با فرار اشرف غنی در تاریخ ۲۴ اسد سال گذشتهی خورشیدی، ارتش افغانستان نیز از هم پاشید و طالبان بدون درگیری نظامی وارد کابل شدند. چند روز پس از سقوط کابل، اشرف غنی در پیامی از امارات متحدهی عربی، فرارش از افغانستان را توجیه کرد و گفت که برای جلوگیری از خونریزی بیشتر و تخریب زیرساختهای نیمبند کابل، کشور را ترک کرده است. هرچند این توجیه غنی قناعتِ بخش عظیمی از شهروندان کشور را حاصل نکرده است. شماری از شهروندان کشور هنوز هم به این باورند که غنی و برخی از همکارانش مسئول سقوط کشور بهدست طالبان و وضعیت کنونی حاکم بر کشور اند. طی این مدت، بیکاری افزایش و فقر گسترش یافته است. شماری از بنگاههای تجارتی، از جمله تجارتهای کوچک زنان نیز در سایهی محدودیتها و سختگیریهای طالبان یا تعطیل شده و یا هم فعالیتهایشان کاهش یافته است.
مبارزه با پیشرفت
با گذشت بیش از نُه ماه از تسلط طالبان، اکنون به باور بسیاری از ساکنان شهر کابل و شهرهای دیگر کشور، نه تنها جنگ خاتمه نیافته و پیشرفتی صورت نگرفته است، بلکه طالبان در راستای عقبگرد کابل به گذشته گام برداشته است.
بهگفتهی شهروندان، طالبان در طی بیش از نُه ماه گذشته، برای رفع فقر، ایجاد اشتغال و پیشرفت جامعه کاری را انجام ندادهاند، بلکه با سوءتعبیر از آموزههای دینی و با به اجرا گذاشتن قوانین سختگیرانه تحت نام تطبیق احکام شریعت، سبب راکدشدن اکثریت فعالیتهای اقتصادی شدهاند؛ وضعیتی که منجر به افزایش شمار افراد بیکار و گسترش فقر شده است. گفته میشود که ۲۴.۴ میلیون نفر در کشور با ناامنی شدید غذایی روبهرو هستند و به کمک و حمایت بشردوستانه نیاز دارند.
به تازگی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور مهاجرین بر این موضوع صحه گذاشته و افزوده است که بیش از نیمی از جمعیت افغانستان به کمکهای بشردوستانه و حفاظت از زندگی وابسته هستند. این نهاد در تاریخ پنجم جوزا در تویتی نوشت که از هر دو نفر در افغانستان یک نفر نمیداند که وعدهی غذایی بعدی خود را از کجا پیدا کند.
تجارت زنان
یکی از عرصههایی که با آمدن طالبان طی بیشتر از نُه ماه گذشته بهشدت آسیب دیده، فعالیت بنگاههای اقتصادی، بهویژه بنگاههایی که از سوی زنان اداره میشد، است. شماری از زنان تجارتپیشه میگویند که محدودیتها و قوانین سختگیرانهی طالبان فعالیتهای اقتصادی زنان را با رکود مواجه کرده و بار این وضعیت را هزاران زن بیسرپرست که نانآور خانوادههایشان بودند، به دوش میکشند.
کیارنگ سعادت، یکی از زنان تجارتپیشه و صاحب صنایع دستی و از تولیدکنندگان «لباسهاس سنتی گلنگار»، میگوید: «تا قبل از فروپاشی نظام با من نزدیک به صد خانم کار میکردند، اکنون با آنکه درخواست برای کار زیاد است، اما زمینهی کار نیست و ما با تمام تلاش تنها توانستهایم برای ۱۰ تا ۱۵ نفر کار ایجاد کنیم. نبود کار به معنای نبود نان برای آنان است.»
بهگفتهی مسئولان اتاق تجارت زنان، با رویکارآمدن دوبارهی طالبان، اکثریت تجارتهای کوچک که متعلق به زنان بود، متوقف شده و هزاران نفر کارشان را از دست دادهاند.
تا پیش از سقوط کابل نزدیک به دو هزار زن مشغول تجارتهای کوچک بودند. اکنون اما مسئولان اتاق تجارت زنان میگویند که برای برآورد دقیق تأثیرپذیری تسلط طالبان، سروی رویدست دارند تا بدانند که اکنون چه تعداد زن در عرصهی اقتصادی فعالیت دارند.
مرضیه حفیظی، یکی از زنان تجارتپیشه میگوید: «طالبان بهجای اینکه به حل مشکلات بزرگ کشور بپردازند، با طرح قوانین بیهوده، به مداخله به امور شخصی افراد میپردازند و با این رویکرد تمامی فعالیتهای اقتصادی، بهویژه فعالیتهای اقتصادی زنان را با شکست روبهرو کردهاند.»
لباس
در سالهای گذشته صنعت تولید و طراحی لباس بین زنان رونق یافته بود. لباسهای مزینشده با صنایع دستی و ترکیبی از لباسهای سنتی و مدرن که جوانان به آن علاقه داشتند و از آن استقبال میکردند.
«لورا»، نام بنگاه تجارتی خانم مرضیه حفیظی است. لورا از نام دریایی در هلمند اقتباس شده است. این بنگاه چهار سال پیش با سرمایهی ۱۰ هزار دالر در کابل ایجاد شد تا روی طرح، دیزان و تولید لباس، زیور و لوازم تزئینی برابر با معیارهای جهانی فعالیت کند.
خانم حفیظی میگوید که «لورا» به وسعت دریای لورا در صدد برجستهسازی فرهنگ پوشش اقوام مختلف افغانستان و جلوگیری از واردات لباسهای بیکیفیت خارجی بوده است. این بنگاه تولیدی کوچک بهصورت مستقیم برای ۴۱ نفر زمینهی کار را فراهم کرده بود و در صدد افزایش شمار کارمندانش نیز بود؛ دورنمایی که با فروپاشی نظام، اکنون در افغانستان از بین رفته است.
خانم حفیظی، مالک بنگاه لورا اضافه میکند که او مثل صدها تاجر بهدلیل قوانین و رفتار طالبان دُچار زیان مالی شدید شده است: «هدف این بود که کار ایجاد کنیم و لورا را نه تنها در سطح افغانستان گسترش دهیم، بلکه با برندهای مطرح پوشاک و لوازم تزئینی رقابت کنیم و زمینهی کار را برای افرادی زیادی فراهم کنیم.»
بهگفتهی او، اکنون طالبان با وضع قوانین سختگیرانه، بسترهای اجتماعی امکان تولید را از زنان تجارتپیشه و کار را از مردم گرفته است.
اکنون پرسش این است که چگونه بسترهای اجتماعی برای تجارتهای زنان با آمدن طالبان از بین رفته است؟
وضع محدودیت پوشش
هرچند در طی روند مذاکرات صلح امریکا با گروه طالبان، طرفهای مذاکرهکننده تأکید میکردند که طالبان طی بیست سال گذشته تغییر کردهاند و اکنون به مبانی حقوق بشر، حقوق زنان و آزادیهای فردی باورمند اند، اما بهگفتهی خانم حفیظی، بازگشت دوبارهی طالبان در عرصهی سیاسی و بهدست گرفتن قدرت در بیش از نه ماه گذشته در افغانستان این را ثابت کرده است که این گروه تغییر نکرده و اکنون نیز در صدد محوکردن زنان از اجتماع است.
خانم حفیظی استدلال میکند که در بیش از نه ماه گذشته طالبان گامبهگام با به اجراگذاشتن محدودیتها به زنان، شرایط زندگی و فعالیت برای زنان در افغانستان را دشوار کرده است.
این درحالی است که طالبان در نخستین روزهای ورود به کابل، وزارت امور زنان را به وزارت امر به معروف و نهی از منکر تغییر داد. وزارت امر به معروف طالبان تاکنون با صدور فرمانهای متعدد یکی از جنجالیترین وزارتهای طالبان است. این وزارت تاکنون در زمینهی درمان، کار، آموزش، مسافرت و پوشش برای زنان محدودیت وضع کرده است.
مطابق دستور رهبری گروه طالبان و وزارت امر به معروف این گروه، زنان باید حجاب را رعایت کنند و ترجیحا برقع یا حجاب کامل سیاه بپوشند و صورتشان را نیز پنهان کنند. همچنین، زنان بدون محرم و بدون الزام از خانه بیرون نشوند، حتا بدون محرم و حجاب برای درمان به شفاخانهها مراجعه نکنند، مسافت بیشتر از ۴۵ مایل را بدون محرم طی نکنند و در محیط جدا از مردان کار کنند.
خانم حفیظی میگوید که طالبان با این دستورها در کنار دیگر موارد، بیخ تولید و طراحی لباس بهروز را در افغانستان کنده است. او توضیح میدهد که زنان افغانستان همیشه حجاب داشتهاند، اما اکنون طالبان به بهانهی حجاب کامل، انواع رنگ و تنوع پوشش زنان را گرفته و نبود رنگ و تنوع در بخش طراحی لباس، بنگاههای تولیدی را با رکود مواجه کرده است.
کیارنگ سعادت، از دیگر تولیدکنندگان لباس میگوید: «ما در بخش تولید و طراحی لباس سرمایهگذاری کردیم، اما اکنون در وضعی هستیم که برای فروش لباس با مشکل روبهرویم. تبلیغات و نمایشگاه نیست، حتا حق استفاده از مانکن را نداریم. تمامی راهکارها در صدد نابودی است.»
طالبان پیش از این به فروشگاههای لباس دستور داده بودند که سر مانکنها را جدا کنند و برجستگیهای آنها را پنهان کنند تا سبب تحریک و به انحراف کشانیدن مردان نشوند.
بهگفتهی خانم حفیظی، لباسهای رسمی و نیمهرسمی که ترکیبی از لباسهای سنتی و مدرن بود و توسط زنان تولید میشد، تا پیش از سقوط کابل بازار داشت، اما اکنون پوشیدن آن لباسها و رنگها برای زنان مجاز نیست: «در گذشته بیشترین مشتریان ما را کارمندان دولت، زنان شاغل و دانشجویان شکل میداد. با خانهنشینشدن آنان اکنون تولیدات روی دست مانده است، اما فروش لباسهای وارداتی، بهویژه حجاب و چادری رونق یافته است. همینطور سرمایهی انسانی ما هدر رفت و دفتر برای مدتی فعالیت نداشت و روی مصرف بود.»
این در حالی است که به دستور طالبان، زنان حق استفاده از رنگهای جذاب در لباسهایشان را ندارند. چنانچه چندی پیش مأموران وزارت امر به معروف تعدادی از دختران دانشجوی دانشگاه تعلیم و تربیه ربانی را بهدلیل سیاه نبودن چادرشان به دانشگاه راه نداده بودند. طالبان همچنین به کارمندان وزارتخانهها دستور دادهاند که حجاب سیاه به تن کنند.
افزون به این، خانم حفیظی میگوید که این محدودیتها نه تنها در زمینهی تولید لباس اثر گذاشته است، بلکه سایر تولیداتش را نیز بهشدت متأثر کرده است: «قبلا از منابع داخلی دستکول و زیورات میساختیم، اما اکنون آنها بازار ندارد. در نه ماه گذشته ما حتا نتوانستهایم یک انگشتر را بفروشیم. به این ترتیب نزدیک به ۲۰ هزار دالر سرمایهی ما هدر رفته است.»
حفیظی تأکید میکند که برای تجارتهای نوپا و کوچک، هدر رفتن پول تأثیر بسیار ناگوار دارد.
جداسازی محیط کار
افزون بر خسارات مالی، خانم حفیظی اضافه میکند که محدودیتهای طالبان و مداخلهی مأموران وزارت امر به معروف این گروه هزینههای دیگر را نیز رویدست او و دیگر زنان تجارتپیشه که در بخش تولید لباس کار میکردند، گذاشته است.
بهگفته خانم حفیظی، بهدلیل فشارهای طالبان، شماری از کادر تربیهشده که سرمایهی انسانی لورا بودند بعد از ۲۴ اسد از ترس کار را رها کردهاند: «من مجبور شدم که آموزشگاههای خیاطی را مجددا برگزار کنم. افزون به این من باید به درخواست وزارت امر به معروف، مدیرانم را که زنان اند، تغییر دهم. مدیر خریداری، مدیر طراحی و… که زنان بودند اکنون باید مرد باشند. تا موفقیت این روند ما با زیان مواجه هستیم.»
بهگفتهی خانم حفیظی، طالبان بارها همکاران بخش خریداری لورا را که زنان بوده، مورد بازپرس قرار دادهاند و مانع خریداری آنان شدهاند: «طالبان بارها به بهانههای مختلف برای همکارانم مزاحمت ایجاد کردهاند. به بهانهی نداشتن حجاب، نداشتن محرم و صحبت با نامحرم، مانع کارشان شدهاند. مأموران وزارت امر به معروف تاکنون چهار بار به لورا آمدهاند.»
حفیظی میگوید که بررسی گروه طالبان در بین کارمندانش واهمه ایجاد کرده و او را مجبور کرده است که محل کار زنان و مردان را جدا کند: «کار تولید و طراحی نیاز به مشاوره و هماهنگی زیاد بین عناصر تولید دارد، اما اکنون کارمندان بهدلیل ترس از طالبان این امکان را ندارند. در حال حاضر نه تنها حمایت از سرمایهگذاریها نیست و خدمات ارایه نمیشود، بلکه فضا به گونهای است که عمدا برای رکود فعالیتهای اقتصادی فراهم میشود.»
حفیظی اکنون به دستور طالبان، مدیران زن را تغییر داده و بهجای آنان مردان را گماشته است.
کیارنگ سعادت، که در عرصهی تولید و رشد صنایع دستی زنان کار میکند، نیز روایت مشابه دارد: «نه تنها در بخش تولید با مشکلات روبهرو شدهایم، بلکه در قسمت خرید و فروش نیز با مشکل روبهروییم. به همین منظور دو درصد کارمندان را مردان تشکیل میدهد.»
حفیظی میگوید که پس از تحولات سیاسی در ۲۴ اسد سال گذشته، کارش برای سه تا چهار ماه متوقف شده بود. اما به تازگی کارش را با عزم قاطع از سر گرفته و زمینهی آموزش خیاطی را برای ۱۱۰ نفر فراهم کرده است. او امیدوار است که بتواند خسارات وارده را جبران کند و کارش را از سر بگیرد.
او میگوید که کمپنی لورا قصد دارد مانند دریای لورا تولیداتش را در بیرون از افغانستان عرضه کند: «هرچند کار را در افغانستان آغاز کردهام، اما محیط مساعد نیست و قصد دارم لورا را از افغانستان بیرون کنم تا بتوانم ادامه بدهم.»
این درحالی است که پیش از این ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در صحبت با رادیو آزادی گفته بود: «ما از کارکرد زنان تجارتپیشه حمایت میکنیم و زمینه را مساعد میسازیم که در چوکات شریعت اسلامی تجارت خود را به پیش ببرند، نمایشگاه برای صنایع دستی و دیگر تولیداتشان وجود داشته باشد. وزارت تجارت ما در هماهنگی آنها کار میکند؛ آهسته آهسته میشود تجارتشان رونق پیدا کند.»
اما زنان تجارتپیشه به این گفتهها باور ندارند و میگویند که صحبت سخنگوی گروه طالبان با عملکرد افرادشان متفاوت است. این گروه تاکنون به هیچ یکی از وعدههایشان عمل نکرده است تا زنان با توجه به آن در مورد ادامهی کارشان امیدواری داشته باشند.