طالبان زابل، بارها و ماهها قبل، مسافرین را از مسیر راه به اسارت بردند. ماهها شکنجه کردند و در نهایت، هفت مسافر را گلو بریدند و جنازههایش را برای اشرف غنی و عبدالله عبدالله تحفه فرستادند. اشرف غنی رییس جمهور این مملکت است، اشرف غنی ریاست جمهوریاش را مدیون رای و اعتبار همین مردم است. عبدالله عبدالله که شریک پنجایی آقای غنی است نیز، صلاحیت و قدرتش را مدیون رای و اعتماد همین مردم است. مردمی که برای آیندهی مثبت و عاری از خشونت و استبداد به پای صندوقهای رای رفتند. مردمی که بنیاد زندگی مدنی و قانونی را در این جغرافیای وحشت گذاشتند.
طالبان زابل گلوها را بریدند و شاید حالا در کمین مسافرین تازهنفس اند تا به اسارت برده و نفسهای تازه را برای همیشه بند آورند. گلوهای بریده اینک به کابل رسیده، حالا طالبان کابل علیه گلوهای بریدهی شهروندان کشور قدعلم کردهاند. فرق طالبان کابل با طالبان زابل ایناست که طالبان کابل برخلاف طالبان زابل، هر روز شیک و تمیز، پشت میز قانونی قدرت مینشینند. اخبار جنگ و تلفات مردمی را که به اینها رای دادهاند، گوش میدهند. بر ریش مردم میخندند و از هر ناحیهای که با ارادهی جمعی مواجه شدند، احساس خطر کرده و با تمام وجود مقابل مردم میایستند تا صدای مردم بیرون از مرزهای ولایت و ولسوالیشان انعکاس نکنند.
طالبان کابل بر خلاف طالبان زابل، به مسافرین کار ندارند. گلو نمیبرند و با ظاهر چتل طالبانی، در مسیر راه هم دیده نمیشوند. طالبان کابل از بستر حکومت و دولت، علیه طبیعیترین حق شهروندان این کشور میایستند، مبارزه میکنند و خیلی راحت حقوق مردم را از مردم میگیرند. فجایع وردوج بدخشان، قیصار و غورماچ فاریاب، اچین ننگرهار، ولایت قندوز، حملهی انتحاری شاهشهید، گروگانهای مزار و گروگانهای سریالوار ولایت زابل، آیا پرده از صورت طالبان کابل بر نمیدارند؟ حکومت و در راس آن آقای اشرف غنی، چه کاری برای جلوگیری از تکرار این فجایع انجام داده؟ مگر هر باری که نیروهای امنیتی به محل اعزام شده، خیلی زود پس به کابل خواسته نشده؟ اگر این مقامات ظاهراً ستره، خود طالب نیست و دشمن جان و زندگی مردم این مملکت نیستند، چرا به نیروهای امنیتی به جای پس خواستن به کابل، دستور حمله و نابودی کامل طالبان را نمیدهند؟
چرا اشرف غنی، عبدالله عبدالله، معاونین شان و متنفذین اجتماعی علیه دادخواهی گلوهای بریدهی هفت شهروند این کشور میایستند؟ چرا با تطمیع مهرهها در صدد اخلال و متفرق کردن جمعیت معترض برآمدهاند؟ طالبان کابل میدانند که این روسیاهی را نمیتوان بردوش کشید، از همین رو در صدد مسکوت کردن جریان دادخواهی هزاران شهروند کابل اند. طالبان کابل یا همان اشرف غنی و عبدالله و محقق و دانش و جیلانی پوپل و وکلایی که از ترس رسیدن گلوهای بریده به کابل به خود میلرزند، بدانند که قدرت تطمیع در برابر درد جمعی ناتوانتر از آن است که آقایان فکر میکنند. پیشنهاد میکنم بستههای دالر را برای به مدرسه فرستادن عیال خویش نگهدارند بهجای اینکه خرج متفرق کردن مردم عدالتطلب کابل بکنند.
چهرهی واقعی زمامداران شیک را فقط با گلوهای بریدهی شهروندان بیگناه و بیدفاع میتوان دید. زمامدارانی که نزد مردم از عجز و بیدرایتی خویش سخن گفتند و از مصلحتهای که معلوم نیست چیست و از کجا آمده، قصه میکنند. بیجهت نیست که عبدالله عبدالله در محضر صدها نفر، میپذیرد که حکومت کوتاهی کرده، نه تنها در زابل که در تمام ولایتها و ولسوالیها. شرمآورتر ایناست که آقای عبدالله خود معترف است که هیچ توجیهی برای این کار ندارد. نباید هم داشته باشند. من تعجبم از این است که این طالبان نکتاییپوش کابل، با چه رویی هنوز از وحدت ملی، دموکراسی، قانون و مصلحت جمعی حرف میزنند.
طالبان زابل خط و نشان مشخص دارند، علیه تمام مردم افغانستان ایستاده و هدف شان، نابودی زندگی در افغانستان است. اما آنچه خطرناکتر از خط و نشان طالبان زابل است، دورویی طالبان کابل است. به من اجازه دهید پرخاش کنم! آدمی که نصف زیر خاک است، به قطع شریک شیطان است و علیه مردم! مقامات حکومت وحدت ملی از یکسو طالبان را دشمن خویش میدانند، از سوی دیگر هیچ کاری نمیکنند. اینطور نیست که نیروهای امنیتی کشور توانایی مبارزه با طالبان را نداشته باشند، توانایی و امکانات مبارزه وجود دارد اما ارادهی مبارزه بدست طالبان کابل است که هر روز ضعیف و ضعیفتر میشود.
گلوهای بریده ضمن اینکه نمایش جنایت طالبان زابل است، نشان از قساوت طالبان کابل هم است. مخصوصاً وقتی این عالیجنابان مصلحت (فردی) را به نیاوردن این جنازهها به کابل و بیصدا دفن کردن شان در جاغوری میدیدند. شرم حضور و طنین صدای گلوهای بریده، تمام بشریت را تکان خواهد داد. اشرف غنی و دمودستگاهش هم فقط از این مسئله میترسد! اشرف غنی نمیخواهد جهان تکان بخورد، میخواهد همهچیز را برای جهان طبیعی و نرمال جلوه دهد. اما هیچ چیز طبیعی و نرمال نیست آقای رییس جمهور! حتا سکوت تو در برابر جنایتها و فجایع هم نرمال نیست!