها و کسب و کارها برای نخستین بار بدون هیچ تجربهی قبلی و زیرساختهای حداقلی بهصورت آنلاین دوام یابد، تجربهای جدید، ناآشنا و پیچیده برای افغانها بود. برخلاف دیگر کشورها که هرچند برای نخستین بار بهصورت سراسری و گسترده گزینههای کار آنلاین و از خانه را تجربه میکردند اما دستکم به برخی زیرساختها و امکانات دسترسی داشتند، افغانها در دسترسی به ابتداییترین زیرساختها مثل برق، انترنت پرسرعت، سیستمهای آموزشی آنلاین، کمپیوتر یا تبلیت، با چالشهای بزرگی مواجه بودند. به این دلیل آموزش آنلاین در سکتور خصوصی و دولتی آموزش، صرفا در حد یک تقلا برای جبران بخش اندکی از خسارات مالی و آموزشی ناشی از وضعشدن قرنطینه و تعطیلی سراسری بود.
عزیز رویش، عضو هیأت مؤسسان و آموزگار لیسه خصوصی معرفت در کابل، میگوید این مکتب و زیرمجموعههای آن در دورهی تعطیلی سراسری مکاتب، هیچ گونه فعالیتی نداشت. آقای رویش میگوید براساس برآورد لیسه معرفت و لیسه سواد حیاتی معرفت، بیش از ۹۵ درصد دانشآموزان این دو مکتب از قشر فقیر یا متوسط جامعه هستند و استطاعت مالی کافی برای تهیهی امکانات حداقلی لازم برای پیگیری آموزش آنلاین از قبیل انترنت، کمپیوتر، تبلیت، موبایل و امثال آن را ندارند: «ارزیابی هیأت مدیره و مسئولان آموزشی این بود که روی دستگرفتن آموزش آنلاین برای بیش از ۳ هزار دانشآموز این مکتب که ۹۵ درصد آنها از قشر فقیر یا متوسط جامعه هستند، کارآیی، بازدهی و مؤثریت کافی را ندارد.»
امسال اما با وضعشدن مجدد تعطیلی ۱۵ روزه و سپس تمدید آن برای ۱۵ روز دیگر برای مکاتب کشور، لیسه معرفت و لیسه سواد حیاتی معرفت با استفاده از امکانات تلویزیون خصوصی «سا» که مثل هردو مکتب از زیر مجموعههای مؤسسهی ارتقای ظرفیت مدنی معرفت است، پخش آموزش مضامین کلیدی و اساسی از صنف ۳ تا ۱۲ را در دو نوبت ۲ ساعته، قبل از ظهر و بعد از ظهر را روی دست گرفته است. آقای رویش میگوید مخاطبین این برنامهها نه صرفا دانشآموزان معرفت که شاگردان مکاتب در سراسر کشور است: «لیسه عالی معرفت برای مراکز آموزشی و خدمات انترنتی نیز اجازه داده است که این درسها را کاپی کرده و بهصورت فایلهای ویدیویی در اختیار دانشآموزان قرار دهند. این ابتکار، هرچند هیچگونه سود مادی برای جبران کسر بودجه و تأمین هزینههای معرفت به همراه ندارد، اما باعث میشود که خلای برنامههای آموزشی تا حدی زیاد جبران شود. معرفت در نظر دارد برنامههای آموزشی خود از طریق تلویزیون و کانال یوتیوب و صفحات اجتماعی را بعد از پایان تعطیلات و قرنطینه نیز ادامه دهد.»
محمد کیامهر، استاد دانشگاه، دانشجوی دکترای مدیریت آموزش عالی و مؤسس مکتب خصوصی مهرگان در کابل میگوید در طول ۵ ماه تعطیلی سراسری، مسئولان این مکتب برای جبران عقبافتادن برنامههای آموزشی مکتب و کاهش خسارات مالی، درسهای غیرحضوری را با استفاده از توزیع ویدیوهای آموزشی از پیش ثبتشده به دانشآموزان و شبکهی پیامرسان تلگرام برای تعقیب و تصحیح کارهای خانگی دانشآموزان روی دست گرفته بودند.
آقای کیامهر میگوید در دورهی تعطیلی مکاتب، مکاتب دولتی بدون هیچنوع برنامهی آموزش غیرحضوری در تعطیلی مطلق بهسر میبرد اما میان ۱۰ تا ۲۰ درصد مکاتب خصوصی موفق شدند خدمات آموزش آنلاین و غیرحضوری را بهصورت نسبتی ارائه کنند: «هرچند آموزش مجازی در تعداد اندکی از مکاتب در شهر کابل شروع شد و توانستند خدمات درسی را ارائه دهند ولی در مجموع مشکل اصلی فرایند تدریس و یادگیری را حل نتوانستند. در اکثر مکاتب دولتی و خصوصی که بالای ۸۰ فیصد را شامل میشود اکثر برنامهها متوقف بود و زیانهای بسیار زیادی در حیطههای آموزشی، روحی و روانی، تربیتی و علمی به مکاتب و دانشآموزان وارد شد.»
محمدعارف کریمی، بنیانگذار و مدیرمسئول مکتب خصوصی نسل فردا در کابل میگوید مجموعهی آموزشی تحت مدیریت او در دورهی ۵ ماههی تعطیلی مکاتب، علاوه بر پیگیری آموزش آنلاین و غیرحضوری بهصورت نسبی، برنامههایی مثل تهیهی مواد ممد درسی و ارتقای ظرفیت آموزگاران را روی دست گرفته بودند.
خسارت هنگفت
محمد کیامهر میگوید مکتب خصوصی مهرگان که او مؤسس آن است در دورهی ۵ ماههی تعطیلی مکاتب صرفا پنجاه درصد فیس دو ماه را از دانشآموزاناش دریافت کرده اما در مقابل، هزینههای خرید تجهیزات و امکانات آموزش غیرحضوری، مصارف ثابت مکتب مثل اجارهی ساختمان، خدمات و تدارکات، آب و برق و مانند آن به روال طبیعی بر مکتب تحمیل شد. آقای کیامهر میگوید مکتب مهرگان هیچ هزینهای از بابت امکانات، تجهیزات و وسایل آموزش غیرحضوری از دانشآموزان دریافت نکرده است: «بنا بر اطلاعاتی که از وضعیت آموزشی و مالی مکاتب خصوصی کابل دارم، تعطیلی سراسری و ۵ ماههی مکاتب در کابل، خسارتی به اندازهی ۴۰ تا ۵۰ درصد بودجهی سالانهی مکاتب را به این نهادهای آموزشی وارد آورد.»
آقای کیامهر میگوید در این دورهی ۵ ماهه، بیش از ۹۰ درصد مکاتب خصوصی در کابل بهدلیل ناتوانی خانوادهها از پرداخت فیس بهدلیل خرابی کسب و کار خانوادهها و کاهش درآمدها، از دانشآموزان هیچ فیسی دریافت نکردند و به تبع آن آموزگاران نیز معاشی دریافت نکردند.
به گفتهی آقای کیامهر، دولت افغانستان برای جبران خسارات وارده بر سکتور خصوصی آموزش، هیچ نوع کمک مالی به مکاتب خصوصی نکرده است: «یک نوع بیمهری کامل در رابطه با این مسأله از طرف دولت با بخش خصوصی آموزش انجام شد. بهرغم دادخواهیهای فراوان از جانب مکاتب خصوصی هیچگونه کمکی از دولت دریافت نکردهایم. این دادخواهیها از وزارت معارف شروع تا پارلمان رسید. اما هیچ توجهی صورت نگرفت. حتا پیشنهاد شده بود که حداقل ۵۰ درصد معاش معلمان مکاتب خصوصی را پرداخت کنند ولی دولت این را نپذیرفت.»
محمدعارف کریمی میگوید در جریان تعطیلی ۵ ماههی مکاتب، مکتب نسل فردا که او مسئولیت رهبری آن را دارد، خسارتی به اندازهی ۹۵ درصد درآمد/بودجهی ۵ ماههاش متحمل شد. آقای کریمی میگوید در طول ۵ ماه از تعدادی از دانشآموزان مجموعا ۶۰ هزار افغانی فیس دریافت کرده است: «ما هیچ نوع کمک مالی یا غیرمالی برای جبران خسارات مالی مکتب از طرف دولت یا هر نهاد دیگری دریافت نکردیم.»
آقای کریمی میگوید تعطیلی ۵ ماههی مکاتب در سال ۱۳۹۹، علاوه بر خسارات مالی، تبعات سنگین دیگری نیز داشت: «ما تعدادی از معلمان ورزیدهی را بهدلیل عدم حمایت مالی از دست دادیم. دانشآموزان بدون اینکه برنامهی درسیشان بهصورت کامل تمام شوند، ارتقای صنف کردند و این باعث شد که در سال جدید، با مشکلات آموزشی مواجه شوند. اکثر دانشآموزان پس از تعطیلی نسبت به درسهاشان بیعلاقه شده و بهدلیل فاصله گرفتن از محیط مکتب، با مشکلات رفتاری مواجه شدند.»
عزیز رویش، عضو هیأت مؤسس و آموزگار در لیسه خصوصی معرفت میگوید وضعشدن قرنطینه و تعطیلی ۵ ماههی مکاتب، دستکم ۲۸ میلیون افغانی خسارت مالی بر این مکتب وارد کرد: «وضع قرنطینه که از ۲۵ حوت ۱۳۹۸ شروع شد و تا اول سنبلهی ۱۳۹۹ ادامه یافت، از لحاظ اقتصادی معرفت را با بحران و کسر بودجهی شدیدی گرفتار کرد. وقتی در پایان سال مالی ۱۳۹۹ صورت محاسبات معرفت تصفیه گردید، از مجموع منابع پیشبینیشده که شامل فیس چهارماهه، اجارهی کانتینها، مساعدتها و موارد متفرقه میشود، چیزی حدود ۲۲ میلیون و ششصدهزار افغانی بهعنوان عواید موسسه در سال مالی ۱۳۹۹ ثبت گردید که مجموعا حدود ۲۸ میلیون افغانی کسری بودجه را بر موسسه تحمیل کرد. قابل یادآوری است که موسسه برای مجموع کارمندان خود، مطابق قرارداد کاری، در طول ۱۲ ماه معاش پرداخت میکند که تعطیلات زمستانی را نیز شامل میشود. بنابرین، موسسه عملا برای چهار ماه (سنبله، میزان، عقرب، قوس) فیس دریافت کرده و هفت و نیم ماه معاش کارمندان خود را پرداخت کرده است. علاوه بر این، معاش گاردهای امنیتی و دو نفر از کارمندان خدماتی برای محافظت از موسسه و جایداد آن بهصورت کامل در جریان سال معاش دریافت کردهاند.»
آقای رویش میگوید برای جبران این خسارت هنگفت بر مکتب معرفت، از دولت افغانستان هیچ کمکی دریافت نکرده و صرفا بنیاد بامیان که در شهر واشنگتن فعالیت دارد با جمعآوری اعانه از حامیان مکتب معرفت نزدیک به ۳۹ هزار دالر امریکایی کمک کرده است: «۳۲ هزار دالر از این کمکها بهصورت ماهوار به شکل کمکهای مواد غذایی به کارمندان مؤسسهی ارتقای ظرفیت مدنی معرفت بهصورت مساویانه توزیع شد و ۷ هزار دالر به مشوره بنیاد بامیان برای مساعدت دانشآموزان مستحق در سال تعلیمی ۱۴۰۰ اختصاص داده شد.»
جبران پیامدهای مالی و آموزشی قرنطینه
با پایان تعطیلی سراسری مکاتب، وزارت معارف بازگشایی مجدد مکاتب را در دستور کار قرار داده و ماه جوزای ۱۴۰۰ را بهعنوان پایان سال تعلیمی ۱۳۹۹ تعیین کرد.
آقای کریمی میگوید بهدلیل کمبود زمان، مکاتب خصوصی مجبور شد برنامههای آموزشیشان را به ناچاری با زمانبندی وزارت معارف تعریف کرده و نتوانند برنامههای درسی دانشآموزان را موفقانه به پایان برسانند.
عارف کریمی میگوید: «براساس تقویم تعلیمی وزارت معارف، مکتب نسل فردا برای جبران خسارات آموزشی کدام برنامهی فشرده در فعالیتهای آموزشی و پرورشی خود در نظر نگرفته بود که از این ناحیه دانشآموزان به شکل جبرانناپذیری متضرر شدند و دروس آنها نیمهتمام باقی ماند. از جهت دیگر والدین دانشآموزان بهدلیل ضعف اقتصادی در برنامههای زمستانی فرزندان خویش را حمایت نتوانستند.»
محمد کیامهر میگوید مکتب مهرگان برای جبران پیامدهای مالی و آموزشی قرنطینه و عقبافتادن درسها، درسها را فشردهتر و برخی مضامین غیراساسی را از برنامههای آموزشی حذف کرد: «۷۰ تا ۸۰ فیصد آموزش و تدریس کافی با همدلی و تلاش و پشتکار مدیران مکاتب خصوصی انجام شد. اما مکاتب دولتی در این امر با شکست کامل مواجه شدند و مطابق دستور وزارت معارف تمام دانشآموزان کامیاب شدند. مسأله حل نشد و توسط وزارت معارف صورت مسأله پاک شد.»
عزیز رویش میگوید تجربهی جهانی، مخصوصا در جوامع در حال رشد، نشان میدهد که خلای حضور فیزیکی دانشآموز در مکتب و فضای آموزشی با هیچ رویکردی دیگر قابل جبران نیست. وی میافزاید: «در جامعهای مثل افغانستان که عوامل مخل در جریان آموزش و پرورش بهصورت نامحدود وجود داشته و بهصورت گسترده در تخریب اذهان دانشآموزان نقش دارند، دورماندن دانشآموزان از محیط و فضای آموزشی آسیبهای جبرانناپذیری را بر روند آموزش و پرورش در کشور وارد میکند. دانشآموزان از لحاظ روانی و الگوهای رفتاری خود آسیب میبینند و محیط اجتماعی دچار بحرانهای گوناگون اخلاقی و رفتاری میشود. مکتب اعتبار و اتوریتهی خود را بر دانشآموز از دست میدهد و اعادهی روحیه و فضای آموزشی و پرورشی سالم و هدفمند، مخصوصا در مکاتبی که با کثرت دانشآموزان با زمینههای متفاوت اخلاقی و رفتاری و روانی در محیط خانواده و جامعه مواجهاند، به چالشی دشوار و سنگین تبدیل میشود. معرفت نیز از این بابت، فوقالعاده متضرر شده و برگشت دادن فضای آموزشی و پرورشی سالم برای دانشآموزان را مستلزم کاری درازمدت و سنگین میداند. همچنین، وضع قرنطینه و تعطیلات اجباری بر مکاتب باعث میشود که نظام کادری معرفت با بحران مواجه شود و عدهای از همکاران توانمند و خلاق، بهخاطر معضلات اقتصادی ناگزیر به جستوجوی چارههای بدیل برای تأمین معیشت خود اقدام کنند و در نتیجه، نظام آموزشی و پرورشی معرفت را از توانمندیهای علمی و مسلکی خود محروم سازند.»
«این گزارش با حمایت مالی اتحادیهی اروپا تولید شده است. محتوای آن صرفا به عهدهی روزنامه اطلاعات روز بوده و منعکسکننده نظریات اتحادیهی اروپا نیست.»