دولت افغانستان و آمریکا تیمهای مذاکره کنندهاش را در مورد امضای موافقتنامهی امنیتی تغییر دادهاند. پس از این زلمی رسول، وزیر امور خارجه، دکتر رنگین دادفر سپنتا، مشاور شورای امنیت ملی و دکتر اشرف غنی احمدزی، رییس پروسهی انتقال مسئولیتهای امنیتی از جانب افغانستان و سفیر آمریکا در کابل و جنرال دانفورد، فرمانده عمومی نیروهای آیساف در افغانستان از جانب ایالات متحدهی امریکا مذاکرات را روی موافقتنامهی امنیتی به پیش خواهند برد. پیش از این اکلیل حکیمی، سفیر افغانستان در واشنگتن و معاون فرستادهی خاص اوباما در امور افغانستان و پاکستان از جانب آمریکا مسئولیت این مذاکرات را به عهده داشتند.
این اقدام دولت افغانستان و آمریکا برای پیشبرد مذاکرات موافقتنامهی امنیتی و رسیدن به تفاهم، گامی مؤثر است. اکنون هم دولت افغانستان و هم آمریکا تیمهای مذاکره کنندهی خود را از نظر سطوح دیپلوماتیک ارتقا داده و این امر نشان دهندهی این است که هردو کشور به این مذاکرات بهای بیشتر قایل شده و برای دست یافتن به توافق مشترک تلاش مینمایند. در گذشته تیمهای سابق مذاکره کنندهی دوکشور نشان میداد که افغانستان و آمریکا به این مذاکرات اولویت دست چندم قایل بوده و سطوح پایین دیپلوماتیک در روند مذاکرات نشاندهندهی بیمیلی و کممیلی دوکشور به این مذاکرات پنداشته میشد. همین امر، یعنی سطوح پایین دیپلوماتیک در روند مذاکرات، یکی از عمدهترین دلایل ناکامی این مذاکرات بود و مورد انتقادهای جدی افکار عمومی در هردو کشور بوده است.
بلند بودن سطوح دیپلوماتیک و صلاحیت مذاکره کنندگان یکی از اصول اساسی مذاکرات دیپلوماتیک میباشد. به همان اندازه که سطوح دیپلوماتیک مذاکره کننده از جایگاه بلندتری برخوردار باشد، موضوع مهم و دست اول پنداشته شده و به هراندازه که مذاکره کنندگان از صلاحیت بالاتر برخوردار باشند، رسیدن به نتیجه در روند مذاکرات سهلتر و نزدیکتر میشود. اکنون ارتقای سطوح دیپلوماتیک مذاکره کنندهی دوکشور، نشان میدهد که موافقتنامهی امنیتی برای دوکشور از اهمیت بالاتر برخوردار شده و با وجود مذاکره کنندگان با صلاحیت، رسیدن به نتیجه و دست یافتن به توافق نزدیکتر شده است.
تاکنون سه دور مذاکره از سوی دو کشور برسر تهیهی سند موافقتنامهی امنیتی انجام شده و پانزده کمیتهی مشترک کاری روی جزئیات این موافقتنامه کار کردهاند؛ اما هنوزهم از نظر عملی در آغازین مراحل این پروسه قرار داریم. همان چالشهایی که در روزهای نخست فراروی این پروسه وجود داشتند، هنوزهم با قوت خود باقیاند و کوچکترین روزنهای نیز برای حصول توافق گشوده نشده است. عمدهترین دلیل این ناکامی، تیمهای مذاکره کنندهی ضعیف و بیصلاحیت دوکشور میباشند که نتوانسته چالشها و موانع فراروی این موافقتنامه را برطرف نمایند. تیم جدید مذاکره کنندهی هردو کشور از صلاحیت لازم برای پیشبرد این مذاکرات برخوردار میباشد و این امیدواری خلق شده که بتواند موانع و چالشهای موجود را رفع و زمینه برای امضای این سند فراهم شود.
تغییر تیم مذاکره کننده و خصوصا ارتقای سطوح دیپلوماتیک از سوی دوکشور در این راستا گامی مهم شمرده میشود؛ اما برای رسیدن به تفاهم تنها این گام کافی نیست؛ دو کشور باید از موقف انحصارطلبانه و موضع دگماندیشانه و سازشناپذیر عدول نموده و موقف انعطافپذیری و سازشطلبانه را در روند مذاکرات در پیش گیرند. اگر دو کشور بازهم مثل گذشته بر مواضع شکننده و دگماندیشانه پافشاری کنند و به موارد اختلافی با دید حیثیتی و ایدیولوژیک بنگرند، هرگونه مذاکره کننده، با هرسطح دیپلوماتیک و صلاحیت مذاکره هم که باشد، بازهم نمیتواند راه را به سوی دست یافتن به توافق باز نماید.
موضوع مهم دیگر برای دست یافتن به تفاهم، صداقت و ارادهی واقعی دو کشور برای دست یافتن به تفاهم و امضای این سند میباشد. این که نباید افغانستان یا آمریکا از سند موافقتنامهی امنیتی به عنوان ابزاری در بازیهای سیاسی و مطالبات سیاسی شان در برابر همدیگر استفاده نمایند. اگر مثل گذشته در فراز و فرودهای بازیهای مصالحه یا دیگر تعاملات سیاسی از مذاکرات موافقتنامهی امنیتی به عنوان یک ابزار کار گرفته شود، هیچمذاکره کنندهای نمیتواند مذاکرات را به ثمر برساند؛ چون ارادهای برای امضای آن از سوی سران و حکومتهای دوکشور وجود ندارد. بنابراین، برای دست یافتن به تفاهم و امضای این سند، دو کشور علاوه بر ارتقای سطوح دیپلوماتیک، باید با برداشتن گامهای عملی صداقت و ارادهی واقعی خود را برای دست یافتن به تفاهم و امضای این سند نشان داده و دیگر از این امر در بازیهای سیاسی در برابر همدیگر استفاده نکنند.