ایالات متحده از جنگ افغانستان خارج شد، اما در معرض ورود به جنگ داخلی دیگری است

در شرایطی که طولانی‌ترین جنگ در تاریخ ایالات متحده سرانجام به پایان رسید، ایالات متحده هنوز کارهای نیمه‌تمامی در افغانستان دارد.

شاید نیروهای امریکایی دیگر در پایگاه‌های بزرگ در حومه کابل نباشند یا در عملیات‌های ضدشورش شرکت نکنند، اما دولت بایدن آشکارا گفته است که در صورت لزوم، ایالات متحده حملات ضد تروریسم را از فرای مرزها تعقیب خواهد کرد.

مقامات ایالات متحده در حال حاضر به دنبال ترتیباتی با همسایگان افغانستان هستند تا انجام این حملات از خارج مرز افغانستان را آسان‌تر کنند. طبق گزارش‌ها، واشنگتن در حال مذاکره با پاکستان برای دسترسی طولانی‌مدت به حریم هوایی این کشور در ازای کمک به اسلام‌آباد در عملیات ضدتروریستی خود است.

به‌نظر می‌رسد چنین توافقی اقدامی عقلانی است که تضمین می‌کند ارتش ایالات متحده از انعطاف عملیاتی برای حفظ امنیت ایالات متحده برخوردار است. با این حال، اگر مقامات امریکایی مراقب نباشند، تعمیق روابط امنیتی با پاکستان می‌تواند مقدمه‌ای برای ۲۰ سال دیگر جنگ از طریق پروازهای بی‌سرنشین باشد.

در واقع، سازمان سیا و جامعه‌ی عملیات ویژه ایالات متحده در انجام عملیات ضدتروریستی بسیار ماهر شده‌اند.

ایالات متحده با استفاده از منابع انسانی در منطقه، فناوری نظارتی بسیار پیچیده و اطلاعات مهم متحدان و شرکا، فعالیت بدون محدودیت را برای گروه‌های تروریستی بسیار دشوار کرده است.

ایالات متحده چنان مجموعه گسترده‌ای از تسلیحات در اختیار دارد که برای سازمان‌هایی مانند القاعده و داعش عملا امکان ایجاد پناهگاه‌های امن وجود ندارد. همین ماه گذشته، یک موشک امریکایی که توسط یک پهپاد شلیک شد، یک مقام ارشد القاعده را در شمال‌غرب سوریه، صدها مایل دورتر از محل حضور نیروهای امریکایی، کشت.

اما علی‌رغم برخی موفقیت‌ها، کشتار هدفمند توسط ایالات متحده به عصایی بدون استراتژی بزرگ‌تر تبدیل شده است. آنچه باید در موارد شدید علیه تروریست‌های با سابقه‌ای که در حال طراحی حملات علیه ایالات متحده هستند استفاده شود، اکنون یک تاکتیک رایج در جنگ پایان‌ناپذیر علیه تروریسم است.

با وجود این‌که رییس‌جمهور جو بایدن سرعت حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده را به میزان قابل توجهی کاهش داده، واشنگتن دامنه گروه‌ها و اهداف بالقوه را به‌شدت گسترش داده است.

کافی است نگاهی به وضعیت سومالی بیندازیم؛ ایالات متحده نه علیه یک سازمان تروریستی فراملی، بلکه علیه الشباب می‌جنگد؛ یک گروه شورشی داخلی بی‌رحم اما داخلی که هدفش سرنگونی دولت سومالی است.

اگر ایالات متحده مراقب نباشد، ممکن است مسیر مشابهی را در پاکستان تجربه کند.

با وجود این که این کشور از نظر خشونت تروریستی دیگر در لیست ۱۰ کشور برتر وزارت امور خارجه قرار نمی‌گیرد، پاکستان همچنان قربانی فعالیت گروه‌های شبه‌نظامی است. تلفات در میان ارتش پاکستان به صورت هفتگی رخ می‌دهد.

به استثنای پایگاه‌های القاعده در مناطق قبیله‌ای پاکستان، سازمان ملل در ماه جون ارزیابی کرد که ایمن الظواهری، رییس القاعده احتمالا جایی در منطقه مرزی افغانستان و پاکستان است و هدف اکثر آن‌ها تغییر دولت پاکستان است، نه حمله مستقیم به امریکا.

مقامات امنیتی ایالات متحده پویایی در مناطق قبیله‌ای پاکستان را به خوبی درک می‌کنند. در دوران اوباما و ترمپ، ایالات متحده چندین‌بار به عناصر تروریستی ضدپاکستانی حمله کرد. حملات موشکی دقیق ایالات متحده ساختار رهبری طالبان پاکستان را هدف قرار داد که در سال‌های ۲۰۰۹، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸ رییس این سازمان کشته شد.

در آن زمان، فشار نظامی ایالات متحده تا حدی منطقی بود. هزاران نیروی امریکایی در همسایگی افغانستان مستقر بودند و برخی از این مناطق به‌عنوان مناطق لجستیکی مهم و مرکزی جهت جذب نیرو برای طالبان افغان عمل می‌کردند.

با این حال وضعیت تغییر کرده است. نیروهای امریکایی پس از ۲۰ سال جنگ بی‌نتیجه، در ماه آگست گذشته به‌طور کامل از افغانستان خارج شدند.

از آن‌جایی که ارتش ایالات متحده از افغانستان خارج شده، اهمیت پاکستان به‌عنوان یک مرکز لجستیکی و حمل‌ونقل برای انتقال تدارکات به این کشور ناچیز است. پاکستان شاید هنوز یکی از شرکای مهم در مبارزات ضدتروریسم باشد، اما به لطف خروج ایالات متحده از افغانستان، اهرم اسلام‌آباد بر واشنگتن کاهش یافته است.

دسترسی به حریم هوایی پاکستان مطمئنا از نقطه‌نظر عملیاتی برای ایالات متحده مفید خواهد بود. اما مقامات امریکایی باید مراقب امتیازاتی باشند که در ازای آن می‌خواهند ارائه دهند. اسلام‌آباد احتمالا درخواست حمایت مشخص از اطلاعات ایالات متحده و شاید حتا اقدام پنهانی علیه گروه‌های مسلح ضدپاکستانی خواهد کرد.

با این حال، پذیرفتن درخواست پاکستان، ایالات متحده را وارد درگیری‌های داخلی اسلام‌آباد می‌کند، آن‌هم در زمانی که دولت بایدن باید در مورد این‌که چه زمانی، کجا و علیه چه کسی هدف قرار می‌دهد، گزینشی‌تر عمل کند. قراردادن واشنگتن در میانه‌ی یک مناقشه طولانی و کریه درون پاکستانی، خطر این‌که دشمنان پاکستان به دشمنان امریکا نیز بدل شوند را به همراه دارد.

بایدن مدعی است که ایالات متحده در حال پایان‌دادن به دوران «جنگ بی‌امان» است. اگر بایدن قصد دارد به این وعده عمل کند، باید اطمینان حاصل کند که هرگونه همکاری امنیتی و اطلاعاتی با پاکستان محدود است و ارتش ایالات متحده را از تبدیل‌شدن به یک مبارز فعال در درگیری داخلی اسلام‌آباد باز می‌دارد.