جمعه‌های خطرناک

چشم‌دید یک روزنامه‌نگار از پایتخت

الف. ج

خطیب مسجدی در نماز جمعه: «برادران نان این مردم برای ما حرام است؛ هوش کنید از آن نخورید. آن‌ها کافر هستند».

حالا از حرف این ملا چند روز گذشته است. در جریان این چند روز سه انفجار در بین برادران هزاره صورت گرفت و شماری زیادی از مردم عادی در این انفجارها کشته و زخمی شدند.

من، خارج از حرفه‌ی روزنامه‌نگاری که ضرورت‌های حرفه‌ای خود را دارد، یک فرد مسلمان سنی هستم؛ اما راستش مدت زیادی می‌شود که نمازجمعه نمی‌خوانم. نه این‌که همیشه نخوانم؛ گه‌گاهی می‌خوانم. آدمی بسیار مذهبی نیز هستم. اما حمله‌های تروریستی در مساجد سبب شده که اعتقاد من نیز اندکی نسبت به حامیان دین سست شود. به همین دلیل، زیادتر نمازها را در خانه می‌خوانم و به‌دلیل ترس از حمله‌ها در مساجد نمی‌روم. ترجیح می‌دهم ثواب کم‌تر بگیرم و نماز را با جماعت ادا نکنم.

این‌روزها، روزهای خوبی برای من نیستند. سرگردان و آشفته‌ام. چون روزهای تلخ زندان طالبان را نیز دیده‌ام، وقتی طالبی را در سرک می‌بینم فکر می‌کنم برای دستگیری من برنامه دارد. خودم این احساس را دارم. می‌دانم مرا نمی‌شناسد، اما چون تجربه‌ی تلخی از بازداشت و آزارشان دارم و به نوعی شوکه شده‌ام، این احساس را دارم.

جمعه‌ای که گذشت تصمیم گرفتم برای ادای نماز جمعه به یکی از مساجد نزدیک در محله‌ی ما بروم و نزد خداوند دعا کنم که گشایشی بیاورد و مرا از این شوک و آشفتگی خلاص کند. از آن‌جا که به‌تازگی به این محل آمده‌ام، آدرس دقیق مسجد را بلد نبودم. به کوچه برآمدم. یک نفر تازه وضو گرفته بود و می‌خواست طرف مسجد برود. سلام و علیک کردم و آدرس مسجد نزدیک‌تربه خانه را پرسیدم. آن نفر به پشتو صحبت کرد. او را دنبال کرده و به مسجد محل رفتم. وقتی داخل مسجد شدم، دیدم که یک جوان قدبلند با ریش سیاه دراز (بیشتر از سه حصه‌ی رویش با ریش پوشیده بود) بر منبر تبلیغ می‌کند. در دل گفتم چقدر قواره‌ی داعشی‌ها را دارد.

نشستم و خوب به تبلیغ آن ملا گوش دادم. ملا درباره‌ی زمان پیامبر اسلام صحبت ‌کرد. درباره‌ی اهل بیت و درباره‌ی حضرت حسین نیز صحبت‌هایی کرد. در قسمتی از سخنرانی، احساساتی شد و شروع کرد به بدوبیراه گفتن به برادران شیعه‌مذهب. حاضرین مسجد همه طرف یک‌دیگر خود می‌دیدند. به نظر می‌رسید اکثر حاضران از صحبت او تکان خورده باشند.

با خود فکر می‌کردم که شیعه و سنی سال‌های متمادی در این سرزمین باهم در صلح زندگی کرده‌اند. اختلاف انداختن بین دو برادر چه فایده‌ای به این ملا می‌رساند. به چند نفر که نگاه کردم به نظرم آمد که آنان نیز چنان احساسی دارند. هیچ‌کسی چیزی گفته نمی‌توانست. در صف اول مسجد افراد طالبان نشسته بودند.

ملا به صراحت می‌گفت که شیعیان کافر هستند: «ای مردم شیعه‌ها کافر هستند؛ به مراسم عاشورای‌شان اشتراک نکنید. اگر اشتراک کنید در روز قیامت همراه همین خدازده‌ها محشور می‌شوید.» ملا به مردم گفت که «نان این مردم را نخورید؛ برای ما حرام است.»

نماز را خواندم و به خانه برگشتم. از آن زمان تاکنون در این فکر هستم که آیا با بودن این‌گونه افراط‌‌‌‌‌گرایان دینی کشور ما هرگز روی صلح و آبادی را خواهد دید؟ و اگر وضع این‌گونه دوام کند آیا اقوام این کشور خواهند توانست با تفاهم و هم‌پذیری در کنار هم زندگی کنند؟   در چند روزی که از این چشم‌دید من می‌گذرد، سه انفجار در میان برادران هزاره در غرب کابل رخ داد و در هر انفجار کودکان، زنان و مردان زیادی کشته و زخمی شدند. ذهن من هنوز درگیر سخنرانی آن خطیب بی‌پرواست. فکر می‌کنم شاید خود آن خطیب یکی از سازمان‌دهندگان این حمله‌ها باشد.

دیدگاه‌های شما
  1. از خود نام نبرد مشکلی نیست
    اما در کدام مسجد و کدام ملا این حرف ها را زده باید نامبرده میشد تا کسانی که روابط با اماراتی ها دارد آن ملا را پیدا و سوته د ماتحت اش بزنند. این متن کاملا بوی تفرقه دارد

  2. من یک دختر شعیه استم و هزاره:
    برایم فرق نمیکند که این ملا کی است هر کسی که به تفریقه و تعصب دامن میزند دوشمن مردم کشورم است ما مردم دوست نداریم جنگ کنیم صلاح به دست بگیریم صلاح ما قلم است و عزیزان که همچون پست های نامعلوم را میماند خودش باعث تعصب در این شرایط نامناسب میشود پس خواهشآ جلوگیری کنید.

    1. او دختر یا پسری هزاره کی هویت خود را نمدان خود را افغان می‌نامد آیا از بي عقلیش نیست افغان یعنی پشتون هرکی کی طرفداری قوم خود هویت خود کرد آیا او قوم پرستی است شما ها چرا خود کش بیگانه پرست استین در مناطق پشتون نشین زلزله رخ داد همه تان کمک کردین تسلیت دادین وقتی کی در همان روز در بلخاب مردمی بیگانه بلخاب تشنه گرسنه در کوه اوره بود شما اون وقت کجا بودین از مردم خود دفاه مکدین لطفا یکم هشیار باشین

  3. پیام من به مردم اوغانستان این است که زنجیر های تانرا از بین ببرید، شیعه و سنی هردو مثل زنجیر اند. آدمیت مهم است اما متاسفانه در اوغانستان کمتر دیده می‌شود.

  4. من نمی‌دانم این متن حقیقت دارد یا خیر اما اگر مواظب نباشیم خود این متن می‌تواند باعث ایجاد تفرقه شود. دلیل اینکه، اسم ملا امام معلوم نیست، نام مسجد معلوم نیست و از ما خواسته شده شهادت دادن یک روزنامه نگار را بدون ارائه ادله بپذیرم. هر روزنامه نگار محقق باید حق موضوع و مطلب را ادا کند و یا اگر از جان خود می‌ترسد موضوع را طوری مطرح نکند که باعث ایجاد تفرقه بیشتر شود و از احساسات مردم سوء استفاده صورت بگیرد

  5. نویسنده دروغگو در دروغ گفتن خوب ماهر بوده
    هیچ سنی ولو تالبان اهل تشیع را کافر نمی‌خواند
    کسانی که کافر یا رافضی میخواند سلفی ها یا وهابی ها استند که آنها سنی ها را نیز مشرک و کافر میخوانند چون در جریان جنگ سرد توسط آمریکا به همین منظور ایجاد گردید.
    و اما منافقت اطلاعات روز و دیگر تریبون های جمعیتی های ستمی و سکتاریست مبتنی بر ایجاد تفرقه میان پشتون و هزاره ان از اواخر جنگ سرد همواره جریان داشته و دارد

  6. تفسیر آسان سوره فاتحه

    این سوره گرچه در اول قرآن نوشته شده است ولی اولین سوره ای نیست که نازل شده است ، این سوره ای است که بدون آن نماز کسی صحیح نمی گردد و در هر رکعت نماز باید خواند و برای دم از بیماریها مفید است و به آن فاتحه الکتاب ، رقیه، صلاه، سبع من المثانی والقرآن العظیم ،و… گفته می شود.

    الله متعال در این سوره بسیاری از مسائل مهم عقیدتی ما مسلمانان را بیان نموده است که در زیر خلاصه وار آورده خواهد شد:

    ۱- (الْحَمْدُ لِلَّهِ) این کلمات بیانگر توحید الوهیّت است یعنی : باید تمام عبادات فقط و فقط برای الله تنها انجام شود وکسی به همراه او در این راستا شریک آورده نشود؛ زیرا تنها او معبود به حق است و دیگر افراد و اشیائی که انسانها و جن ها بعنوان معبود گرفته اند باطل و بی ارزش اند، بنابراین ستایش و تعریف شایسته اوست وبس.

    ۲- (رَبِّ الْعَالَمِینَ) این الفاظ بیانگر توحید ربوبیّت است یعنی اینکه تنها الله متعال خالق،رازق و مدبّرتمام مخلوقات است .

    آری (رب العالمین) است یعنی الله متعال پرورگار تمام مخلوقات وجهانیان است و در پرورش و خلقت تمام این مخلوقات کسی شریک او نیست و تمام مخلوقات دست پرورده اواند و او پرودگار و پرورش دهنده همه است .

    درمعنای (رب العالمین) این مطلب نهفته است که الله متعال رفته رفته و مناسب حال هر مخلوقی او پرورش داده و بزرگ می کند چون تربیت و پرورش یعنی اینکه مرحله به مرحله و رفته رفته و مناسب حال آن شیئ؛ او را سرپرستی و بزرگ نمودن و از این معلوم می شود که تمام مخلوقات از زمان پیدایش تا به پایان عمرشان تحت پرورش و نظارت الله متعال اند.

    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (۱)

    ستایش ازآن معبود به حقی است که پروردگار جهانیان است.

  7. افغانستان را سرزمین خود میداند حالا سری بهشت جنگ است دوست دارد در بهشت هم تنها پشتون ها باشد

  8. من یک مسلمان شیعه بودم امت از وقتی دیدم سنی ها به خون شیعه ها تشنه هستند مسلمان مسلمان را می‌کشند فقط بخواطر بهشت ترجیح دادم به دین باشم
    نه میخواهم بروم بهشت امو بهشت مال برادران سنی باشد

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *