حسن ادیب
با سقوط کابل به دست طالبان، یکی از محدودیتهای فوری و جدییی که از جانب طالبان عملی شد، محدودیتها علیه زنان بود. مکتبهای دختران بالاتر از صنف ششم بسته شدند، در کورسهای آموزشی و دانشگاهها صنفهای درسی و روزهای درسی دختران جدا شدند، «وزارت امور زنان» به «وزارت امر به معروف و نهی از منکر» تغییر نام داده شد، طی دستوری از سوی وزارت امر به معروف، پارکهای تفریحی به روزهای مردانه و زنانه تقسیمبندی شدند و تا اکنون در آخرین مورد از این فهرست بلندِ محدودیتها، در هرات بخش فامیلی رستوارنتها نیز به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم شدند.
پیش از طالبان چنین نبود. برای نسلی که زندگی را کموبیش از چشماندازهای دیگری میفهمیدند، این محدودیتهای ناگهانی، توفانی در بیابان بود. گیجکننده بود. سراشیبی سقوط و سردرگمی و ناامیدی بود. هر آن ممکن بود زنان را، همچون صحنههایی که گروهی در زیر تیغ دشمن گروگان گرفته میشوند، به خودکشی بکشانند.
همینطور هم شد. آمار خودکشی زنان در این نُه ماه از حاکمیت طالبان، افزایش چشمگیری داشته است. بسیار طبیعی است؛ وقتی که جلوی هوا را میگیرند، گلها به مرگ میچسپند.
علاوه بر تنگنای طالبانی که زنان را به خودکشی میکشاند، فضای طالبانی نیز دست به گریبان زنان اند. تا همین اکنون هم آمار بلندی از قتلهای خانوادگی و مسلحانه علیه زنان در دسترس است.
تنها در همین چند روز اخیر، چندین مورد قتل و خودکشیِ زنان اتفاق افتاده است. در تاریخ (پنجشنبه، ۲۲ ثور) در مرکز جاغوری، سنگماشه، دو زن هدف حملهی مسلحانه قرار گرفتند. منابع میگویند که این دو زن، مادر و دختری بودهاند که از سوی خواستگار دختر، پس از یک سال انتظار وقتی که جواب مثبت دریافت نکرده است، هدف تیراندازی قرار میگیرند. در آن حمله، مادر کشته و دختر زخمی میشود.
در همان روز، یک دختر حدودا ۲۰ ساله در ولسوالی سنگتختوبندر ولایت دایکندی با شلیک گلوله کشته میشود. این قتل در روستای «دهن غارک» به وقوع پیوسته است.
برای بار سوم در همان روز، یک دختر و پسر جوان به اتهام رابطهی جنسی پیش از ازدواج، از سوی برادر و کاکای دختر کشته میشود. این کشتار مسلحانه در «شهرک حکیم سنایی» از مربوطات مرکز ولایت غزنی رخ داده است.
یک روز پس از این قتلهای مسلحانهی زنان (جمعه، ۲۳ثور)، شکیلا دختر ۱۵ ساله در ولسوالی ورس بامیان خودکشی کرد. پیش از این نیز رسانهها از خودکشی زنان در بامیان خبر داده بود.
در اوایل حمل ۱۴۰۱، پس از آن که طالبان وعده داده بودند که مکتبهای دخترانه را بازگشایی میکنند و نکردند، دختری در غرب کابل خودکشی کرد. او خودش را از یکی از طبقههای بالای «مارکیت حسینزاده» به زمین انداخته بود.
همچنان در روز (جمعه، ۲۳ ثور)، نیروهای طالبان تعدادی از دختران و پسران جوان را از رستورانت «بهار سراب» واقع در غرب کابل دستگیر کرده و با خودشان در حوزهی هژدهم امنیتی بردند. گفته میشود که نیروهای طالبان این دختران و پسران جوان را لتوکوب کردهاند.
فردای آن روز (شنبه، ۲۴ ثور) همچنان نیروهای طالبان تعدادی از دختران و پسران جوان را از رستورانت «شبهای کابل» واقع در غرب کابل دستگیر کرده و با خود بردهاند.
چند روز پیش از این، طالبان در سایت توزیع شناسنامهی الکترونیکی واقع در چهلمترهی دشت برچی، جانخدا کاظمی را به جرم نشستن در کنار خانمش رویا، سیلی زده بودند.
از هر منظری که نگاه شود، دیده میشود که امارت طالبان برای زنان، زندهبهگوری بود/است. نُه ماه است که زنان از کار، از آموزش، از گشتوگذار و از آزادی محروم شدهاند. بارها اعتراضات زنان از سوی نیروهای طالبان به خشونت کشانیده شدهاند و در مواردی هم زنان معترض بازداشت و لتوکوب شدند. از این میان اگر موارد دیگری زنان را نکُشند، تعدادی از زنان از فرط ناامیدی و سردرگمی و افسردگی، دست به خودکشی میزنند.
در همین روزهای قحطی و افسردگی و ناامیدی، یا به تعبیر صریحتر در همین روزهای زندهبهگوری زنان، نیروهای طالبان اما هنوز مصروف دعوای چشم و ابرو اند. یکی از تازهترین دستورهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان، دستور حجاب زنان بود. طبق آن دستور، زنان، بهویژه خانمهای معلم، به خاطر اینکه چشمهایشان دیده نشوند، باید عینک سیاه بپوشند.