روزگاری، روستای «شیخمیران»، مرکز ولسوالی اشترلی دایکندی وادی شادابی بود با جنگلهای بکر و انبوه، للمیزارها، کشتزارهای آبی و رودخانهی زلال. امروز آن تصویر سبز از ایام سپریشدهی این روستا در حال فراموش شدن است. در طی چند دههی گذشته خشکسالی مثل آفت چارهناپذیر به جان این منطقه افتاده است. بسیاری از باشندگان این منطقه با حسرت و اندوه از آن گذشتهی خرم یاد میکنند و خود را در برابر این فرسایش دردناک محیط زندگی خود ناتوان مییابند. اما در این میان یک نفر تصمیم گرفته است که تن به ناامیدی ندهد: حبیب نجفیزاده. او به تنهایی برای مقابله با تغییرات اقلیمی در زادگاه خود آستین بالا زده است. حبیب نجفیزاده فرزند این منطقه است و کودکی و نوجوانی خود را در این جا گذرانده است. نجفیزاده میگوید که در طول سالها چهرهی زادگاه او پیوسته دگرگون شده و پوشش گیاهی، حاصلخیزی خاک، شکل و وسعت دره و رودخانه، آبوهوا و الگوهای بارندگی در شیخمیران بهگونهی کامل تغییر کرده است. به نظر نجفیزاده، هرچند امروز بحران اقلیمی ترسناکی بر این منطقه سایه افکنده، هنوز امیدی هست که آن گذشتهی سبز را با تدابیری هوشمندانه به یک «آیندهی سبز» وصل کرد.
«آیندهی سبز»
حبیب نجفیزاده کارزار خود برای مقابله با تغییرات اقلیمی را «آیندهی سبز» نام گذاشته است. او میگوید که همین اسم، «شعار» کارزارش نیز هست؛ «ما فعلا در قیدوبند هیچ چارچوب تشکیلاتی و یا تعهدنامه و اساسنامه نیستیم. شعار کارزار کلی است تا همه بتوانند [در آن] مشارکت کرده و به نحوی سهم خود را ادا کند.»
بهگفتهی او، بحران تغییرات اقلیمی به همه آسیب رسانده و لذا نیاز است تا همه دستبهکار شوند. او، خود نیز با کمترین امکانات و براساس تجربهی زیستهاش در دایکندی وارد میدان شده است تا منطقه را از فروافتادن کامل در دام یک بحران محیطزیستی فاجعهبار نجات دهد.
حلقهای از یک زنجیره
در مناطق پاییندست و در امتداد دریای هلمند هم، سراسر دشت مارگو در هلمند و نیمروز تا تالاب هامون در مناطق مرزی ایران با افغانستان خشکیده است. نابودی پوشش گیاهی در دشتها و تالاب در پاییندست حوزهی دریای هلمند و ذخیرهگاههای آبی در بالادست، بحران اقلیمی در افغانستان را تشدید کرده است؛ براساس دادههای برنامهی محیط زیست سازمان ملل (یواناِیپی)، این حوزه آبی ۴۵ درصد خاک کشور را شامل میشود؛ کشوری که هماکنون در جمع ده کشور با بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی قرار دارد.
کاهش و نابودی پوشش گیاهی سبب وقوع سیلابهای مرگبار و ناگهانی و افزایش تولید ریزگردها و توفانهای غباری در افغانستان شده و امنیت زیستی را به خطر انداخته است؛ کشور توسعهنیافتهای که فاقد هرگونه زیربنای مؤثر و مدیریت کارآمد است. از طرفی، اثرات منفی تغییرات اقلیمی با گذشت هر روز، بهگونهی مخربتر نمایان میشود. بهگفتهی حبیب نجفیزاده که کارزار «آیندهی سبز» را برای مقابله با تغییرات اقلیمی به راه انداخته، همهی مردم، در مناطق مختلف و به اشکال مشابه، از آن متأثر شدهاند؛ «این تأثیر به حدی است که گردوغبار هامون، هلمند، نیمروز و فراه را مردم در شیخمیران دایکندی تنفس میکنند.»
نجفیزاده کیست؟
حبیب نجفیزاده پس از اتمام دورهی مکتب در منطقهی شیخمیران، به کابل میرود. در کابل رشتهی علوم سیاسی را میخواند. پس از ختم دورهی تحصیلی، بهحیث آمر دبیرخانهی کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی در ارزگان و بغلان کار میکند. با سقوط افغانستان بهدست طالبان، نجفیزاده بیکار میشود و دوباره به دایکندی برمیگردد. در اپریل سال گذشتهی میلادی (۲۰۲۴) هم به کنیا میرود و تا ماه نوامبر در آنجا میماند. او هماکنون در شهر نیلی، مرکز دایکندی زندگی میکند.
پس از بازگشت از کنیا، حبیب نجفیزاده در ماه جولای ۲۰۲۵ تصمیم میگیرد که در مناطق مختلف دایکندی سفر کند. در جریان سفر به منطقهی «کیسو» -که بعضی آن را بهخاطر طراوت و زیباییاش بهشت خواندهاند- متوجه جنگلهایی میشود که سالهای قبل در شیخمیران اشترلی نیز سبز بوده و اکنون نابود شدهاند؛ «جنگلهای کوهی در کیسو در مقایسه با دیگر مناطق دایکندی، بیشتر به چشم میخورند. این جنگلها در منطقهی ما (شیخمیران) نیز وجود داشتند، اما از بین رفتهاند. اگر آنها را در شیخمیران بکاریم، قطعا سبز میشوند.»
او از بازار کیسو، هشتونیم کیلوگرام تخم زیره کوهی، بادام کوهی، خنجک و قرغنه (بادام خارآلود) میخرد و تصمیم میگیرد که آنها را در فصل کشتِ خزان به کمک باشندگان محل و دانشآموزان در اطراف مکاتب پسرانه و دخترانهی شیخمیران بکارد؛ «در ساحهی هر دو مکتب، سابق پر از جنگل و بوته بود. [اکنون] اما همه نابود شده و چیزی باقی نمانده است.»

تغییرات اقلیمی در این منطقه نهتنها منجر به تغییرشکل و تخریب طبیعت و نابودی پوشش گیاهی شده بلکه سلامت، اقتصاد و سبک و ساختار زندگی مردم را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ «پدرم قصه میکند که در دورهی نوجوانی و جوانی او، درهی شیخمیران کاملا پوشیده از علف و جنگلهای وحشی بوده است. دریا هم پر از آب و [بستر آن] کوچکتر از زمان فعلی بوده است. مردم با پل چوبی که روی آن ساخته بودهاند، به دو طرف رفتوآمد میکردند. فعلا عرض آن تا ۲۰۰ متر افزایش یافته است.»
به همین ترتیب، در طول این سالها مردم دیمزار خود را بهصورت کامل و بخشی از کشتزار آبی خود را از دست دادهاند. بهگفتهی حبیب نجفیزاده، در حال حاضر هیچکس در شیخمیران از طریق دامداری درآمد ندارد. این وضعیت در سایر مناطق دایکندی و ولایتهای اطراف آن نیز حاکم است. تغییرات اقلیمی و بحرانهای محیطزیستی ناشی از آن، سبک زندگی و نیازهای مردم در این مناطق را دگرگون کرده و در برخی از نواحی، مردم ناچار به ترک زمین و خانههای خود شدهاند. نجفیزاده میگوید که در منطقهی شیخمیران اکنون «نان» کمتر کسی از زمین تأمین میشود. اکثر افراد با تغییر در نیازهای زندگی، یا کوچ کردهاند و یا هم مایحتاج خود را با کار در جاهای دیگر تأمین میکنند.
بهگفتهی نجفیزاده، این مناطق در سالهای اخیر شاهد افزایش توفانهای غباری شدیدتر نسبت به گذشته بودهاند؛ «در شیخمیران هیچ فرد مسن این شدت از گردوغبار را بهیاد نمیآورد. مردم نمیدانند که [گردوغبار] از کجا منشأ میگیرند و چرا سالبهسال بیشتر میشوند.»
فرسایش خاک و تخریب پوشش گیاهی و بهویژه در مناطق پاییندست و دشتها از عوامل اصلی تولید و گسترش گردوغبار در مناطق بالادست، از جمله دایکندی اند. بخشی بزرگی از این گردوغبارها در مناطق غربی، جنوبی، جنوبغربی و شمالغربی افغانستان گزارش شده است. از طرفی هم، نجفیزاده میگوید که اکثر مردم در جامعه از خطرات این ریزگردها آگاهی ندارند؛ «تابهحال کسی حتا یک جمله دربارهی خطرات گردوغبار و یا اتخاذ تدابیر لازم در شرایط غبارآلود نگفته است.» سازمان جهانی صحت آن را «تهدید جدی» برای سلامت خوانده است. ذرات گردوغبار کمتر از ۲.۵ میکرون قطر دارند و به راحتی وارد ریهها میشوند. این ذرات حتا میتوانند در خون هم نفوذ کنند. گردوغبار عمدتا با بیماریهای قلبی و عروقی، آسم، اختلالات عصبی و سرطان مرتبط است.

افزون بر دایکندی، حبیب نجفیزاده کارزار خود را در شش ولایت دیگر با آبوهوای یکسان و کیفیت خاک مشابه در مناطق مرکزی گسترش داده است. این ولایتها شامل بامیان، غور، غزنی، ارزگان، میدان وردک و پروان میشوند. او این مناطق را «دایرهی سبز» نام گذاشته است؛ «برای من و سایر رضاکاران دسترسی و رفتوآمد به این مناطق هم راحت و کمهزینه است. تخم و دانه در تمامی این ولایتها تبادله میشود. [در فصل کاشت] خزان و بهار آینده در نقاط مختلف دایرهی سبز کارزار خود را تطبیق میکنیم. مثلا میتوان ارغوان پروان را در برخی از مناطق بامیان پرورش داد و یا هم خنجک، زیره و قرغنهی کیسو را در ارزگان کاشت.» او میافزاید که تصمیم دارد تا کارزار آیندهی سبز را در سایر ولایتها هم گسترش دهد.
نجفیزاده به کمک مردم مناطق مختلف درختها، درختچهها و بوتههایی را که قبلا در یک منطقه زنده بوده و اکنون نابود شدهاند، دوباره میکارد و یا گونههای مختلف آنها را در مناطقی با آبوهوای یکسان تکثیر میکند: راهحل «فوری» و «کمهزینه» برای مقابله با تغییرات اقلیمی.
استقبال مردم
مردم در نقاط مختلف کشور از کارزار احیای جنگلها توسط حبیب نجفیزاده حمایت کردهاند. او هر روز از مردم در سایر ولایتها سفارش دانهی بوته و درخت دریافت و آنها را یکییکی از روستاهای دایکندی تهیه میکند؛ «سفارشها را در [شهر] نیلی، مرکز دایکندی جمعآوری میکنم. سپس به کسانی که دانه سفارش کردهاند، میفرستم. این سفارش در هماهنگی با رضاکاران عموما در ولایتها و مناطق دیگر فرستاده میشوند.» حبیب نجفیزاده تا کنون بیش از ۷۳۰ سفارش را تأمین کرده است. سفارشدهندگان اکثرا دانشآموختگان دانشگاه اند. بیشترین سفارش هم از میدان وردک، غزنی و دایکندی ارائه شده است. حبیب به سایر ولایتها، از جمله ارزگان، بامیان، غور و پروان که سفارش اندکی داشتهاند، نیز دانه ارسال کرده است؛ «امکانات مناطق را خود ما در نظر میگیریم و [تخم] برای مردم محل، رییسان شورای انکشافی و جنگلبانان میفرستیم تا بذرکاری کنند.»
حبیب بخشی از سفارشها را هم توسط رضاکاران در مناطق دیگر دریافت میکند. شمار «هماهنگکنندگان» افراد رضاکار تا کنون به ۱۶ نفر میرسد. آنان هر چند روز یک بار، بهگونهی آنلاین با همدیگر دربارهی فعالیتهایشان گفتوگو میکنند؛ هرکدام سرگذشت متفاوتی دارند، اما همه از آسیب شدید ناشی از بحران تغییرات اقلیمی نگران اند و از «تخریب بیشتر طبیعت و عدم تدابیر بهموقع» هراس دارند.

از هنگامی که کارزار «آیندهی سبز» راهاندازی شده، حبیب نجفیزاده و سایر رضاکاران این کارزار با بیش از ۴۵۰ نفر از متخصصان، استادان دانشگاه، دانشآموختگان و دانشجویان رشتههای زراعت، محیطزیست و برق گفتوگو کردهاند. مشکلات و چالشها را با آنان در میان گذاشته و با هم راهحل جستوجو کردهاند. نجفیزاده میگوید که به این گفتوگوها و مشورتها همچنان ادامه میدهد؛ «امیدوارم بتوانیم به آیندهی سبز برسیم و از آسیب بحران اقلیمی در امان بمانیم.»