رئیس جمهور ما رسما اعلام کرد که اجازه نخواهد در افغانستان جنگ نیابتی در بگیرد. برای کسانی که نمیدانند جنگ نیابتی چگونه جنگی است، همینقدر توضیح بدهم که در جنگ ِ نیابتی من به سر شما میزنم و شما به سر من و نفر سوم به سر هر دوی ِ ما. مثل هر جنگ دیگر. منتها فرق اش این است که در جنگ نیابتی خود کسانیکه باید بجنگند، به میدان نمیآیند. هر کدام از آنها یک نفر افغان را پیدا میکند و به میدان نبرد میفرستد تا برایش جانفشانی کند.
حالا اهمیت سخن رئیس جمهور در این است که از این پس، با توقف جنگ نیابتی، با یکی از این دو حالت رو به رو خواهیم بود: یکی اینکه افغانها صرفا به خاطر مشکلات درون خود افغانستان با همدیگر خواهند جنگید و به نیابت از هیچ کشور دیگری یکدیگر را نخواهند کشت. دیگری اینکه کشورهایی که میخواهند در افغانستان جنگ باشد، خودشان بیایند در این جا با همدیگر بجنگند.
مورد اول
اگر با مورد اول سر و کار داشته باشیم طبعا جنگ نیابتی متوقف میشود و خود ما مرد میشویم و جنگ وطنی میکنیم. در این صورت، عدهای از برادران که به هر دلیلی ناراضی هستند شروع میکنند به مخالفت سیاسی. مخالفت سیاسی هم که در نسخهی افغانی اش همان به اهتزاز در آمدن روده از شاخ درخت است. فرض کنید شما از جایی عبور میکنید و میبینید که یک نفر افغان اصیل یک نفر افغان اصیل دیگر را خوابانده و کارد را بر گلوی او میمالد. نزدیک میروید و فریاد میزنید که “ما جنگ نیابتی نمیخواهیم” و مردمی که به تماشای آن صحنه ایستاده اند با تبسمی سرشار از کلتور و ثقافت میهنی به شما میگویند: “برادر، چرا فریاد میزنی. اینها خودشان با همدیگر مشکل دارند و به نیابت از هیچ کشور دیگری به این وضع نیفتاده اند”. آن وقت خاطر شما جمع میشود. میدانید که همین که جنگ نیابتی نباشد اصل ماجرا است؛ غیر نیابتیاش که همان زندهگی افغانی است.
مورد دوم
اگر مورد دوم را داشته باشیم، باز جنگ نیابتی متوقف میشود. در این صورت، کسی برای چچن و پاکستان و عربستان سعودی و امریکا و فرانسه و انگلستان نمیجنگد. خود شهروندان این کشورها میآیند و در افغانستان با هم میجنگند. البته تا کنون نمونهای از اینگونه جنگ در افغانستان دیده نشده. اما مردم افغانستان باید به هر حال بیدار باشند و امکان وقوع چنین جنگی را در نظر داشته باشند. یک وقت نشود که مثلا امریکاییها به افغانستان بیایند و با عربها بجنگند و ما خیال کنیم جنگ نیابتی است. خودشان برای خودشان میجنگند. خوب، تا قیامت بجنگند. میدان اش از ما، جنگ اش از آنها.
به هر حال، جوهر کلام جناب رئیس جمهور این است که اگر بنا باشد ما افغانها شکمهای همدیگر را بدریم، چرا باید این کار را به نیابت از یک کشور دیگر بکنیم؟ خود مان را چه شده؟ مگر ما آدم نیستیم که همدیگر را پاره پاره کنیم؟