دولت امریکا اعلام کرده که از این پس دست از تعقیب طالبان برمیدارد. یعنی تا حالا طالبان را تعقیب میکردند و ما خبر نداشتیم. اعلام این تصمیم در هر جای دیگر دنیا میتوانست موجی از شادی در دل طالبهای مربوط به آن کشورها برانگیزد. اما طالبان افغانستان قطعا از این تصمیم ضرر خواهند کرد و بنابراین، میتوان گفت که چنین تصمیمی با استقبال سرد آنها مواجه خواهد شد. میگویید چرا؟ علتش روشن است:
طالبان افغان هم افغان اند و خاصیت افغانی دارند. ذهن و روان افغانها با لج کار میکنند. تعقیبشان کنی، انگیزه پیدا میکنند که بگریزند و پنهان شوند و کمین کنند و بجنگند و هر روز اثبات کنند که چون به میدان آمدی میدانیام. دست از تعقیبشان که برداری، در واقع موتور لجشان را از کار انداختهای. میدانم در این مورد تردید دارید. اما اگر خوب دقت کنید، خودتان میتوانید دهها مثال این قضیه را بهیاد بیاورید. شما فکر میکنید چرا پایتخت مملکت ما این قدر کثیف است؟ از بس به ما گفتند که النظافه من الایمان، باور ما به الکثافت من الایمان محکمتر شد. لج میکنیم دیگر. همین یک دهه پیش عروس و داماد هیچ خبر نداشتند که در این دنیا چیزی بهنام کیک عروسی هم هست. تا اینکه آقای گلبدین حکمتیار در بارهی ضررهای کیک عروسی از دیدگاه اسلام کتابی نوشت. حالا اگر شما عروس و دامادی را یافتید که پشت یک کیک هشت منزله نایستاده باشند، من نام خود را تبدیل میکنم. یا همین قضیهی دینداری ما را در نظر بگیرید. برای سالها، ما جوانها از بس دیندار بودیم، حتا این اجازه را هم به کسی نمیدادیم که بگوید، خدا نیست. یعنی مسئلهای به این سادگی برای ما مسئلهی مرگ و زندگی بود. نمیدانم چه شد که ناگهان خود را پای منبر ملا یافتیم که میگفت، هرکس زیاد نماز بخواند، خداوند او را در روز قیامت از بقیهی مردم جدا میکند و به دستش یک بوتل هفت کیلویی کاراباو میدهد که قرار در سایه بنشیند و عیش کند. حالا بیا و ببین که یک جوان متدین را نمیتوانی بیابی که به درستی از عهدهی برشمردن هشت بنای مسلمانی برآید. چرا؟ برای اینکه جوانها وقتی که دیدند خداوند این قدر مهربان است، قسم خوردند که تا خداوند را سر غضب نیاورند، از پا ننشینند. این شد که همه شدند بیدین و روشنفکر. حالا هم حکایت طالبان است. از این پس، از هرجا که بگذرید، خواهید دید که چندین نفر طالب در کنار سرکها افتادهاند و از فرط بیانگیزگی، جان به جان آفرین تسلیم کردهاند.