رو گرداندن از غرقاب

مراسم فاتحه‌یی که طرفداران سوگوار ملاعمر در کابل برگزار کردند، بسیاری از مردم را تکان داد. بعضی گفتند که دولت نبایست اجازه می‌داد در پایتخت چنین مراسمی برگزار شود. ولی حقیقت این است که اگر در پایتخت کشور کسانی از مرگ ملاعمر اندوهگین باشند، روگرداندن از این واقعیت هیچ دردی را درمان نمی‌کند. گره کار در برگزار کردن مراسم یا حتا اعلام حمایت از ملاعمر و ایدئولوژی منفورش نیست. آن‌چه نگران کننده است ناتوانی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در جلوگیری کردن از حرکت‌های خراب‌کارانه و تروریستی در کشور است. اگر این نهادها بر اوضاع امنیتی اشراف می‌داشتند، حمایت عده‌یی از ملاعمر و سوگواری کردن برای او به موضوعی عادی تبدیل می‌شد.

همین چند ماه پیش جمعی از افراطیان مسلمان بریتانیایی بیرق‌های داعش را در لندن برافراشتند و به دفاع از این گروه گرد هم آمدند. اما دولت انگلستان چون بر اوضاع مسلط است، دست پاچه نشد. اساسا هر کشوری که بخواهد به ثبات پایدار برسد، باید ظرفیت بالایی برای تحمل ابراز عقاید سیاسی مخالف داشته باشد. رو گرداندن چاره ساز نیست. اگر کسانی از ملاعمر حمایت می‌کنند، باید بتوانند این کار را به صورت علنی بکنند. مخالفت سیاسی با دولت، در اشکال جدی‌اش، همین است دیگر. اما اگر همین حامیان ملاعمر خواستند آشوب برپا کنند و دست به خشونت بزنند، آن گاه دولت باید توان آن را داشته باشد که آنان را سر جای شان بنشاند. و این همان حلقه‌ی گم شده در زنجیره‌ی حوادث و سیاست‌ها در کشور ماست. دولت‌های ما همیشه به جای کار دشوار مطالعه‌ی دقیق اوضاع و تنش‌ها، راه آسان سرکوب را در پیش گرفته اند. همیشه به جای باز کردن گره، از گره رو گردانده اند. نتیجه‌ی این رویکردها را هم تا کنون دیده‌ایم: چرخش مداوم در دایره‌ی خشونت بی پایان.