طالبان با کمبود جنگجو روبه‌رویند

طالبان با کمبود جنگجو روبه‌رویند

رییس‌‌جمهور در نماز عید صریحا گفت که آزاد کردن بیش از پنج هزار زندانی طالبان «اشتباهی بزرگ» بود. این سخن اشرف غنی بر طالبان چندان گران آمد که حالا سخنگویان‌‌‌شان می‌‌‌گویند صلح تنها در صورتی خواهد آمد که غنی از قدرت کنار برود. معنای آن سخن رییس‌‌جمهور این بود که حکومت هزاران زندانی دیگر طالبان را رها نخواهد کرد. پی‌‌‌آمد آن سخن این است که طالبان به این زودی‌‌‌ها به هزاران جنگجویی که در زندان هستند و باید به میدان نبرد برگردند، دسترسی نخواهند داشت.

از لحاظ عددی اردوی ملی افغانستان آشکارا بر طالبان برتری دارد. ایستادن نیروهای خیزش مردمی در کنار سربازان اردوی ملی این معادله را بیشتر از پیش به ضرر طالبان تغییر داده است. به‌نظر می‌‌‌رسد که طالبان در آن سوی مرز دیورند، در ایالت صوبه سرحد پاکستان، نیز دیگر مثل گذشته حاکم مطلقِ قلب‌‌‌ها و مغزهای مردم پشتون نیستند. جنبش تحفظ پشتون‌‌‌ها (با محوریت چهره‌‌‌ی کاریزماتیک «منظور پشتین») روایت متفاوتی از تعامل جامعه‌‌‌ی پشتون پاکستان با نیروهای طالبان عرضه کرد. اگر قبلا طالبان می‌‌‌توانستند با اطمینان تمام روی حمایت یکپارچه‌‌‌ی پشتون‌‌‌های صوبه سرحد حساب کنند، جنبش تحفظ پشتون‌‌‌ها این اطمینان را لرزاند. چرا که پشتون‌‌‌های آن سوی مرز برای اولین بار با صدای بلند و روشن علیه سیاست‌‌‌های تروریسم‌‌‌پرور دولت پاکستان اعتراض کردند. آنان دریافتند که دولت پاکستان با حمایت از طالبان (تحت نامِ حمایت از اقتدار پشتون‌‌‌ها) آسیب‌‌‌های جبران‌‌‌ناپذیری به جامعه‌‌‌ی پشتون پاکستان و افغانستان می‌‌‌زند. دامنه‌‌‌ و ادامه‌‌‌ی منطقی چنین دریافتی این بود که دانایان جامعه‌‌‌ی پشتون آن سوی مرز نقش تحریک طالبان در میان خود را نیز نقشی مخرب و منفی ببینند. به بیانی دیگر، با جنبش تحفظ پشتون‌‌‌ها روایت رادیکالیسم ویرانگر طالبانی با چالشی عمیق روبه‌رو شد و سلطه‌‌‌ی یکپارچه‌‌‌ی خود بر روان و فکر پشتون‌‌‌های پاکستانی را از دست داد. این تغییر طالبان را با کمبود نیروی جنگجو رو به کرده است. طالبان دیگر نمی‌‌‌توانند مثل سه دهه‌ی گذشته بر منبع سرشار نیروی جنگجو در میان پشتون‌‌‌های آن سوی مرز تکیه کنند. در داخل افغانستان نیز پشتون‌‌‌های ضد طالب با صراحت و قاطعیت بیشتر از حکومت مرکزی و نظام جمهوری حمایت می‌‌‌کنند.

اگر حکومت افغانستان حالا محکم بایستد و اردوی ملی را با حمایت بسیج مردمی و با سیاستی کاملا روشن و بدون اما و اگر  برای سرکوب طالبان به کار بگیرد، همین اکنون وقت شکستن کمر طالبان است. رییس‌‌جمهور غنی حالا نباید به خواست طالبان از قدرت کنار برود. در عوض، باید با قاطعیت بیشتر از نظام جمهوری در برابر امارتِ یک اقلیت وحشت‌‌‌پرور دفاع کند. زیر پای طالبان سست شده و آنان به نازل‌‌‌ترین سطح مشروعیتِ پیکار ضدانسانی خود رسیده‌‌‌اند. حالا وقت تذبذب و سست‌‌‌گامی دولت افغانستان نیست. رییس‌‌جمهور غنی اگر می‌‌‌خواهد نام نیکی از خود در تاریخ افغانستان به یادگار بگذارد، باید به خواست طالبان تسلیم نشود و از فرصتی که فراهم شده به نفع یک آرمان ملی کلان -که همان تحکیم جمهوریتی واقعی است- استفاده کند. بسیاری از افراد و گروه‌‌‌های اجتماعی منتقد دولت از موضع‌‌‌گیری رییس‌‌جمهور در سخنرانی روز عید او (مبنی بر ایستادگی در برابر طالبان) حمایت می‌‌‌کنند. رییس‌‌جمهور نباید این فرصت ملی اتحاد در برابر طالبان را ضایع کند.

دیدگاه‌های شما
  1. دو صد مرد جنگی به از صد هزار
    برتری عددی در جنگ های نسل اول کاربرد داشت. وحشت سیطره مجدد طالب؛ نباید وسیله قداست کسانی شوند که تا دیروز یا در قباحت زدایی از طالبان دست داشته اند و یا در خشونت سیاسی و نفرت پراگنی قومی، بدتر از طالب عمل کرده اند. هر دو محکوم به نفرت مردم؛ ذلت الهی و شکست تاریخی اند.

    مظلوم نمایی و مردم دوستی نمایشی ‌بس است. وقت رفتن آقای ريیس جمهور رسیده است. شما فراتر از هزاره جات فکر کنید. اگر چند نفر در دره صوف یا بلخاب برای چند روزی مقاومت کرده اند؛ به مفهوم تغیر کل معادله قدرت نیست.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *