بازخوانی یک تهاجم؛ شکل‌گیری جنبش جهانی جهاد

محمدقاسم عرفانی

۴۵ سال پیش، هم‌زمان با جشن کریسمس در روزهای پایانی سال ۱۹۷۹، برابر با ششم جدی ۱۳۵۸، اتحاد جماهیر شوروی سابق به‌صورت رسمی به اشغال نظامی افغانستان اقدام کرد. هم‌زمان با ورود دو لشکر موتوریزه از مرزهای ازبیکستان در شمال و ترکمنستان در غرب، کماندوهای روس که قبلا در کابل حضور داشتند، حفیظ‌الله امین و اطرافیانش را در همان روز به قتل رساندند. ببرک کارمل، رهبر تبعیدی جناح پرچم به‌عنوان رییس‌جمهور جدید افغانستان اعلام شد و تعداد سربازان شوروی در نخستین هفته‌ی جنوری ۱۹۸۰ به ۵۰ هزار و به مرور به بیش از ۱۳۰ هزار نفر رسیدند. اشغال افغانستان در فضای دو قطبی جنگ سرد زمینه‌ساز سرازیرشدن کمک‌های بین‌المللی به گروه‌های جهادی عمدتا مستقر در پشاور پاکستان، تبدیل شدن کشور به میدان رقابت مستقیم قدرت‌های بزرگ، کشته، زخمی و آواره شدن میلیون‌ها شهروند افغانستان و حضور هزاران داوطلب عرب برای مشارکت در جهاد شد. مفهوم عرب‌های افغان که بعدتر القاعده و جنبش‌ جهانی جهاد در قالب‌های گوناگون را پایه‌گذاری کردند، در همین دوره وارد ادبیات سیاسی جهان گردید.

اوضاع جهانی و منطقه

تهاجم ارتش سرخ شوروی به افغانستان نخستین تهاجم بلوک شرق در خارج از قلمرو پیمان ورشو به شمار می‌رفت و با واکنش‌های گسترده‌ی جهانی از قطب غرب گرفته تا کشورهای مسلمان منطقه، چین و سازمان ملل متحد روبه‌رو شد. این تهاجم باعث شد که المپیک تابستانی ۱۹۸۰ مسکو تحریم و نخستین فصل تنش‌زدایی که در روابط دو ابر قدرت از اوایل دهه ۱۹۶۰ آغاز شده بود به پایان برسد و فاز جدیدی از تنش آغاز شود. در سطح منطقه منازعه‌ی اعراب و اسرائیل با برتری اسرائیل در جنگ‌های ۱۹۴۸-۴۹، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ فروکش کرده بود. با امضای توافق‌نامه‌ی کمپ دیوید در سپتامبر ۱۹۷۸ از یک طرف مصر از حوزه‌ی نفوذ سوسیالیسم خارج شده بود و از جانب دیگر یأس سرخوردگی و عقده‌ی شکست بر جوامع مسلمان عربی سایه افکنده بود. در همجواری افغانستان، با شکست شاه در ایران این کشور از حوزه‌ی نفوذ امریکا خارج شده بود. از سوی هم هنوز طعم تلخ شکست امریکا در جنگ ویتنام در برابر هوشی مینه که مورد حمایت قاطع شوروی و چین بود، زنده بود و حس انتقام در میدانی مثل افغانستان وجود داشت. اشاره به این نکته نیز لازم است که اگرچه چین در اوایل جنگ سرد با پیروزی حزب کمونیست (۱۹۴۹) از قلمرو نفوذ امریکا خارج شده بود ولی تنش‌های مرزی دهه ۱۹۶۰ چین و شوروی باعث شده بود که چین نیز در صف مخالفان شوروی در جنگ افغانستان قرار گیرد. بنابراین، غرب به رهبری امریکا، چین و کشورهای اسلامی و عربی با انگیزه‌های مختلف در حمایت از احزاب و گروه‌های جهادی افغانستان علیه شوروی برخاستند.

مکتب الخدمه؛ بسیج و ساماندهی عرب‌های افغان

مکتب الخدمه یا دفتر خدمات جهادی‌های عرب در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط عبدالله یوسف عزام فلسطینی و اسامه بن لادن عربستانی در پشاور پاکستان ایجاد شد. این نهاد که سنگ ‌بنای القاعده محسوب می‌شود، به‌منظور جذب جنگ‌جو، جذب پول و ایجاد اقامتگاه و کمپ‌های آموزشی در نزدیک مرزهای افغانستان برای استقرار و آماده‌سازی جنگ‌جویان عمدتا عرب، تأسیس گردید. مکتب الخدمه دفترهایی به‌نام مستعار «الکفاه» در سراسر جهان ایجاد کرده بود که پس از کشته‌شدن عزام در ۱۹۸۹، اسامه بن لادن از آن ساختار بهره می‌گرفت. در میان عرب‌های حامی مجاهدان افغانستان عبدالله عزام که متأثر از اندیشه‌های محمد بن عبدالوهاب، سید قطب و محمد عبدالسلام فرج بود، عنصر بی‌بدیل و ایدئولوگ جهاد محسوب می‌شد. عزام مخالف سکولاریسم غربی، سوسیالیسم شرقی و طرفدار احیای خلافت اسلامی بود. به همین جهت وی نتواست به همکاری با سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) به رهبری یاسر عرفات که گرایش سکولاریستی و سوسیالیستی داشت ادامه دهد. عزام که در رشته‌ی اصول فقه اسلامی از دانشگاه الازهر دکترا داشت، در مفهوم‌سازی جهاد مدرن و بین‌المللی‌سازی آن نقش کلیدی داشت. به‌گفته‌ی اندرو مک‌گریگور، فلسفه‌ی جهاد عزام عمیقا متأثر از تجربه‌ی ورود بلامانع تانک‌های اسرائیلی به زادگاه پدری‌اش در ۱۹۶۷ در فلسطین بود. از نظر عزام که با پای پیاده یا الاغ از اغلب مناطق افغانستان بازدید کرده بود، مجاهدان افغانستان بهترین مدل مبارزه با «جاهلیت» را در پیش گرفته‌ بودند. عزام هشت دلیل برای پیوستن جوانان مسلمان به جهاد افغانستان را فهرست کرده بود:

  • به‌خاطر جلوگیری از سلطه‌ی کفار؛
  • کمبود مردان [برای شرکت در جنگ]؛
  • ترس از آتش جهنم؛
  • ادای فریضه جهاد و اجابت دعوت پروردگار؛
  • پیروی از سلف صالح؛
  • ایجاد یک بنیاد محکم به‌عنوان پایگاه اسلام؛
  • حمایت از مستضعفان افغانستان؛
  • به امید [ رفتن به] بهشت.

در چنین فضای حاکم بر روان جهادگرایان، کشورهای عربی که ناتوان از مبارزه با اسرائیل بودند جهاد افغانستان را بهترین فرصت برای تخلیه انرژی و احساسات ستیزه‌جویان عرب می‌دیدند. امریکا نیز  از یک طرف به‌دنبال کاهش فشار بر اسرائیل بود و از سوی دیگر جلوگیری از گسترش سوسیالیسم را یک اصل می‌دانست. امریکا همچنین مشتاق جبران شکست در جنگ ویتنام بود و بسیج جهادگران مسلمان عرب جهت شرکت در جهاد افغانستان را بهترین گزینه می‌دانست. این بستر مساعد بین‌المللی زمینه را برای فعالیت وسیع مکتب الخدمه فراهم کرده بود. از این‌رو، هم مجاهدان افغانستان و هم عرب‌های افغان از حمایت‌های سخاوتمندانه و همه‌جانبه‌ی کشورهای عربی و غرب برخوردار بودند. جوزف جی. کالینز در کتاب «فهم جنگ در افغانستان» مدعی است که تنها حجم کمک‌های امریکا به مجاهدان به ۴۰۰ میلیون دالر در سال نیز رسید. شایان ذکر است که همه‌ی این کمک‌ها با مدیریت استخبارات پاکستان (آی‌اس‌آی) توزیع می‌گردید.

تعداد و ماهیت عرب‌های افغان

در مورد تعداد عرب‌های داوطلب شرکت در جهاد علیه نیروی‌های ارتش سرخ شوروی و دولت مورد حمایتش، آمار دقیق و مورد وفاقی وجود ندارد. با این وجود تعداد عرب‌های افغان بین هشت تا ۳۵ هزار جنگ‌جو برآورد شده است. جمال قاشقچی که از وی به‌عنوان اولین خبرنگار عرب‌زبان پوشش‌دهنده‌ی اخبار مربوط به جهاد افغانستان یاد می‌شود، تعداد عرب‌های دخیل در جنگ افغانستان را ۱۰ هزار نفر تخمین زده است. دیوید کومینز در مطلبی که سال ۲۰۰۶ منتشر شد، می‌گوید ۳۵ هزار جنگ‌جوی عرب بین سال‌های ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۲ به افغانستان اعزام شدند. براساس گزارش مصطفی حمید و لیا فرال در کتاب «عرب‌ها در جنگ افغانستان»، تعداد ستیزه‌جویان عرب در زمان آغاز تهاجم امریکا به افغانستان در اکتبر ۲۰۰۱ حدود هزار و ۲۰۰ نفر و جنگ‌جویان ازبیک و اویغور نیز بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر بودند. البته این آمار شامل پاکستانی‌ها و دیگر جهادیست‌هایی که در رفت‌وآمد بودند نمی‌شود.

توماس هگ‌همر در مقاله‌ای با عنوان «ظهور جنگ‌جویان خارجی مسلمان، اسلام و جهانی شدن جهاد»  عرب‌های افغان را در قالب «تئوری برگشت» تحلیل می‌کند و معتقد است که عرب‌های افغان دست‌پرورده‌ی امریکا و عربستان سعودی بودند که بعد از جنگ افغانستان علیه حامیان خود اقدام کردند. اگرچه شواهد دال بر تخصیص بودجه‌ی دولتی به عرب‌های افغان ارائه نشده است اما کشورهای عرب حوزه‌ی خلیج فارس و دولت‌های غربی حامی و مشوق جذب جنگ‌جویان خارجی برای مشارکت در جهاد افغانستان بودند. تمویل‌کنندگان خصوصی و نهادهای خیریه غیردولتی با نگاه مساعد دولت‌ها، بدون هیچ محدودیتی به حمایت از عرب‌های افغان می‌پرداختند.

جدول تعدادی از عرب‌های شرکت‌کننده در جهاد افغانستان

مشخصاتتابعیت اصلیزمان حضور در افغانستانوابستگی سازمانیآخرین سمت/وضعیت
عبدالله یوسف عزامفلسطیناز اوایل تا اواخر دهه ۱۹۸۰مکتب الخدمهتئوریسین و ایدئولوگ جهاد جهانی
اسامه بن لادنعربستان سعودیاز میانه دهه ۱۹۸۰عرب‌های افغان- القاعدهمؤسس و رهبر القاعده
ایمن الظواهریمصراز اوایل دهه ۱۹۸۰صلیب سرخ- عرب‌های افغان- القاعدهرهبر القاعده
سیف العدلمصراز اواخر دهه۱۹۸۰جهاد اسلامی مصر- عرب‌های افغان- القاعدهرهبر احتمالی فعلی القاعده
ابو مصعب الزرقاویاردناواخر دهه۱۹۹۰القاعدهمؤسس القاعده شاخه عراق و پدرخوانده‌ی داعش
ابو معصب السوریسوریه- اسپانیااواخر دهه ۱۹۸۰عرب‌های افغان- القاعدهنویسنده‌ی «دولت المقاومه الاسلامیه العالمیه»
عبدالله انسالجزایراز اوایل دهه ۱۹۸۰عرب‌های افغانمبلغ جهاد جهانی و پناهنده‌ی سیاسی در لندن
ابن الخطابعربستان سعودیاز ۱۹۸۹-۱۹۹۴عرب‌های افغاناولین امیر مجاهدان چچن
عبدالهادی العراقیعراقاز میانه دهه ۱۹۸۰عرب‌های افغان-القاعدهاز ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ در گوانتانامو زندانی بود

برگشت نوک پیکان به‌سوی حامیان

ارتش شوروی پس از ده سال به اشغال افغانستان پایان داد و به این ترتیب جهاد در افغانستان نیز به پایان رسید. ستیزه‌جویان عرب دیگر به جوامع خود که اغلب همسو با غرب بودند، ادغام نشدند و فاز جدیدی از جهاد را این بار علیه غرب و مشخصا امریکا آغاز کردند. بن لادن عرب‌های افغان را در قالب القاعده سازماندهی کرد و با دیگر گروه‌های جهادی از قبیل جنبش جهاد اسلامی اریتره و اتحاد الاسلامیه سومالی و جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن الظواهری پیوند برقرار کرد. به این ترتیب فصلی از حمله و ضدحمله در طول دهه ۱۹۹۰ بین القاعده و امریکا در مناطق مختلف جهان از قبیل یمن، سومالی، عربستان، سودان، تانزانیا، کنیا، افغانستان و امریکا ادامه یافت که اوج آن حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ علیه برج‌های دوگانه‌ی تجارت جهانی در نیویورک بود. اسامه بن لادن در ۱۹۹۶ علیه امریکا اعلام جهاد کرد. وی این جهاد را جهاد دفاعی در برابر جنگی نامید که به‌گفته‌ی وی، صلیبی‌ها عملا علیه مسلمانان آغاز کرده‌اند. وی در ۱۹۹۷ در مصاحبه با سی‌ان‌ان گفت که امریکا تاوان حمایت از اسرائیل را خواهد پرداخت. امریکا در واکنش به حملات یازده سپتامبر به افغانستان حمله کرد و پس از بیست سال جنگ از طالبان خواست که پیوند خود با القاعده را قطع کنند. اگرچه امریکا موفق به حذف فیزیکی اسامه بن لادن و ایمن الظواهری شده است اما القاعده همچنان یک تهدید محسوب می‌شود. از دیگر دست‌آوردهای انکارناپذیر عرب‌های افغان داعش یا دولت اسلامی است که از دل القاعده عراق بیرون آمد.