منبع: دویچه ویله/مسعود سیفالله +
برگردان: حمید مهدوی
چین یکی از چهار کشوری است که بهطور مستقیم در گفتوگوها، به هدف از سرگیری روند متوقف شدهی صلح میان حکومت افغانستان و طالبان، دخیل میباشد. دویچه ویله به آنچه که فشار دیپلماتیک پکن را هدایت میکند، نظری انداخته است.
هرچند چین در تهاجمِ به رهبری امریکا در افغانستان در سال 2001 که رژیم طالبان را سقوط داد، شرکت نکرد، اما پکن کاملاً در حاشیه نمانده است. بهطور مثال، چینیها از مدتها قبل به بهره برداری سکتور معادن این کشور جنوب آسیایی علاقهمند بوده است و قراردادهای چندین میلیارد دالری با حکومت افغانستان در کابل امضا کرده است. از سال 2010 بدینسو، آنها تلاشهای دیپلماتیک شان به منظور آغاز روند صلح میان کابل و شورشیان طالب را شدت بخشیدهاند. در واقع، پکن در اوایل سال 2015 گفت که آماده است در گفتوگوهای مصالحه با گروههای ستیزهجوی اسلامگرا به کابل کمک کند و وانگ یی، وزیر خارجه چین، تاکید کرد که «مصالحه ملی گسترده و فراگیر» برای ثبات پایدار در این کشور جنگزده حیاتی است. اخیراً، دینگ ژیجون، فرستادهی ویژه چین در افغانستان در دو دور گفتوگوهای چهار کشور به هدف احیای روند صلح در افغانستان – که شامل پاکستان، افغانستان، چین و ایالات متحده است – شرکت کرده است.
نگرانیها در مورد پناهگاههای اویغورها
کارشناسان استدلال میکنند که دخالت فزاینده پکن در سیاست افغانستان نه تنها دلیل اقتصادی دارد، بلکه مشکلات داخلی چین با بنیادگرایان اسلامی، به شکل ستیزهجویان اویغور از ایالت ناآرام سین کیانگ، نیز دلیل آن است. وحید مژده، کارمند پیشین رژیم سرنگون شدهی طالبان، به دویچه ویله گفت: «چین در مورد حضور دایمی داعش در افغانستان و ارتباط برقرارکردن آن با ستیزهجویان اویغورها نگران است.»
اویغورها که اکثراً مسلمانان سنی مذهب هستند، احساس میکنند که پکن تلاش دارد هویت فرهنگی، حقوق سیاسی و دین آنها را از بین ببرد و از آنچه که آنها آن را منابع طبیعی منطقه شان میدانند، بهره برداری کند. کارشناسان میگویند که این [احساس] بسیاری از اویغورها را به سمت افراطگرایی و ستیزهجویی کشانده است.
زیگفرید ولف، مدیر تحقیقات در انجمن دموکراتیک آسیای جنوبی در بروکسل گفت که ادعای برخی از منافع چینایی که ستیزهجویان اویغور از پاسپورتهای ترکی برای ورود به افغانستان و پاکستان و پیوستن به گروههای بنیادگرا استفاده میکنند، بهطور فزایندهای پکن را در مورد جنگ طولانی در افغانستان نگران ساخته است. این کارشناس گفت: «اویغورها در اردوگاههای افغانستان و پاکستان که به شدت توسط عربستان سعودی تامین مالی شدهاند، آموزش ایدیولوژیکی و نظامی دریافت میکنند».
فیض محمد زلاند، استاد دانشگاه کابل که اخیراً با یک هیئت طالبان در قطر ملاقات کرد، دیدگاه مشابهی دارد. زلاند به دویچه ویله گفت: «چین میخواهد مطمئن شود که ستیزهجویان اویغور در افغانستان و پاکستان پناهگاه نخواهند داشت. پکن میخواهد این مسئله بخشی از مذاکرات باشد».
منافع اقتصادی
احتمالاً دلیل مهم دیگر فشار دیپلماتیک چین میزان مشارکت اقتصادی چین در این دو کشور است. بهطور مثال، چین سال گذشته معاملهای به ارزش 46 میلیارد دالر با پاکستان امضا کرد. همچنین رییس جمهور شی جین پینگ راهرو اقتصادی چین – پاکستان را که به هدف ایجاد شبکهای از جادهها، راه آهنها و خطوط لوله و وصل کردن مناطق ناآرام غربی چین با دریای عربی از طرق پاکستان طرح شده است، افتتاح کرد. چین همچنین معاملات چندین ملیارد دالری را با افغانستان امضا کرده است که بخشی از آن شامل استخراج مس از معدن مس عینک در ولایت لوگر است که گفته میشود 10 میلیارد دالر ارزش دارد.
یک شرکت دولتی چین در سال 2007 در بدل 3.5 میلیارد دالر حق استخراج این معدن را بهدست آورد، اما این پروژه به دلیل بدتر شدن وضع امنیتی و زیربناهای خراب در افغانستان هرگز شروع نشده است. نظر به گفتهی کارشناسان افغان، مقامات چین تلاش دارند اوضاع در افغانستان و پاکستان را تحت کنترول داشته باشند تا پکن بتواند پروژههای اقتصادیاش را اجرا کرده و از سرمایهگذاریهایش محافظت کند. زلاند گفت: «هدف اصلی چین از دخالت فزایندهاش در روند صلح افغانستان این است که منافع اقتصادیاش در منطقه را تامین کند».
با این حال زو یانگبیو، استاد در موسسه مطالعات آسیای مرکزی دانشگاه لانجو، مخالف [دیدگاه بالا] است. وی میگوید که منافع اقتصادی، امنیتی و ژیوپولیتیکی چین در افغانستان توسط رسانههای غربی و چینی اغراق شده است و در نتیجه از پکن میخواهد «فاصلهاش را از مسایل مربوط به امنیت در افغانستان حفظ کند». وی گفت: «در سالهای اخیر در مورد منافع چین در افغانستان اغراق شده است و در نتیجه، مقامات چین [در مورد] تاثیر اوضاع این کشور بر چین اغراق میکنند».