دشمنِ دشمنم، دوستِ من است

منبع: فارین پالیسی

نویسنده: داوود ختک

برگردان: حمید مهدوی

عملیات ارتش پاکستان علیه شورشیان، همراه با روی کار آمدن حکومت جدید در افغانستان روابط میان این دو کشور را تغییر داده‌اند؛ اما آیا این برای دوست شدن آن‌ها کافیست‌؟

درست زمانی که جنرال راحل شریف، رییس ارتش پاکستان‌ در جریان دیدار یک هفته‌ای‌اش از واشنگتن داشت بر «صداقت» کشورش در زمینه‌ی اقدام علیه تمام شورشیان تأکید می‌کرد، سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی پاکستان‌ در مصاحبه‌ای گفت که پاکستان نباید شورشیانی را که تهدیدی علیه امنیت این کشور نیستند، هدف قرار دهد.

هرچند وزارت خارجه‌ی پاکستان و به‌دنبال آن سرتاج عزیز خودش در مصاحبه‌ای با ‌نویسنده، گفته‌های منسوب به خودش را رد کرد؛ اما راز برملا شده بود. بسیاری از نویسندگان و تحلیل‌گران عملیات‌های ضد‌طالبان پاکستان را یک مسئله‌ی انتخابی تعبیر می‌کنند‌– شورشیان «خوب» بخشیده شده‌اند و در برابر شورشیان «بد» اقدام نظامی می‌شود.

جامعه‌ی جهانی به رهبری ایالات متحده، سال‌ها تلاش کرده است که تشکیلات قدرت‌مند امنیتی پاکستان را متقاعد سازد تا علیه طالبان افغانستان و شبکه‌ی حقانی اقدام کند، گروه‌هایی که بنا بر ادعاها در پاکستان پناهگاه دارند و نیروهای داخلی و بین‌المللی را در امتداد مرزهای افغانستان هدف قرار می‌دهند.

مایک مولن‌ که بعدا رییس ستاد مشترک ایالات متحده شد، در حضور کمیته‌ی روابط خارجی سنای ایالات متحده در ماه سپتامبر 2011، در گفته‌ای که ظاهرا نشان از سرخوردگی او از ناکامی پاکستان در اقدام فوری [علیه گروه‌های افراطی] داشت، شبکه‌ی حقانی را «بازوی واقعی‌» سازمان قدرت‌مند استخبارات پاکستان نامید.

با این حال، از زمان آغاز عملیات ارتش پاکستان در وزیرستان شمالی (ضرب عضب) در اواسط ماه جون 2014، برداشت عمومی از رویکرد انتخابی پاکستان نسبت به شورشیان اندک اندک تغییر کرده است. یکی از نمونه‌های آن بیانیه‌ی جنرال جوزف اندرسون، یک فرمانده ارشد نیروهای ناتو و ایالات متحده در افغانستان‌ است که شبکه‌ی حقانی «از هم پاشیده» و این عملیات «تلاش‌های آن‌ها (در کابل) را به‌شدت مختل ساخته و باعث شده از مؤثریت توانایی آن‌ها در مدیریت حملات در کابل کاسته شود». سخنان تند شریف در جریان صرف شام در سفارت پاکستان در واشنگتن نیز به همان اندازه مهم است. وی در جریان سخنانش در سفارت پاکستان گفت: «این اشرار، این وحشی‌ها، با سرهای سربازان ما فوتبال بازی کرده‌اند و این صحنه هرگز از ذهنم بیرون نرفت». هرچند سخنان او بیش‌تر متوجه فرماندهان طالب، مانند ملا فضل‌الله و عمر خالد خراسانی‌ بود که گستاخانه مسئولیت کشتار و سربریدن‌های سربازان پاکستانی را برعهده می‌گیرند؛ در حالی که شبکه‌ی حقانی بر نیروهای امنیتی پاکستانی حمله نکرده است؛ اما شریف نیت ارتش را واضح ساخت و اعلان کرد که «این (عملیات) علیه تمام رنگ‌ها است و استثنایی وجود ندارد، فرقی نمی‌کند که شبکه‌ی حقانی، تحریک طالبان پاکستان یا هر گروه دیگری باشد».

با این حال، سفر دو روزه و رسمی رییس جمهور اشرف غنی به اسلام‌آباد در 14 و 15 نوامبر، از جمله دیدار او از مقر ارتش پاکستان به عنوان فرصتی که در طول چندین دهه به‌ندرت در اختیار رییسان دولت افغانستان یا یک حکومت خارجی دیگر گذاشته شده است، دلیل دیگری برای خوش‌بینی بود. جدا از اهدای گل به مناسبت یادبود از سربازان پاکستانی که در جنگ با شورشیان جان‌های‌شان را از دست داده بودند، ملاقات غنی با شریف از اهمیت بالایی برخوردار بود.

بنا‌براین، آیا می‌توان امیدوار بود که دو کشور در حل چالش‌هایی که توسط یک تعداد تروریست‌ها و شبکه‌های ستیزه‌جو، به‌ویژه طالبان افغانستان و شبکه‌ی حقانی‌ تحمیل می‌شوند، نزدیک می‌شوند تا امنیت و ثبات را در مناطق مرزی میان افغانستان و پاکستان برگردانند؟ یک تعداد اندکی از تحولات اخیر، در درک وضعیت جاری مهم اند.

وقتی سرتاج عزیز، مشاور امنیت ملی نواز شریف در پاسخ به پرسشی در مورد شبکه‌ی حقانی گفت که «پاکستان ضرورت ندارد ‌علیه شورشیانی که به کشور ما صدمه نمی‌زنند، اقدام کند»، حکومت افغانستان برخلاف گذشته پاسخ نیاندیشیده نداشت.

وقتی یک مهاجم انتحاری در 23 ماه نوامبر خود را در یک مسابقه‌ی والیبال منفجر کرد و حدود 60 تن را در والسوالی یحیاخیل ولایت جنوب شرقی پکتیکا کشت، کسی به پاکستان یورش نبرد، چیزی که در چند سال اخیر ریاست جمهوری کرزی اتفاق افتاده است. به‌جایش، ریاست امنیت ملی شبکه‌ی حقانی را متهم کرد؛ اما از نام بردن پاکستان خود‌داری کرد.

در گذشته، پاکستان برای اکثریت مقام‌های افغانستان که باور داشتند آی.اس.آی شورشیان حقانی را برای مقابله با نفوذ هند در افغانستان حمایت می‌کند، مترادف شبکه‌ی حقانی بود. در همین راستا، پاکستان استخبارات افغانستان را به پناه دادن به ملا فضل‌الله، رهبر تحریک طالبان پاکستان‌ متهم کرده است و گفته است که استخبارات افغانستان به او اجازه می‌دهد تا حملات در داخل پاکستان را برنامه‌ریزی ‌و انجام دهد.

ظاهرا‌ از زمانی که حکومت جدید در ماه سپتامبر سال جاری در کابل روی کار آمده است، هردو کشور خویشتن‌داری نسبی را پیشه کرده‌اند. با این حال، با در نظرداشت پیچیدگی منازعات دو جانبه در منطقه‌ی مرزی میان افغانستان و پاکستان، گذشته‌ی پر از دشمنی و سوء ظن و منافع هم‌گرا و واگرای دیگر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی، هنوز خیلی زود است که پا از یک خوش‌بینی محتاطانه فراتر بنهیم.

با وجودی که اشرف غنی می‌خواهد «به گذشته اجازه ندهیم تا آینده را نابود کند» و عزیز امیدوار است بتوانیم «بر این چالش‌ها فایق آییم»، واقعیت‌های موجود در صحنه همیشه بسیار متفاوت‌تر از بیانیه‌های رسانه‌ای اند. یک سناتور پاکستانی با یادآوری از روابط وخیم این دو همسایه در یک و نیم دهه‌ی گذشته، به ‌نویسنده گفت: «امیدواری‌ها مانند قلعه‌هایی از ریگ با حامد کرزی در کابل و پرویز مشرف در اسلام‌آباد، که زمانی یک حاکم قدرت‌مند ارتش بود، برپا شدند و فرو‌ریختند». این سناتور که نخواست از او نامی برده شود، گفت، هنوز چندین مانع بر سر راه تفاهم میان دو طرف وجود دارند: «فکر دایمی پاکستان به محاصره‌ی هند، تشکیلات امنیتی این کشور را وادار می‌کند که از نایبانی چون شبکه‌ی حقانی استفاده کند تا در افغانستان امنیت داشته باشد».

پنتاگون در گزارش شش ماهه‌اش به کانگرس این کشور، در اوایل ماه نوامبر گفت: «شورشیانی که روی افغانستان و هند تمرکز کرده‌اند، به فعالیت‌های‌شان از پاکستان و به ضر‌ر ثبات در افغانستان و منطقه ادامه می‌دهند». در کابل، غنی را به عنوان مرد توسعه و شگوفایی اقتصادی می‌شناسند. این امر که او در ماه نوامبر، پس از دیدار از چین و عربستان سعودی، به‌جای سفر به دهلی جدید، سفر دو روزه به اسلام‌آباد را برگزید، به تغییر قابل ملاحظه‌ای افکار کابل در مورد پاکستان اشاره دارد.

با این حال، مهم‌ترین انتظار غنی از همسایه‌‌اش این است که با نابود کردن شبکه‌های شورشی‌ای چون حقانی که طرف افغانستان معتقد است، مسئول اکثریت حملات تروریستی در داخل افغانستان است، در بهبود امنیت در کشور جنگ‌زده‌اش کمک کند. جای تأسف است که با وجود دادن اطمینان از سوی پاکستانی‌ها مبنی بر اقدام علیه تمام گروه‌های تروریستی، از حملات تروریستی در افغانستان کاسته نشده است. صرف در نیمه‌ی دوم ماه نوامبر، 12 حمله‌ی انتحاری و بمب‌گذاری در نقاط مختلف کشور به وقوع پیوستند.

موفقیت تلاش‌های اخیر پاکستان و افغانستان در زمینه‌ی بهبود روابط میان این دو کشور و ظاهرا از سرگیری روابط ایالات متحده با پاکستان‌– یا ارتش این کشور‌– به نتیجه‌ی اقدامات اخیر علیه تمام شورشیان، به‌شمول شبکه‌ی حقانی، بستگی خواهد داشت. در عین زمان، افغان‌ها باید همسایه‌ی پاکستان‌شان را در مورد عدم حضور ملا فضل‌الله، رهبر تحریک طالبان پاکستان‌ در خاک‌شان، راضی سازند. در هر صورت، احتمالا نشانه‌های تازه‌ی حسن نیت با گذر زمان بر باد خواهند رفت و مانند گذشته زمینه را برای جنگ نیابتی جدید در منطقه مهیا خواهد کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *