عمران خان، صدراعظم پاکستان گفته است که هیچ کس و کشوری گروه طالبان را به صلح تشویق کرده نمیتواند. چرا که پس از خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان طالبان فکر کردند که در جنگ پیروز شدهاند. صدراعظم پاکستان در حالی از عدم تشویق طالبان به صلح سخن میگوید که مقامهای ارشد حکومت افغانستان دولت و ارتش پاکستان را به حمایت از گروه طالبان و تشدید جنگ در افغانستان متهم میکنند. رییسجمهور غنی، امرالله صالح، معاون اول ریاستجمهوری و حمدالله محب، مشاور امنیت ملی آقای غنی از جمله مقامهاییاند که اخیرا مواضع تند در قبال پاکستان داشتهاند.
رییسجمهور غنی در سفرش به ولایت خوست، از طالبان خواسته بود که موضعشان را در قبال خط دیورند بیان کنند و بگویند که دیورند را به رسمیت نمیشناسند. درحالیکه امرالله صالح گفته بود که جنگندههای ارتش پاکستان در ولسوالی سپینبولدک قندهار مانع عملیات نظامی ارتش افغانستان شدهاند. اگرچند این ادعای معاون ریاستجمهوری افغانستان از سوی مقامهای پاکستانی رد شد، اما تنشهای لفظی پیرامون دخالتهای نظامی پاکستان در افغانستان همچنان میان امرالله صالح و مقامهای پاکستانی در تویتر ادامه دارد. در این میان، اما دعوت حمدالله محب و سیدسعادت منصور نادری از نواز شریف در لندن و گفتوگوی آنها واکنشهای تند مقامهای پاکستانی را به همراه داشته است. چنانکه فواد حسین چودری، وزیر اطلاعات پاکستان این دیدار محب با شریف را به سیاستهای هند و فعالیتهای سازمان استخبارات هند نسبت داد و شهباز گیل، یکی از مشاوران عمران خان نوشت که «محب پیام ویژه نریندرا مودی را به نوازشریف آورده است.»
منازعهی افغانستان و پاکستان از دیرزمان به اینسو در رابطه به رسمیت خط دیورند و مسئله حاکمیت پاکستان بر مناطق قبایلی آنسوی خط دیورند ادامه داشته، اما اینروزها با شدتگرفتن جنگ و پیشروی گروه طالبان در افغانستان و همزمان بنبست پروسه صلح، جنگ و تنشهای لفظی نیز میان مقامهای دولتی و سیاستمداران افغانستان و پاکستان شدت گرفته است. مقامهای ارشد حکومتی در افغانستان این جنگ جاری را جنگ نیابتی میدانند و گروه طالبان را نیروهای نیابتی پاکستان میدانند که در افغانستان میجنگند. اما در هرصورت این جنگ به هر شکل و ماهیت برای مردم افغانستان هزینهی سنگین را تحمیل کرده است.
محیالدین مهدی، پژوهشگر و نماینده پیشین پارلمان افغانستان در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید اگرچند در مورد پاکستان زیاد حرف زده شده، اما در خصوص هزینهی دشمنی افغانستان و پاکستان برای مردم افغانستان واضح است: «گروه طالبان پاسخ روشن به دعوای ارضی نسبت به خاک پاکستان است. طالبان جواب دندانشکن به کسانی است که میگویند پیشاور پایتخت زمستانی ما است. با اینحال برخی از سیاستمداران و گروههای قومی این دعوا را دامن میزنند، درحالیکه هیچ نوع ریشهی تاریخی و حقوقی نیز بر این دعوا وجود ندارد.»
آقای مهدی میگوید کسانیکه از ولایتهای مشرقی پیام میدهند که ما خط دیورند را قبول نداریم، آنها به خوبی میدانند که بازتاب و پیامد پیامشان چقدر برای دیگر شهروندان افغانستان منفی است. آنها میدانند که واکنش پاکستان در برابر سخنان آنها فرستادن طالبان، انفجار و انتحاری است. ولی آنها هدف دیگری را نیز در پیام خود دارند؛ اینکه پیام آنها چقدر مصرف داخلی دارد: «آنها با پیام دشمنی با پاکستان در واقع اقوام دیگر را کوچک نشان میدهند و یک قوم را به مثابهی همهي افغانستان میدانند. بنابراین شعار دشمنی با پاکستان در داخل بیشتر به هدف تحقیر و کوچک نشان دادن اقوام دیگر است. یعنی برجستهکردن یک قوم در قالب داعیهای که میخواهند آن را داعیه ملی جلوه دهند. همه میدانند که شعار دشمنی با پاکستان و به رسمیتنشناختن خط دیورند یک شعار کاملا میانتهی است و به جایی نمیرسد. ولی دولت افغانستان و سیاسمدارانی که این شعار را سر میدهند بیشتر متوجه مصرف داخلی آن هستند.»
عبدالله وطندار، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با اطلاعات روز در مورد تنشهای لفظی اخیر و سخنان مقامهای حکومتی افغانستان علیه پاکستان میگوید این سروصداها بیشتر عوامفریبانه و دارای مصرف داخلی است. اما از سوی دیگر این نوع سروصداها از سر درماندگی نیز است. «پاکستان اهداف و استراتژی مشخص در قبال افغانستان دارد. بنابراین نحوهی بیان مقامهای افغانستان نمیتواند اهداف و استراتژی پاکستان را تغییر دهد. چرا که آنچه در منازعهی افغانستان و پاکستان مهم است، اصل موارد نزاع است.»
آقای وطندار دربارهی هزینهی دشمنی با پاکستان میگوید اگرچند منازعه افغانستان و پاکستان برای هر دو طرف هزینه داشته، ولی بیشترین و سنگینترین هزینه را در این جنگ افغانستان داده است. جنگ جاری و ناتمام در افغانستان در واقع ادامهي همان جنگ است که ۴۲ سال قبل شروع شد. یکی از هزینههای این جنگ فروپاشی کامل دولت افغانستان در دههی نود میلادی بود. پس از آن شروع جنگ داخلی که تمامی امکانات و زیربناهای افغانستان را نابود کرد. چنانکه حالا باز هم در یکقدمی تجربهی فروپاشی دولت قرار داریم: «حتا در صورت دستیافتن به توافق صلح با طالبان، باز هم پیامدهای توافق صلح نیز خطرناک میدانم. شما تصور کنید که نیروهای مثل طالبان دست بالاتر در سازوکارهای سیاسی افغانستان داشته باشند، در آن صورت هزینههای فرهنگی، آموزشی و سیاسی آن برای افغانستان چه خواهد بود.»
آقای وطندار میگوید منازعه میان افغانستان و پاکستان بسیار پیچیده و ریشهدار است. مسئلهی خط دیورند بهعنوان مرز میان افغانستان و پاکستان از سوی کشورها به رسمیت شناخته شده، ولی حالا اگر کسی از رهبران سیاسی پشتون بگوید که خط دیورند را به رسمیت میشناسد و پاکستان حق حاکمیت بر مناطق قبایلی را دارد، در واقع بهلحاظ سیاسی خودکشی کرده است: «چرا که در نتیجهی تبلیغات که از سال ۱۹۴۷ به بعد در افغانستان شده، برای قوم پشتون این مسئله حیثیتی است که خط دیورند را به رسمیت بشناسند. درحالیکه پاکستان از این مرحله گذشته است که خط دیورند را به رسمیت بشناسند یا نه، بلکه آنها قادر شدهاند که یکبار دولت افغانستان را درهم بکوبند و حالا نیز یکبار دیگر دولت افغانستان را در سراشیب سقوط قرار داده است.»
محمداکرام اندیشمند، نویسنده و پژوهشگر در گفتوگو با اطلاعات روز میگوید حکومت افغانستان به نوعی اشتباهات حکومتهای گذشته را در زمینهی دشمنی با پاکستان تکرار میکند. دخالت و برنامههای مخرب پاکستان در قبال افغانستان یک پدیده آنی نیست: «حکومتهای افغانستان از همان آغاز منازعه دیورند تا حالا در طول ۷۷ سال نتوانستند دیپلماسی موفقانهای را در این مورد در پیش گیرند. بنابراین حکومت فعلی نمیتواند همهی آن ناکامیها را یکشبه جبران کند. درحالیکه حکومت فعلی همچنان اشتباهات گذشته را تکرار میکند. از پاکستان میخواهد در امور افغانستان مداخله نکند و طالبان را کمک نکند، اما خود همچنان بر طبل دیورند میکوبد و تمامیت ارضی پاکستان را تهدید میکند.»
آقای اندیشمند بر این باور است که افغانستان در دشمنی با پاکستان بر سر خط دیورند و ادعای ارضی هیچ زمینی را از آن سوی دیورند بهدست نیاورده و به هیچ منفعتی در این مورد دست نیافته، اما حاکمیت ملی، ثبات سیاسی و اجتماعی خود را همواره قربانی این خواسته کرده است: «بیش از چهار دهه است که افغانستان زیر لگدهای پاکستان خرد و خمیر میشود. بهجای آنکه سیاستمداران افغانستان مرز دیورند را با این ادعای تصاحب جغرافیای آنسوی مرز تا بندر گوادر، کراچی یا رود اتک مطرح کنند، در عمل پاکستان تا کنار رود آمو حاکم کردهاند.»
آقای اندیشمند میگوید افغانستان با پاکستان همسایه است و مردمان این دو کشور ناگزیرند که در همسایه همدیگر زندگی کنند. نیروهای خارجی در مراحل مختلف تاریخی آمدند و رفتند، اما این واقعیت که ما با پاکستان همسایهایم، رفتنی و تغییریافتنی نیست. بنابراین سیاستمداران افغانستان باید با پاکستانیها روی همهی مسائل مورد منازعه مذاکره و از طریق دیپلماسی این منازعه را حل کنند.
محیالدین مهدی دربارهی راهحل پایان دشمنی و منازعه افغانستان و پاکستان بر این باور است که توقع صلحجویانه از پاکستان در شرایط کنونی بیجا است. ظلم و خشونتی که پاکستان در چهار دههی اخیر بر مردم افغانستان تحمیل کرده، پنهانکردنی نیست. با اینحال نباید دنیا را کاملا سیاه یا سفید دید. «همهی تقصیرها بر دوش پاکستان نیست. چندی قبل وزیر خارجه پاکستان به صراحت گفته بود که یکی از شرطهای دوستی میان افغانستان و پاکستان این است که نسبت به خاک همدیگر دعوا نداشته باشیم. اما پس از سخنان وزیر خارجه پاکستان، رییسجمهور غنی به خوست رفت و گفت که ما دیورند را قبول نداریم.» اقای مهدی معتقد است که با همهی چالشها و نفرتها باز هم راه صلح و آشتی با پاکستان وجود دارد. «شاید نخستین گام در راستای کاهش تنش با پاکستان این باشد که دیگر دعوای ارضی و تهدید نسبت به تجزیه پاکستان از حلقوم دولتمردان افغانستان بالا نشود. افراد و سازمانهای که چنین شعارهای میدهند مورد پیگرد قرار بگیرند و چنین شعارها ضد منافع ملی شناخته شود. در غیر آنصورت امکان ندارد که پاکستان دست از سیاستهای مداخلهجویانهاش بردارد.