اوشت! بیداری؟

اگر در دهات زندگی کرده باشید، با روباه حتما آشنایید. روباه مرغ می‌برد؛ هر روز قصه‌ی حمله‌ی روباه بر خروس و ماکیان ده‌کده سر زبان‌هاست. اما در همین دهات هم آدم‌هایی هستند، خدا یار جان شان، که صد سال در یک محله زندگی کرده اند اما روباه را نمی‌شناسند. خروس‌شان یک هفته آواز نمی‌دهد، اما متوجه نمی‌شوند. و آن در حالی است که آن خروس خوش خوان یک هفته است به لقای روباه پیوسته است. وقتی که متوجه هم می‌شوند، از همدیگر می‌پرسند:

«ما خروس هم داشتیم؟ آن نپرنده‌ی تاجدارِ خوش آواز که هر روز سرود می‌خواند، خروس بود؟»

باور نمی‌کنید، ولی باور کنید روباه هم این گونه فامیل‌ها را خوب می‌شناسد. همان روباهی که در مرکز مطالعات ده‌کده‌ی مرغ آباد به نخبه‌گان روباه هشدار می‌دهد که مردم در باره‌ی مرغ‌های خود تعصب زیادی دارند، به آنان توصیه می‌کند که تا می‌توانند از میان مرغ‌های فوامیل غافل مورد بحث قربانی بگیرند. روباهان  معمولا این فامیل‌های بی‌خبر را می‌آزمایند. می‌گویید چه طوری؟ بگذریم.

راستی، از قصه‌ی روباه که بگذریم، بالاخره این رییس جمهور ما آیا توضیح داد که چه طور از ملاعمرِ مرده تشکر کرد؟