یک شهروند افغانستان مقیم شهر مشهد ایران پس از آنکه موفق نشده است دختر خردسالش را در مکاتب این شهر ثبتنام کند، در نامهای نوشته که دخترش در آرمانشهر اسلامی، قربانی آپارتاید ملیتی شده است.
محمد مرادی، از شهروندان افغانستان که اکنون در شهر مشهد ایران زندگی میکند، دیروز (دوشنبه، ۹ اسد) نامهی خود به دخترش ثنا را در صفحهی فیسبوکش منتشر کرده است.
او در این نامه نوشته است که همراه با همسرش، پس از حدود یک ماه تلاش موفق نشدهاند که دختر هفتسالهیشان ثنا را در صنف اول مکاتب شهر مشهد ثبتنام کنند.
آقای مرادی نوشته است که خانم و دخترش متولد ایران هستند، اما با وجود آن، مکاتب این شهر از ثبتنام دخترش خودداری کردهاند.
او افزوده که پس از تقلای زیاد، به مدیر آموزش و پرورش ناحیهی پنجم شهر مشهد نامه نوشت و با استناد به دستور آیتالله خامنهای، رهبر ایران ماجرای ثبتنامنشدن دخترش را شرح داد.
این شهروند افغانستان در ادامهی نامهی خود به دخترش نوشته است: «مدیر آموزش و پرورش ناحیهی پنجم، پس از مطالعهی نامهام، با لحن آرام و محترمانه گفت که من دستور دادهام فرزندان مهاجران افغانستانی در مدارس/مکاتب ایرانی تحت پوشش مدیریت من، ثبتنام نشوند زیرا فضای آموزشی ما کم است و حق اولویت با ایرانیها است.»
محمد مرادی خطاب به دخترش نوشته است: «عزیزم ثنا! نمیدانی که من از این سخن تبعیضآمیز، چقدر در خود فروریختم و دنیا بر سرم تیره و تار شد. در واقع، درد تبعیض، استخوانسوز است و تا کسی با تبعیض مواجه نشود، درد آن را احساس نمیکند.»
او افزوده که «عزیزم ثنا! در آن لحظه ناگهان تاریخ آپارتاید در ذهنم مثل فیلم عبور کرد و تو را بیرون از کلاس/صنف درس و مدرسه/مکتب تصور کردم که همسنوسالهایت درس میخوانند اما تو قربانی تبعیض و آپارتاید شدهای. سپس وضعیت دختران افغانستان در ذهنم خطور کرد و درد دل پدرانی را که منتظر بازشدن دروازههای مدارس/مکاتب هستند، با ذره ذرهی وجودم احساس کردم».
آقای مرادی در ادامهی نامهاش با اشاره به ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان نوشته است که «البته عزیزم ثنا! دختران افغانستان از صنف ششم قربانی آپارتاید جنسیتی شدهاند اما تو و امثال تو از همان ابتدا و در بدو ورود به دبستان (ابتدایی) قربانی آپارتاید ملیتی هستید».
این مهاجر اهل افغانستان در ادامه نوشته است که همسرم پس از آگاهشدن از پاسخ مدیر آموزش و پرورش ناحیهی پنجم شهر مشهد از من پرسید که «هنوز هم به آرمانشهر اسلامی فکر میکنی و از اینکه دین تو به خطر نیفتد، آرمانشهر اسلامی را ترک نمیکنی؟»
او افزوده که من در پاسخ همسرم گفتم که «هنوز به عقاید دینی و مذهبیام پابندم اما دیگر مدتها است باورهایم دربارهی آرمانشهر اسلامی درز برداشته است. سپس گفتم که اکنون نه راه پیش و نه راه پس داریم».
آقای مرادی در نامهای به دخترش نوشته است که «ما پدران معاصر افغانستان، شرمندهی شما دختران هستیم. دختران داخل افغانستان در شرایطی به دنیا آمدند که زمان، متعلق به آنان نیست و تو ثنا، در سرزمینی به دنیا آمدی که مکان متعلق به تو نیست و این درد مشترکی است که همهی دختران افغانستان را به هم پیوند میزند».
او افزوده که «آری ثنای عزیزم! ما تاوان اشتباه پدرانمان را میدهیم که ایران را به مقصد مهاجرت برگزیدند و فرزندانمان قربانی خطایی شدند که ما برای ادامهی حضور در ایران مرتکب شدیم».
آقای مرادی به دخترش وعده کرده که از هیچ تلاشی برای ثبتنام او در مکتب دریغ نکند و افزوده است: «تو با سواد خواهی شد اما آیندگان این یادداشت را خواهند خواند که روزگاری در آرمانشهر اسلامی، تنها آرزوی پدری، حضور دختر هفتسالهاش به مکتب و آرزوی دختر، رسیدن به ابتداییترین حقوق انسانیاش بوده است.»
مهاجران افغانستان در ایران میگویند که با تبعیض گسترده مواجه هستند و مقامهای این کشور حقوق مهاجران را بر اساس قوانین بینالمللی رعایت نمیکنند.
عدم دسترسی کودکان مهاجر افغانستان به آموزش در ایران، پیش از این نیز بارها اعتراضاتی را برانگیخته است.