خبرنگارناراضی -78

ما، یعنی بشر! بشر نمی‌تواند افتخارات بشر را نادیده بگیرد. همان آدمی که روز اول به ذهنش رسید تا دست‌شویی را در درون منزل درست کند، کاری کرده نهایت مهم! رفتن به دست‌شویی از رفتن به کعبه هم ضرورتر است. بشر نمی‌تواند با این زور محدودش ‌علیه افتخارات دست‌شویی مبارزه یا اقدام کند. بشر اگر لوبیا بخورد یا سبزی پالک یا هم هفتاد و دو نوع برنج با هفتاد و سه نوع سبزی و سایر مخلفات (بر حسب سلیقه و توان مالی)، مجبور است برای دوباره خوردن به دست‌شویی پناه ببرد. دست‌شویی در تمام تمدن‌ها محرم‌ترین اسم بی‌جان، حتا برای ابرقهرمان‌هاست. حالا تصور کنید روزی فرا رسیده که همه‌ی افغان‌ها از یک فرهنگ مدرن و انسانی برخوردار شده و دریای کابل، دیگر افتخار بشر کابل را حمل نمی‌کند. در یک چنین روز (روزی‌ که هیچ‌آدمی را وجدانش اجازه ندهد برای فریب مردم عکسی به بزرگی ریاست ترافیک سر هر ‌چهار‌راه بند کند‌ و هیچ‌آدمی فریب عکس را نخورد)، انتخابات یکی از افتخارات دیگر بشر کابل خواهد بود.

حالا شما بی‌خیال این تصورات شوید و یک سر بچسبید به تحلیل اوضاع و احوال کشور! اول از خود‌تان شروع کنید. تحلیل شاخ و دم ندارد. تحلیل در یک تعریف ساده عبارت است از‌:

1-   ناامنی مانع انتخابات است. این ناامنی را که خلق می‌کند؟ دولت و جامعه‌ی جهانی، پاکستان و ایران و سایر کشورهای مفید، افغانستان را چه ‌قدر دوست دارند؟ اگر قرار باشد که برای کوچی‌ها هم‌چنان ده کرسی در پارلمان اختصاص بیابد، چرا وزارت اطلاعات و فرهنگ برای تشویق کوچی‌ها به خبرنگاری و روزنامه‌نگاری کاری نمی‌کند؟ مگر اصیل بودن به معنای عدم دست‌رسی به اطلاعات است؟ نه! اگر روزی یک کوچی با همان استایل همیشگی در مجمع سازمان ملل برای خبرنگاری برود، به نظرتان فردای آن روز تیم ملی کریکت افغانستان قهرمان نخواهد شد؟

2-   شدیداً برف می‌بارد. برف‌باری از علایم واضح زمستان است. زمانی که برف دیگر نبارد، به این معنا است که بهار رسیدنی است. بهار فصل شروع دوباره است. این گونه نباید تحلیل کرد، بلکه اگر ادعا کنید یا با خود بپندارید که پس از انتخابات، چالش‌های اصلی انتخابات مشخص خواهند شد. اگر در انتخابات تقلب مطرح نباشد، تیم شکست خورده چگونه شکست خویش را توجیه کند؟ یا وزارت‌های افغانستان که در جریان ائتلاف‌ها وعده داده می‌شوند، آیا دار و ندار این وزارت بخشیده خواهد شد (اگر به وعده‌ها عمل شود).

3-   اگر قرار باشد که خانمی دقیقاً در روز انتخابات مادر شود و این خانم بر‌اساس مرزهای موجودی مثل قومیت، زبان، منطقه، مذهب و… طرف‌دار و حامی یکی از کاندیداها باشد، بعد از شمارش آرا، معلوم شد که کاندید مورد نظر وی، شکست خورده، در این صورت، آیا تولد بچه‌اش به معنای بدشگونی است؟ البته که نه! این‌جاست که به جای تصور باید تحلیل کرد. اولین دلیل موجه برای شکست، عدم شایستگی فرد یا تشکیلات فرد است. دومین و آرامش‌بخش‌ترین دلیل این است که مردم هنوز به بلوغ نرسیده‌اند. این به بلوغ نرسیده‌گی مردم به شکست خورده‌ها خیلی آرامش می‌دهد، بعد به مادری که در روز انتخابات مادر شده (این که مادر مذکور چگونه رای بدهد، هنوز در قانون اساسی نیامده است).

4-   بابا من چقدر در مورد تحلیل بنویسم؟ شما اگر رییس جمهور مملکت باشید که دمار از روزگار مردم در می‌آورید. اگر نمی‌توانید تحلیل کنید، بروید در جشن قهرمانان کریکت کشور شریک شوید. مهم نیست اگر وزارت کریکت نداریم، وزیران کریکت‌مند بسیار داریم. ما به توانایی جوانان بیش‌تر از خود جوانان باورمندیم؛ به همین خاطر قبلاً از شما برای کاکایم دعوت کردم که رای بدهید. یک رای را هرکس سلاح می‌داند، غلط می‌کند. سلاح چه برای محافظت باشد چه برای جنگ، کشنده است. اگرهم بی‌هدف استفاده شود، اسراف است. رای در حقیقت فهم و شعور هر‌فرد است. یک رای به معنای یک اندیشه! اندیشه‌هایی که باید در وجود یک شخص مناسب تبلور پیدا کنند. آهای مردم! فریب این تلویزیون‌ها را نخورید! رای شما به معنای اسلحه نیست، بلکه دیکته کردن در مورد تعریف رای شما اسلحه‌ای است که نیک اندیشیدن را از شما می‌گیرد. رای‌تان فهم‌تان است. مطابق فهم‌تان رای خواهید داد…‌ نه بیش‌تر و نه کمتر…!

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *