سربازان امریكا و ناتو بهگونهی سریع در حال اجرای سیاست رییسجمهور بایدن در مورد خروج كامل نیروهای امریکایی و پیمانكاران حامی نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان تا پایان ضربالاجل ۱۱ سپتامبر اند. براساس آخرین پیشرفتها، آخرین سرباز امریکایی میتواند قبل از پایان ماه جولای [از افغانستان] خارج شود. تصمیم خروج بدون آنکه در خصوص آتشبس توافق شده باشد یا چارچوبی برای توافق سیاسی بین طالبان و دولت شکل گرفته باشد، افغانها و کشورهای منطقه را غافلگیر کرد. طالبان در حال حاضر با تصرف دهها ولسوالی و ایجاد فضای اطمینان و پیروزی، قدرتمند شدهاند.
در دیدار هفته گذشته از کابل، نگرانی محسوسی در میان رهبران سیاسی و شهروندان وجود داشت که خروج سریع باعث ایجاد خلایی میشود که طالبان مشتاق پرکردن آن هستند. در اینجا وضعیت حاکم در هفت نکتهی مهم و کارهایی که میتوان برای تقویت جمهوری افغانستان در جنگ علیه طالبان انجام داد، در چهار مورد ذکر شده است.
وضعیت بازی چگونه است؟
۱. وضعیت امنیتی نگرانکننده است
همزمان با عزیمت نیروهای امریکایی، طالبان از جنبه روانی و نظامی برخوردار هستند. مراکز ولسوالیها با سرعت بیشتری بهدست طالبان سقوط میکنند. برخی از ولسوالیهای دوردست و غیراستراتژیک هستند اما برخی دیگر در مسیرهای اصلی حمل و نقل قرار گرفتهاند که مراکز ولایات را به کابل متصل میکنند. نیروهای امنیتی افغانستان از روحیه پایین، تغییرات مکرر در رهبری [سکتورهای امنیتی]، کمبود تأمینات ناشی از برنامهریزی ضعیف و نبود پشتیبانی هوایی بینالمللی رنج میبرند. انتظار میرود شش ماه آینده بهطور فزایندهای خشونتبار باشد، نقش شاخه نظامی طالبان در تصمیمگیری افزایش یابد و [طالبان] بدون نیاز به سازش در میز مذاکره، راهی برای پیروزی ببیند. بسیاری از افغانها به پیشروی آهسته در مناطق کلیدی، بهعنوان الزام پیروزی در برابر طالبان تأکید کردند که ثابت میکند هیچ راهی نظامی برای پیروزی وجود ندارد و گفتوگوهای صلح بهترین راهحل برای پایان دادن به شورش است.
۲. با افزایش تعداد بیجاشدگان داخلی بهدلیل ترکیبی از کووید۱۹، جنگ و خشکسالی، نیازهای بشردوستانه در حال افزایش است
موج سوم کووید کشور را فرا گرفته است و بهنظر میرسد مسریتر و کشندهتر از دور قبل باشد. بعد از خشونت طالبان، نگرانی در مورد مرگ ناشی از کووید در درجه دوم قرار داد. اما تأثیر آن بر اقتصاد کلی و معیشت در آینده به همان اندازه عمیق خواهد بود. بر بنیاد گزارش سازمان جهانی بهداشت، وضعیت ناشی از کووید بهطور فزایندهای در حال وخیمشدن است و بیش از ۹۶ هزار مورد در حال حاضر وجود دارد. دو بیمارستان اصلی در کابل بهدلیل کمبود تخت و اکسیجنرسانی دروازههایشان را بر بیماران جدید بستهاند. در میان خروج نیروهای خارجی و وخیمترشدن وضعیت امنیتی، این موج سوم کووید از دو موج قبلی بدتر خواهد بود. آوارگان داخلی ناشی از جنگ و خشکسالی نیز در حال افزایش هستند و این همه توانایی دولت در ارائه خدمات اساسی را تحت فشار قرار میدهد.
۳. دولت به رهبری قویتر و وحدت سیاسی بیشتر نیاز دارد
تمام طیفهای سیاسی افغانها از اختلافات قومی بیشتر در جامعه ابراز نگرانی کرده و تعصبات قومی در انتصاب مقامات دولتی را حس میکنند. رهبران سیاسی میدانند که در برابر طالبان با هم قویتر هستند. اما بیاعتمادی عمیق و خودخواهی سیاسی مانع پیشرفت یک تشکیل پیشنهادی، زیر نام شورای عالی دولت شده است. این شورا که میتواند چتر دولت را وسیعتر کند، عبدالله عبدالله، رییسجمهور پیشین کرزی و دیگر رهبران سیاسی را در تصمیمگیری در مورد صلح و امنیت که دارای اهمیت ملی است، شامل شود. بحران سیاسی فعلی تاکنون بهجای وحدت برای مقابله با تهدید موجودیت طالبان، بهعنوان یک فرصت برای حل اختلافات گذشته در مورد تقسیم قدرت در جمهوری تلقی شده است. دریافتها در خارج از دولت این است که رهبری [دولت] از درک شرایط اضطراری ناتوان است.
۴. خروج سریع نیروهای امریکایی باعث تضعیف توانایی و روحیه نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان میشود
از آنجا که نیروهای امریكا و ناتو زودتر از موعد مقرر «خارج» میشوند، واضح است كه پیچیدگی ۲۰ سال پشتیبانی یكپارچه از نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان نمیتواند در عرض فقط چند ماه بهراحتی حل شود. موانع نظارتی و انعقادی پیشبینی نشده باعث ایجاد شکاف در قراردادهای تأمین و نگهداری و عملیات نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان، بهویژه برای نیروی هوایی شده است. دولت افغانستان در جستجوی تأمینکنندگان جدید مهمات، ترتیب دادن قراردادهای مستقل سوخت و استخدام خدمه نگهداری غیرامریکایی برای تعمیر هلیکوپترهای خود است. اخبار مربوط به اینکه چه تعداد پایگاه تحویل داده شده است، چه مقدار تجهیزات خارج شده یا از بین رفته است و اینکه نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان تا چه اندازه پشتیبانی هوایی «بیرون از مرز» انتظار دارند، پیامهای مثبت در مورد ادامه کمک مالی به ارتش را بلافاصله تحت شعاع قرار داده است. این پیام مختلط تأثیر منفی عمیق بر روحیه سیاسی و نظامی داشته است.
۵. روند صلح دوحه در حال حاضر متوقف است
درحالیکه تیمهای مذاکرهکننده طالبان و جمهوری افغانستان به امید تدوین کارشیوهی مذاکرات به دیدار خود در دوحه ادامه میدهند، چشمانداز گستردهتری برای مذاکرات معنادار کمرنگ است. بیشتر افغانهاییکه با آنان ملاقات کردهایم و نزدیک به روند مذاکره هستند، اعتقاد دارند که طالبان هرگز در مذاکرات جدی نبودهاند. از نظر آنها، طالبان فقط برای تحقق شرایط حداقلی توافقنامه ۲۰۲۰ ایالات متحده و طالبان برای خروج نیروهای امریکایی، درحالیکه قدرت جنگی خود را تحکیم میکردند، روی میز نشستند. اکنون در میان یک کارزار جنگی بسیار موفق و خروج نیروهای امریکایی، طالبان انگیزه کمتری برای گفتوگو دارند. بحثهایی در حال انجام است که رهبران ارشد بیشتری از هر دو طرف ملاقات کرده و شرایط مذاکره را پس از خروج نیروهای خارجی از کشور فراهم کنند. در صورت امکان چرخش از یک مذاکره با محوریت امریکا به یک بحث واقعی بینالافغانی، برای پیوند دادن قدرتهای منطقهای با مذاکرات و پیشبرد برنامهای که به موضوعات اساسی جنگ بپردازد، باید سازمان ملل متحد یا شخص ثالث دیگر فعالیتهای پویاتری را در مذاکرات روی دست بگیرد.
۶. قدرتهای منطقهای اکنون مسئولیت بیشتری در منازعه افغانستان و تأثیر بیشتری روی مسیر حرکت آن دارند
نه هیچ یک از همسایگان افغانستان – بهشمول چین، پاکستان، ایران، ترکمنستان، اوزبیکستان و تاجیکستان – و نه روسیه یا هند، از تسلط طالبان یا جنگ داخلی سود نمیبرند. همراه با اخلال در تجارت منطقهای و جریان پناهندگان، فعالیتهای رقبا در منطقه که به هدف بیثباتسازی افغانستان از پروکسیهای مختلف در یک جنگ داخلی وحشیانه حمایت میکنند، از نگرانیهای عمدهاند. بنابراین، برای مبارزه با فعالیتهای تخریبی قدرتهای منطقهای که از پروکسیها محافظت و حمایت میکنند، باید از دولت و روند صلح بهطور معنادار حمایت کرد. پاکستان بیشترین تأثیر منطقهای را در تغییر مسیر جنگ دارد. این کشور آنچه را که از منظر خروج ایالات متحده و [تحمیل] طالبان بهعنوان بخشی قابل قبول از دورنمای سیاسی افغانستان میخواست، بهدست آورد. اما اسلامآباد هنوز باید در مورد وضعیت نهایی مطلوب خود و اینکه برای استفاده از آن چه طرحی را برای طالبان در نظر دارد، تصمیم بگیرد. زمان آن رسیده است که اسلامآباد برای پشتیبانی کامل از روند مذاکره و محدود کردن مناطق امن طالبان در پاکستان، عجله کند، مبادا این گروه شبه نظامی چنان پیشروی کند که قدرت نظامی شان بیشتر از نفوذ پاکستان برای متوقف کردن آنان شود.
۷. با کوچکشدن فضا برای فعالیت، جامعه مدنی افغانستان شدیدا تحت فشار است
برعلاوه تهدیدهای طالبان، عدم محافظت از سوی دولت و عدم اطمینان عمومی به آینده، ترور فعالان جامعه مدنی و روزنامه نگاران به فرار مغزهای که میتوانند کشور را ترک کنند و سرکوب کسانیکه می خواهند بمانند، دامن میزند. زنان نسبت به حقوق خود در آینده بسیار نا مطمئن هستند. رهبران جامعه مدنی تأکید میکنند که اولویت آنها دستیابی به هماهنگی و کاهش خشونت در جامعه است و نه فقط جنبههای بحث برانگیز تقسیم قدرت سیاسی در سطح ملی. علاقه زیادی وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که در نتیجهی هرگونه مصالحه با طالبان، حقوق اساسی برای صلح کوتاه مدت معامله نمیشود. رهبران جامعه مدنی باید راههای جدیدی برای نفوذ در دولت و طالبان پیدا کنند، اما کاهش کمککنندگان غربی بر نقش این بازیگران تاثیر دارد.
سربازان امریکایی حین آموزش ارتش ملی افغانستان در کمپ باستیون در ولایت هلمند ۲۲ مارچ ۲۰۱۶. عکس از آدام فرگوسن/ نیویورک تایمز
از اینجا به کدم سمت حرکت کنیم؟
با توجه به وضعیت هوشمندانه، برای ایجاد ثبات در افغانستان و ترویج یک توافق سیاسی مسالمتآمیز بهگونهای که از منافع امنیتی ایالات متحده، ثبات منطقهای و زندگی شهروندان افغانستان محافظت کند، چهار مسیر تلاش فوری لازم است:
۱. تقویت دولت افغانستان، گسترش حمایت از آن در میان مردم افغانستان و حمایت از مشارکت جامعه مدنی در روند صلح
تشکیل یک شورای عالی دولتی فراگیر نشانهای مهم از تصمیمگیری دولت برای پاسخگویی به رایدهندگان در تمام مناطق کشور خواهد بود. اما محتوای تصمیمات مهمترین قسمت آن است. انتخاب رهبران شایسته و توانمند در نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان و اطمینان از حمایت محلی والیان از اولویتهای اصلی هستند. حفظ جمهوری فعلی اولین اولویت برای محافظت از حقوق و آزادیهای پس از توافقنامه بن است.
یک نقطه روشن احتمالی این است که تقاضای مردمی برای صلح بسیار زیاد است. چالش این است که این میل گسترده تبدیل به بسیج و فشار بر رهبران سیاسی و طالبان از طریق یک جنبش اجتماعی برای صلح شود؛ بهویژه هنگامی که تظاهرات مسالمتآمیز اغلب با بمبهای انتحاری هدف قرار میگیرد. با حمایت بینالمللی، جامعه مدنی میتواند به تقویت وحدت ملی کمک کند، طالبان و دولت افغانستان را تحت فشار قرار دهد و اطمینان حاصل کند که صداهای مردم افغانستان با تنوع بیشتر در تلاشهای صلح گنجانده شده است.
۲. نیروهای امنیتی افغانستان و توانایی آنان برای مقاومت در برابر آزمایشی که در ادامهی حملات طالبان است، تقویت شود
شرکای ایالات متحده و ناتو قبلا حمایت اقتصادی خود از نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان را اعلام کردهاند. افزایش معتدل این حمایت به مرور زمان به تقویت پیام و روحیه کمک میکند. انتقال سازوکارهای قرارداد برای تأمین و نگهداری، یک اولویت فوری برای جلوگیری از از دستدادن توانایی نظامی است. برای دفاع از مواضع نیروهای ملی امنیتی و دفاعی افغانستان در صورت تهدید مراکز مهم ولایتی یا کابل، حملات هوایی اهرم فشار مهمی در برابر طالبان خواهد بود.
۳. تسریع حمایتهای منطقهای از روند صلح
کشورهای منطقه بهطور عموم ابراز علاقه کردهاند که از جنگ داخلی یا بازگشت امارت طالبان جلوگیری کنند. اکنون عملیاتی کردن این اهداف در مذاکرات صلح در دوحه مهم است. انتصاب ژان آرنو بهعنوان فرستاده شخصی دبیرکل سازمان ملل متحد برای بسیج حمایت منطقهای از صلح، به تمرکز منطقه بر شکلدهی یک توافق سیاسی کمک خواهد کرد. همچنین احیای یک مجمع دیپلماتیک منطقهای شامل ایالات متحده، روسیه، چین، پاکستان و ایران که میتواند پشتیبانی متنوع بینالمللی از مذاکرات صلح در دوحه را هماهنگ کند، مفید خواهد بود.
۴. تنبیه طالبان برای دستیابی به توافق صلح فراگیر برای پایان دادن به جنگ
طالبان از توافقنامه سال ۲۰۱۹ [احتمالا هدف توافقنامه فبروری ۲۰۲۰ دوحه است –م.] خود با ایالات متحده بسیار سود برده اند: رسیدن به هدف اصلی یعنی خروج نیروهای خارجی بدون دستکشیدن آنان از خشونت یا [پرداخت] هیچگونه امتیاز سیاسی. اگر طالبان پس از خروج نیروهای خارجی به جنگ ادامه دهند، برای ایجاد انگیزه در یک توافق سیاسی مورد مذاکره، تنبیه مفید خواهد بود. هیچ تحریم بینالمللی نباید لغو شود و هیچ زندانی دیگری نباید آزاد شود مگر اینکه در مذاکرات صلح و کاهش خشونت پیشرفت دیده شود. اگر طالبان اساسا تمایل کامل به شرکت در مذاکرات صلح را نداشته باشند، پشتیبانی هوایی از خارج از کشور در صورت حمله طالبان به مراکز بزرگ ولایات یا بستن دفتر طالبان در دوحه، میتواند مورد توجه قرار گیرد.
دکتر اندرو وایلدر معاون برنامههای آسیا است. وی در اگست ۲۰۱۰ بهعنوان مدیر برنامههای افغانستان و پاکستان به انستیتیوت صلح ایالات متحده پیوست. او پیش از پیوستن به این موسسه، بهعنوان مدیر تحقیقات سیاست و پالیسی در مرکز بینالمللی فاینشتاین در دانشگاه تافتز فعالیت میکرد. پیش از این دکتر وایلدر بهعنوان بنیانگذار و مدیر واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان، اولین موسسه تحقیق سیاست مستقل کشور که در کابل مستقر است، فعالیت میکرد. پیش از این وی بیش از ۱۰ سال مدیریت برنامههای بشردوستانه و توسعه در پاکستان و افغانستان، از جمله با Save the Children، کمیته بینالمللی نجات و Mercy Corps International پیش برده است.
اسکات واردن مدیر برنامههای افغانستان و آسیای میانه در انستیتوت صلح ایالات متحده است. وی با پیشینه وسیع در زمینه بازسازی، توسعه، دموکراسی و حکومتداری، سیاست و سایر نقشها و همچنین تخصص گسترده منطق ای در مورد افغانستان و پاکستان مسئولیت مدیریت برنامههای افغانستان و آسیای میانه را به عهده گرفته است.