با کاهش تمرکز ایالات متحده بر خاورمیانه، میل به گفت‌وگوهای درون‌منطقه‌ای افزایش یافته است

به‌نظر می‌رسد کشورهای خاورمیانه پس از سال‌ها جست‌وجوی پاسخ در خارج از منطقه، اکنون برای یافتن راه‌حل‌هایی پس از دو دهه جنگ و تحولات سیاسی، گفت‌وگو با یک‌دیگر را آغاز کرده‌اند.

خروج امریکا از افغانستان و عراق در این تغییر نقش داشته است. حکومت‌های مستبدی از جمله رییس‌جمهور بشار اسد در سوریه که زمانی طرد شده بودند و از چهره‌های اصلی سابق مانند پسر معمر قذافی در لیبی دوری می‌کردند، در میان ویرانه‌های به‌جامانده از قیام‌های بهار عربی در سال ۲۰۱۱(که هنوز دود جنگ از آن بلند است) به صحنه سیاسی بازگشته‌اند.

خیلی چیزها هنوز مغشوش است و این جست‌وجوی درونی شاید نتواند پاسخ‌هایی را ارائه دهد که اکثریت به دنبالش هستند. هیچ راه‌حل سریعی برای سقوط بی‌سابقه‌ی اقتصاد لبنان، مصیبت افغان‌هایی که با ناامیدی به‌دنبال فرار از حاکمان جدید این کشور هستند و موضع سخت‌گیرانه فزاینده ایران در مورد برنامه هسته‌ای‌اش وجود ندارد.

اما مانور دیپلماتیک نشان از رشد روزافزون درک در سراسر منطقه دارد. اکنون که امریکا در جای دیگری به‌دنبال منافع خود است، زمان مذاکراتی فرا رسیده که تنها یک سال پیش غیرقابل تصور بود.

ایالات متحده همچنان یک حضور نظامی قوی از جمله پایگاه‌هایی در سراسر خاورمیانه دارد. ده‌ها هزار نیروی امریکایی در کویت تانک‌ها را اداره می‌کنند، از تنگه هرمز عبور می‌کنند و در سراسر شبه جزیره عربستان پرواز می‌کنند.

اما متحدان عرب امریکا نیز در جریان تسلط طالبان بر افغانستان و خروج آشفته امریکا از این کشور پس از ۲۰ سال جنگ،‌ با وحشت و حیرت مردم ناامیدی را که به کناره‌های هواپیماهای باری نظامی ایالات متحده چسبیده بودند،‌ تماشا می‌کردند. تصمیمات هر دو دولت ترمپ و بایدن به آن لحظه منتهی شد، و تفکر استراتژیک که در اثر جنگ سرد و درگیری‌هایی که پس از حملات ۱۱ سپتامبر رخ داد، تغییر کرد.

تحلیل‌گران امریکایی اکنون از رقابت «قدرت‌های بزرگ» صحبت می‌کنند و به افزایش نیروهای روسیه در مرزهای اوکراین و موضع چین در قبال تایوان اشاره می‌کنند. آن‌ها می‌گویند که این نقاط اشتعال به برخی از پرسنل و تجهیزات مستقر در خاورمیانه نیاز دارند.

در همین حال، به‌نظر می‌رسد مذاکرات در وین با هدف بازگرداندن توافق هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی در حال شکست است. با غنی‌سازی اورانیوم ایران در سطوحی که قبلا دیده نشده بود، تهدیدات اسرائیل برای اقدام نظامی دوباره تنش‌ها و ترس از تبدیل‌شدن یک جنگ سایه‌ای مداوم به یک درگیری آشکار را افزایش داده است.

و باوجود هرج‌ومرج مرزی ناشی از پاندمی ویروس کرونا، رهبران خاورمیانه اکنون جلسات دیپلماتیک رودررویی برگزار می‌کنند و ظاهرا مشتاق هستند تا بعضی از شروط خود را کنار بگذارند.

امارات متحده عربی در اقدامی نادر مشاور امنیت ملی خود را برای مذاکره با رییس‌جمهور تندرو ایران به این کشور فرستاده و احتمالا امیدوار است که از بروز هرگونه حمله دریایی دیگر در سواحل خود جلوگیری کند. عربستان سعودی که در سال ۲۰۱۶ به‌دنبال حملاتی که به مقرهای دیپلماتیک این کشور به دلیل اعدام یک روحانی برجسته شیعه توسط این پادشاهی آغاز شد، روابط خود را با ایران قطع کرد، نیز با تهران به میزبانی بغداد گفت‌وگو کرده است.

با این حال، این فقط در مورد ایران نیست. خصومت درون خلیجی که باعث شده بود قطر سال‌ها توسط چهار کشور عربی تحریم شود، در جنوری پایان یافت. سال‌ها اتهامات جای خود را به تصویری از امیر حاکم قطر، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و مشاور امنیت ملی امارات داد که شلوارک به تن روی تخته کنار یکدیگر ایستاده و عکس‌های خندان و آرام گرفته بودند.

در اواخر دسامبر، شورای همکاری خلیج فارس، که شامل بحرین، کویت و عمان نیز می‌شود، قرار است اولین نشست خود را پس از تحریم برگزار کند. شاهزاده محمد پیش از آن اجلاس، سفر به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را آغاز کرده است، به این امید که بتواند نفوذ خود را پس از این‌که آژانس‌های اطلاعاتی ایالات متحده اعلام کردند قتل و مثله‌کردن جمال خاشقجی، ستون‌نویس واشنگتن پست در سال ۲۰۱۸ احتمالا به تأیید او انجام شده، دوباره تقویت کند.

در شرایطی که هر یک از کشورهای عربی خلیج فارس دیپلماسی خود را پیش می‌برند، اگر تنش‌ها با ایران بیشتر شود، وجود یک جبهه متحد شورای همکاری خلیج فارس می‌تواند ارزشمند باشد. ملاحظات آینده‌نگرانه‌تری نیز وجود دارد. ترکیه که مدت‌ها از سوی امارات و مصر به دلیل پناه‌دادن به اسلام‌گرایان با سوءظن مواجه بود، در تلاش برای جلوگیری از فروپاشی واحد پول خود (لیر) به‌دنبال روابط گرم‌تری است.

تثبیت رده‌های سیاسی یک دهه پس از جنبش‌های بهار عربی که هدفشان سرنگونی حکومت‌های مستبد منطقه بود، باعث بازگشت سیاست واقعی به منطقه شده است.

اسد در سوریه در حال بازگشت از پرتگاه است. باوجود این‌که ولایت ادلب در شمال غربی سوریه همچنان تحت کنترل نیروهای مخالف است، اسد بقیه مناطق این کشور را تحت کنترل دارد. اکنون، او به آهستگی به دامان همان کشورهای عربی بازگردانده می‌شود که زمانی خواستار برکناری او بودند، حتا اگر امریکا هم مخالفت خود با حکومت او و هم حضور نیروهای کوچکی در شرق کشور، نزدیک مرز با عراق را حفظ کند.

چهره دیگری که در صحنه حضور دارد، سیف‌الاسلام قذافی، پسر دیکتاتور مقتول لیبی است. سیف‌الاسلام باوجود این‌که هنوز توسط دادگاه کیفری بین‌المللی به دلیل کشتار معترضان بهار عربی تحت تعقیب است، دوباره به‌عنوان نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری آتی کشور ظاهر شده است.

در تونس، که اولین تظاهرات بهار عربی را شاهد بود، رییس‌جمهور قیس سعید پارلمان این کشور را مسدود کرد و قدرت‌های اجرایی را در ماه جولای به دست گرفت. این امر اسلام‌گرایان کشور را در اقدامی که توسط مخالفان به‌عنوان یک کودتا مورد انتقاد قرار گرفت، به حاشیه راند.

و در سودان، جایی که قیام مردمی و کودتا در سال ۲۰۱۹ عمر البشیر خودکامه دیرینه را سرنگون کرد، کودتای اخیر دیگر برنامه‌های شکننده برای گذار به دموکراسی را مختل کرد.

با این حال، به‌نظر می‌رسد که این تجدیدنظرها در خاورمیانه‌ی جدید برای دستیابی به راه‌حل‌های لازم با محدودیت‌هایی مواجه است.

خاور میانه برای پذیرفتن حکومت طالبان در افغانستان عجله نکرده و به رسمیت ‌شناختن بین‌المللی هنوز دور از انتظار است. جنگ داخلی شدید در یمن، جایی که ائتلاف به رهبری عربستان سعودی با شورشیان مورد حمایت ایران می‌جنگد، ادامه دارد. در لبنان، رقابت ایران و عربستان سعودی تهدیدی است برای از هم بیشتر پاشیده شدن این کشور، آن‌هم در شرایطی که به گفته‌ی بانک جهانی با بدترین بحران مالی جهان در ۱۵۰ سال گذشته، مواجه است.

اما صحبت‌ها در حال حاضر ادامه دارد. و در غیاب بحران بزرگی که دوباره بتواند پای امریکا را به این منطقه بکشاند، این گفت‌وگوها احتمالا می‌تواند در جایی که توافقاتی صورت بگیرد کارساز باشد.

جان گامبرل، مدیر اخبار خلیج فارس و ایران برای آسوشیتدپرس، از هر یک از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، ایران و سایر نقاط جهان از زمان پیوستن به آسوشیتدپرس در سال ۲۰۰۶ گزارش‌هایی ارائه کرده است.