چرا کشورهای متحد افغانستان بد بازی می‌کنند؟

چرا کشورهای متحد افغانستان بد بازی می‌کنند؟

نمایندگان ایالات متحده امریکا، اتحادیه اروپا و بریتانیا در نشست ۲۲ جولای در روم پایتخت ایتالیا که در خصوص پروسه صلح و عبور از بحران کنونی در افغانستان برگزار شد، خواستار برقراری آتش‌بس و توافق میان حکومت افغانستان و گروه طالبان روی جزئیات حکومت انتقالی شده‌اند. این نخستین‌بار است که متحدان و حامیان حکومت افغانستان درباره جزئیات روی شرایط گذار و دولت انتقالی سخن می‌گویند.

در اعلامیه پایانی این نشست آمده است که دستیابی به یک توافق سیاسی در مورد قانون اساسی، احتمالا زمان‌بر است. بنابراین از دو طرف جنگ و صلح افغانستان خواسته‌اند که قبل از رسیدن به توافق سیاسی نهایی برای آینده افغانستان، فعلا روی آتش‌بس سراسری و همه‌جانبه و همچنین روی جزئیات حکومت انتقالی فراگیر توافق‌ کنند. در این اعلامیه آمده است که ساختار سیاسی دوره گذار یا حکومت انتقالی بایستی شرایط ذیل را دارا باشد؛ فراگیر و همه‌شمول باشد، حق مردم برای انتخاب زعیم محفوظ باشد، حقوق بشر شامل حقوق زنان، جوانان و اقلیت‌ها محفوظ باشد، تعهد برای مبارزه با تروریسم وجود داشته باشد.

خواسته‌‌های متحدان و حامیان حکومت افغانستان در حالی مطرح می‌شود که روند خروج نیروهای نظامی این کشورها از خاک افغانستان در حال تکمیل شده و یا هم در حال تکمیل‌شدن است. این کشورها در حالی برای آینده‌ی سیاسی افغانستان شرط وضع می‌کنند که گروه طالبان بیشتر از ۱۰۰ ولسوالی کشور را از کنترل نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان خارج کرده‌اند و بر بخش‌های زیادی از خاک افغانستان حاکمیت‌شان را گسترش داده‌اند. گروه طالبان حالا مدعی سرسخت پیروزی از طریق جنگ هستند و به هیچ صورت حاضر نیستند که به قول خودشان این «فتح‌الفتوح» را با دشمن‌اش تقسیم کنند.

کشورهای متحد سیاسی و حامی مالی و نظامی حکومت افغانستان در این شرایط بحرانی خواسته‌هایی را مطرح کرده‌اند که بدون شک برآیند آن چیزی نیست جز تکمیل پازل پیروزی گروه طالبان و همچنان شکست و فروپاشی حتمی ساختارهای سیاسی و نهادهای امنیتی افغانستان. چرا که در صورت طرح مسأله حکومت انتقالی آن‌هم در چنین وضعیت جنگی‌، نخستین بازخورد آن به نهادهای امنیتی و دفاعی افغانستان برمی‌گردد و این نهادها مشروعیت سیاسی‌ و قانونی‌شان را از دست می‌دهند. درحالی‌که همین کشورهای حامی حکومت افغانستان با این توجیه از افغانستان خارج شدند که نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان می‌توانند وضعیت موجود جنگی را حفظ کنند و از پیشروی گروه طالبان جلوگیری کنند.

برعلاوه مسأله حکومت انتقالی یا حکومت گذار، طرح بحث برقراری آتش‌بس سراسری نیز موضوعی است که بایستی به آن توجه کرد. در شرایطی که گروه طالبان بخش‌های زیادی از خاک افغانستان را در کنترل خود آورده‌اند و با استفاده از تولید ترس و خلق خشونت‌‌های روزافزون که در نتیجه‌ی آن نیروهای امنیتی و دفاعی را در ولایت‌های مختلف وادار به عقب‌نشینی کرده‌اند، برقراری آتش‌بس سراسری به معنای تسلیم‌دهی اکثریت جغرافیای افغانستان به گروه طالبان است. بدیهی است که در جریان برقراری آتش‌بس سراسری، نه‌تنها این گروه دست از خشونت و خون‌ریزی برنخواهند داشت، بلکه همچون وضعیت فعلی که در بسیاری از ولسوالی‌ها قواعد و قوانین دگم شرعی قرون وسطایی دوره امارت‌شان را پیاده‌ کرده‌اند، در زمان برقراری آتش‌بس نیز تطبیق شریعت به شکل دوره امارت را در اولویت قرار خواهند داد و در عین حال، تلاش برای تجدید قوا خواهند کرد که در نهایت به تنگ‌ترشدن حلقه محاصره کلان‌شهرها خواهد انجامید.

با توجه به خواسته‌های کشورهای حامی حکومت افغانستان، بد نیست که به سخنان تلخ، اما نزدیک به واقعیت عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان مراجعه کنیم. خان در نشست تاشکند که با رییس‌جمهور غنی در تقابل قرار گرفت، با نقد رویکرد نظامی ایالات متحده امریکا در افغانستان، گفت «وقتی بیش از ۱۵۰ هزار نیروی ناتو و بزرگ‌ترین‌ ماشین جنگی در افغانستان حضور داشتند، آن زمان مناسب برای گفت‌وگو با طالبان بود و از آن‌ها خواسته می‌شد که پای میز مذاکره‌ بنشینند.» خان به صراحت گفت «چرا طالبان تن به سازش بدهند، درحالی‌که زمان خروج نیروهای خارجی تعیین شده؟ چرا آن‌ها به ما گوش بدهند وقتی احساس می‌کنند که پیروز می‌شوند؟» اگر اندکی احساسات را کنار بگذاریم و به واقعیت جاری در افغانستان فکر کنیم، به‌راستی چرا طالبان با حکومت فعلی مذاکره‌ کند، در حالی می‌دانند با یک حلقه‌ی سه‌نفره در حکومت طرف هستند؟