منبع: وال استریت ژورنال
نویسنده: مارگریتا استانساتی
برگردان: حمید مهدوی
وقتی عبدالله، یک فرمانده طالبان در مرکز افغانستان، به اسلحه و مهمات بیشتر ضرورت دارد، به همان افرادی رو میآورد که معاش ماهانهی 580 دالری به او پرداخت میکنند: حامیان ایرانی او. او گفت: «هرچه ضرورت داشته باشیم، ایران برای ما فراهم میکند».
مقامهای افغانستان و غربی میگویند که تهران تلاشش در راستای تأمین اسلحه، مهمات و وجوه برای طالبان را افزایش داده و اکنون برایش سربازگیری میکند و آنها را آموزش میدهد و تهدید جدیدی برای امنیت شکنندهی افغانستان خلق میکند.
این مقامها میگویند که استراتژی ایران در حمایت از طالبان دو گونه است: مقابله با نفوذ ایالات متحده در منطقه و فراهمکردن یک وزنهی تعادلی در برابر حرکت دولت اسلامی در قلمرو طالبان در افغانستان. فشار تهاجم نظامی طالبان و حرکت جدید در راستای گفتوگوهای صلح میان آنها و کابل، نیز این احتمال را بالا میبرد که برخی از اعضای آنها سرانجام به قدرت برگردند.
یک دیپلمات غربی گفت: «ایران روی برگشت دوبارهی طالبان به قدرت شرطبندی میکند.» «آنها در مورد اینکه در حال حاضر افغانستان به کدامسو در حرکت است، مرددند؛ پس شرطهایشان را مصئون میسازند».
مقامهای ایرانی به درخواستهای اظهار نظر پاسخی ندادند؛ اما تهران پیوسته کمک مالی یا نظامی به طالبان را در گفتوگوها با مقامهای افغان و غربی رد کرده است. یک مقام ارشد پیشین افغانستان گفت: «هنگامی که موضوع را با آنها بحث کردیم، آنها رد کردند».
قویترشدن اتحاد ایران-طالبان پیچیدگی جدیدی را در برنامههای اوباما برای شرق میانه و آیندهی افغانستان نشان میدهد؛ جایی که ایالات متحده برای محدودکردن نقش طالبان قبل از خروج تمام نیروهایش، به استثنای 1000 سرباز امریکایی، در پایان ریاست جمهوری اوباما در سال 2016 کار کرده است. در اوج حضور نیروهای امریکایی در افغانستان در سال 2011، 100 هزار نیروی این کشور در افغانستان حضور داشتند.
گفتوگوهای هستهای بینالمللی به حمایت کاخ سفید با ایران که قرار است در ماه جاری پایان یابد، در سراسر جهان با انتقادات مواجه است؛ چون میتواند به طور بالقوه پویایی جدیدی را در منطقه ایجاد کند و در آن تهران که از تحریمهای تنبیهی اقتصادی نجات یافته و به منابع جدید دست خواهد یافت، قادر خواهد بود تا از طریق گروههای نیابتیاش یک آجندای فعال را در شرق میانه و اطراف آن دنبال کند. این منقدان میگویند که بهبود روابط تهران با طالبان نشانهی دیگر آن است.
اد رویس، رییس کمیتهی امور خارجی مجلس سنای امریکا گفت که اگر توافق هستهای امضا شود و تحریمها برداشته شوند، حمایت ایران از طالبان بیشتر خواهد شد. آقای رویس گفت: «ایران حمایتش را از ملیشهها و گروههای شورشی در سرتاسر منطقه بیشتر میکند.» «با توجه به میلیاردها دالر کمک به خاطر برداشتهشدن تحریمها، این حمایت بیشتر خواهد شد».
جان مککین، ریس کمیتهی نیروهای مسلح سنای آمریکا گفت، افزایش حمایت ایران از طالبان، تداوم رفتار تهاجمی این کشور در یمن، سوریه، عراق و لبنان است. او گفت: «این شواهد دیگری از ادامهی بیتوجهی عمدی حکومت به حقایق در میدان نبرد در روشنی تهاجم ایران در منطقه است». مقامهای امریکایی مشخصاً از اظهار نظر در مورد نزدیکشدن روابط ایران-طالبان خودداری کردند؛ اما گفتهاند که دیپلماسی این کشور با ایران، نگرانیهایشان را در مورد نفوذ ایران در بیثباتی منطقه تغییر نمیدهد. جیمیز کلاپر، مدیر استخبارات ملی در نامهای به قانونگذاران گفت که ایران «پرچمدار کشورها در حمایت از تروریسم است».
طالبان از دیرزمان بدینسو از خاک پاکستان به عنوان پایگاه اصلی سربازگیری و مقر فرماندهیشان استفاده کردهاند. اما مقامهای افغان و غربی میگویند که ایران از طریق سپاه پاسداران انقلابیاش به عنوان یک متحد کلیدی طالبان ظهور کرده است. آنها میگویند که تهران از پناهندگان در داخل مرز این کشور درخواست کمک میکند، تاکتیکی که این کشور در سربازگیری برای جنگ در حمایت از رژیم بشارالاسد در سوریه نیز استفاده کرده است.
آقای عبدالله یکی از این جنگجویان طالب مستقر در ایران است. عبدالله میگوید که پس از اینکه به خاطر کار غیرقانونی در شهر مرزی بندر عباس ایران زندانی شد، یک افسر استخباراتی ایرانی با او ارتباط برقرار کرد. او گفت: «او از من پرسید که چقدر پول درآوردهام و اگر به افغانستان بروم و برای آنها کار کنم، معاشم را دوبرابر خواهند کرد». آقای عبدالله گفت که قاچاقچیان استخدامشده توسط ایران منابع را از طریق مناطق مرزی به صورت غیرقانونی عبور میدهند؛ جایی که در آن ایران، افغانستان و پاکستان با هم ملاقات میکنند و آنها را به واحدهای طالبان در داخل خاک افغانستان تحویل میدهند. او گفت که جنگجویان او سلاحهایی را دریافت میکنند که شامل توپ 82 ملی متر، اسلحهی سبک، کلاشینکوف، راکتانداز و مواد برای ساخت بمبهای کنار سرک.
مقامهای ارتش و استخباراتی حمایت ایران از طالبان را یک اتحاد راحتی میدانند. از لحاظ تاریخی، روابط میان ایران، یک حکومت دینی شیعه، و تندروان سنیمذهب طالب پرتنش بوده است. در سال 1988، پس از آنکه ده تن از دیپلماتهای این کشور در جریان تاختوتاز بر کنسولگری آن در شهر شمالی مزار شریف کشته شدند، ایران تا سرحد آغاز جنگ علیه طالبان پیش رفت. در سال 2001، ایران با سرنگونی طالبان مخالفت نکرد و از آن زمان تا کنون روابط دوستانهاش با حکومت مورد حمایت غربیها در کابل را حفظ کرده است. اما ایران از دیرزمان بدینسو با حضور نظامی امریکا در یکقدمی دروازهاش راحت نبوده و نظر به گزارش ماه اکتبر سال 2014 وزارت دفاع امریکا، حداقل از سال 2007 بدینسو سپاه پاسداران انقلاب به طالبان سلاح فراهم کرده است. در ماه جون 2013، زمانی که تهران رسماً از یک هیأت طالبان برای شرکت در یک کنفرانس اسلامی و دیدار با مقامهای ارشد ایران دعوت کرد، صفحهی جدیدی در اتحاد ایران و طالبان گشوده شد.
در خزان آنسال، مقامهای امنیتی افغانستان گفتند، مدارک واضحی دارند که ایران جنگجویان طالبان را در داخل مرزهایش آموزش میدهد. نظر به گفتههای مقامهای افغان و آقای عبدالله، فرمانده طالبان، تهران اکنون حداقل چهار اردوگاه آموزش طالبان را اداره میکند. این اردوگاهها در شهرهای تهران، مشهد، زاهدان و استان کرمان واقع اند. یک مقام ارشد افغانستان گفت: «در ابتدا، ایران از طالبان حمایت مالی میکرد.» «اما اکنون آنها طالبان را آموزش داده و تجهیز نیز میکنند».
خروج نیروهای ایالات متحده و متحدانش از افغانستان، عبور جنگجویان طالبان و قاچاقچیان را از مرزهای بیدر و پیکر آسانتر ساخته است. سید واحد قلاتی، یک سیاستمدار بانفوذ از شهر غربی هرات؛ جایی که ایران از دیرزمان بدینسو نفوذ داشته است، گفت: «در گذشته ایالات متحده تواناییهای نظارتی قابل توجهی داشت.» «اما اکنون که امریکاییان افغانستان را ترک کردهاند، ایران به مراتب آزادتر است».
یک مقام خارجی گفت که ایران با اجازهدادن به این گروه برای بازکردن یک دفتر در مشهد و حضور در آنجا حداقل از آغاز سال 2014، اتحادش با طالبان را رسمی ساخت. این دفتر آنقدر نفوذ پیدا کرده است که برخی از مقامهای خارجی اکنون آن را «شورای مشهد» میخوانند؛ اصطلاحی که برای توصیف شوراهای رهبری طالبان استفاده شده است. مقامهای افغان و خارجی گفتند که یکی از نقاط ارتباطی اصلی میان تهران و شورشیان طیب آغا، رییس دفتر سیاسی طالبان در قطر است. گروه شورشیان گفت که آخرین سفر او به ایران در اواسط ماه می بود. طالبان دریافت کمک از ایران یا هر کشور خارجی دیگر را رد میکنند؛ اما میگویند که خواهان داشتن روابط خوب با همسایههای افغانستان اند.
پشتیبانی ایران از طالبان یک منطق استراتژیک دارد. مقامهای افغانستان میگویند که ایران در حال حاضر در سوریه و عراق علیه داعش میجنگد و نسبت به ظهور خط مقدم جدید در نزدیکی مرز شرقیاش محتاط است. یک مقام امنیتی افغانستان گفت: «ایران به دنبال آن است که با استفاده از طالبان با داعش مقابله کند».
برای طالبان، ستیزهجویان دولت اسلامی یک تهدید متفاوت است: آنها رقیبانشان هستند. باشندگان و مقامهای افغانستان میگویند، از زمانی که شاخهای از داعش در اوایل سال جاری برنامههایش به منظور گسترش در افغانستان و پاکستان را اعلام کرد، این گروه جدید به صورت فعال جنگجو استخدام کرده که بسیاری از آنها طالبان ناراضی هستند.
مقامهای افغانستان میگویند که این امر دو گروه رقیب جهادی را علیه همدیگر به رقابت واداشته است و میان آنها برخوردهایی در ولایتها، از جمله ولایت هلمند در جنوب، ننگرهار در شرق و به صورت مشخص در ولایت فراه در نزدیکی مرز با ایران رخ داده است که در آن طالبان مورد حمایت ایران نیز شرکت داشتند.
تأمین مالی این گروه ستیزهجو گزینههای بیشتری را در اختیار آن قرار میدهد، حمایتی که بهزودی در میدان نبرد اثر خواهد گذاشت.
آنتونیو جیوستوزی، کارشناس مسایل طالبان که دخالت ایران در افغانستان را دنبال کرده است، گفت: «اگر به خاطر ایران نمیبود، فکر نمیکنم که آنها میتوانستند تهاجمی را که حالا راه انداختهاند، راهاندازی کنند».
در ماههای اخیر که تعداد زیادی از جنگجویان طالب در جنگ شرکت کردهاند و توانایی نیروهای افغانستان در حفظ مناطق تحت کنترولشان را آزمایش میکنند، در مقایسه با سال گذشته، امنیت در غرب و شمال افغانستان بهشدت رو به وخامت گذاشته است. با اینحال، مشخص نیست که ایران تا چه حد از طالبان حمایت خواهد کرد.
یک مقام خارجی دیگر گفت: «آنها احتمالا نمیخواهند طالبان بیش از حد قوی شوند.» «آنها صرف میخواهند مطمئن شوند اهرمی در دستشان دارند؛ چون خدا ناخواسته اگر طالبان برنده شوند، در آن صورت آنها تمام قدرت و نفوذشان را از دست خواهند داد».